من و کودک من



شاید بسیاری از افراد حتی در دنیای مدرن امروزی تصور کنند که تربیت فرزندان فقط برعهده‌ی مادران است و پدران تنها مسئول تأمین مخارج خانواده هستند. اما تحقیقات نشان می‌دهد که نقش پدر در تربیت فرزند چیزی نیست که بتوان به‌راحتی نادیده گرفت. در این مطلب بیشتر به این موضوع مهم می‌پردازیم. لطفا با ما همراه باشید.

براساس تحقیقات روانشناسی، ۳ روش تربیتی متفاوت در بین والدین وجود دارد:

  • والدین مقتدری که کمتر محبت می‌کنند و کنترل بالایی روی فرزندان‌شان دارند؛
  • والدینی که اقتدار آنها همراه با عشق و محدودیت است. در این مورد کنترل به‌میزان معمول و محبت بین اعضای خانواده زیاد است، بحث و گفت‌وگو بین اعضای خانواده صورت می‌گیرد، ولی والدین هم‌چنان کنترل و نظارت خود را دارند؛
  • والدینی که محبت خیلی زیاد و کنترل بسیار کمی روی فرزندان خود دارند. در این گروه کودکان کاملا مرکز توجه هستند و به نوعی فرزندسالاری در خانواده حاکم است.

 

پدران چه نقشی در تربیت فرزندان دارند؟

همان‌طور که می‌دانید، هر دو والد (پدر و مادر) نقش بسیاری مهمی در تربیت فرزندان دارند. مادران بیشتر نیازهای تغذیه‌ای فرزندان را تأمین می‌کنند. درحالی‌که پدران بیشتر تمایل دارند با کودکان بازی کنند. این بازی‌ها حتی گاهی ممکن است فیزیکی و خشن باشند. امروزه نقش پدر در تربیت فرزند بسیار بیشتر از گذشته شده است. برای مثال کارهایی مانند تعویض پوشک، خواباندن کودک، بردن کودک نزد پزشک و همکاری در کارهای منزل را انجام می‌دهند.

در اواخر سال ۱۹۸۰ روی گروهی از والدین تحقیقاتی صورت گرفت و از آنها خواسته شد تا مدتی با کودکان خود بازی کنند. براساس نتایجی که از این تحقیق به‌دست آمد، پدران بیشتر سعی داشتند که با بچه‌ها بازی‌های فعال و پرتحرک انجام دهند. به‌عنوان مثال بچه‌ها را به هوا بیندازند یا روی زمین بچرخانند، اما بازی‌های مادران بیشتر بر پایه‌ی فعالیت‌های آموزشی و یادگیری مهارت است؛ مثل بازی با انگشتان دست، خواندن آواز یا بی‌سروصدا نشستن.

براساس تحقیقات بخش روانشناسی دانشگاه کمبریج، کودکان برای بازی‌کردن بیشتر سمت پدرشان می‌روند و در موقع استرس و ناراحتی به مادرشان پناه می‌برند.

تأثیر وجود پدر در روند رشد کودکان

در دوران نوجوانی، بچه‌ها بیشتر به همسالان خود نگاه می‌کنند و می‌خواهند شبیه آنها باشند؛ اما اگر از آنها بپرسید می‌خواهند در آینده چگونه فردی باشند، والدین خود را درنظر می‌گیرند.

هنگامی‌که بچه‌ها خودشان والد می‌شوند، برای بایدها و نبایدهای زندگی‌شان به والدین‌ خود نگاه می‌کنند. برای مثال، پدر تأثیر بسیار زیادی در افزایش عزت‌ نفس در یک دختر و رشد شخصیت او به‌عنوان یک خانم دارد. برای نمونه با بررسی زندگی افرادی مثل هیلاری کلینتون، مادلین آلبرایت (وزیر امور خارجه‌ی سابق ایالات متحده‌ی آمریکا) و بسیاری از ن برجسته‌ی علمی می‌بینیم که پدران آنها نفوذ زیادی در دختران‌شان داشته‌اند.

 


روابط پدرومادر چه تأثیری روی فرزندان دارد؟

هرقدر روابط بین پدرومادر بهتر باشد، به همان اندازه کودکان بیشتر موارد عاطفی و کارهای مشترک را می‌بینند و درک می‌کنند. زمانی‌که والدین به‌صورت گروه با عملکرد خوب کار می‌کنند، کودکان یاد می‌گیرند که چطور کارها را انجام دهند. البته مشاجره‌ی بین زوجین طبیعی است، اما موضوع اصلی این است که والدین چطور با وجود اختلاف نظری که با یکدیگر دارند، مؤدب هستند و به یکدیگر احترام می‌گذارند. به‌این‌ترتیب، فرزندان یاد می‌گیرند که چطور با مدیریت درست مشکلات را برطرف کنند.

برخی تحقیقات نشان می‌دهند «رفتار والدین» نوعی ارتباط بین روابط پدرومادر و نتایج نوجوانان است.

والدینی که به‌دلیل روابط ضعیف‌شان دچار پریشانی، افسردگی و ناراحتی هستند، وظایف خود را به‌عنوان والدین به‌خوبی انجام نمی‌دهند. به همین دلیل نوجوانان آنها نیز رفتار مناسبی نخواهد داشت. برای مثال آریگا (Arriaga) و فوشه (Foshee)، هنگام بررسی سوابق خشونت نوجوانان دریافتند نوجوانانی که والدین آنها مرتکب خشونت‌های خانگی می‌شوند، بیشتر در معرض روابط پرخطر قرار می‌گیرند.

از سوی دیگر، روابط شویی مناسب و رفتارهای حمایتی والدین می‌تواند تأثیر مثبتی در رشد کودکان داشته باشد. براساس گزارش‌ها، فرزندان مادرانی که از روابط شویی و نوع رفتار پدر با فرزند خود رضایت دارند، از نظر روانی در شرایط بهتری هستند.

 


تفاوت رابطه‌ی پدر و پسر با رابطه‌ی پدر و دختر

روابط پدر با فرزندان تفاوت‌های بسیار زیادی دارد. عوامل زیادی مثل سن پدر یا تعداد اعضای خانواده می‌تواند در این رابطه نقش داشته باشد و این تفاوت روابط بیشتر از حدی است که بتوان پیش‌بینی کرد.

برای مثال ممکن است بعضی از پدران برای دختران‌شان که در سنین نوجوانی هستند بسیار سخت‌گیر باشند. همچنین ممکن است پدر، در اینکه چطور یک دختر روابط عاطفی آینده‌اش را مدیریت کند نقش سازنده داشته باشند.

در دوران نوجوانی بعضی از پسرها دوست دارند که مردانگی خودشان را نشان دهند، اما سرانجام پدرها و پسرها می‌توانند رابطه‌ی دوستانه برقرار کنند. رابطه‌ی پدر با فرزندان انواع مختلفی دارد و فقط به یک نوع ختم نمی‌شود.

فرزندان با چه روش‌هایی می‌توانند علاقه‌ی خود را به پدرشان بیان کنند؟

پدرها باید همان رفتار محبت‌آمیزی را که با همسران‌شان دارند، با فرزندان‌شان نیز داشته باشند و به صحبت‌های آنها گوش دهند.

هنگامی‌که کودکان چیزی را با خلاقیت خودشان می‌سازند و به پدرشان هدیه می‌دهند، یا حتی برای او یک یادداشت می‌نویسند و به او می‌گویند «پدر من همیشه شما را دوست دارم»، پدر باید عکس‌العمل مناسبی نشان دهد.

تأثیر و قدرت کلمات را دست‌کم نگیرید، استفاده از کلمات هم بسیار مهم است. بعضی از مردان از بیان محبت خود به‌خصوص به پسران‌شان، خودداری می‌کنند. درنتیجه پسران آنها هم نمی‌توانند به صورت مستقیم به پدرشان ابراز علاقه کنند. این ابراز علاقه می‌تواند شامل محبت کلامی یا فیزیکی باشد.

برای نوجوانان عصر جدید، استفاده از متن‌ها و ایمیل بسیار مفید است. می‌توانید برای پدرتان یک آهنگ مناسب بفرستید. لازم نیست که حتما آن آهنگ با صدای بلند بگوید «دوستت دارم»، اما همین که محتوای آن نشان دهد «به فکرت هستم» خوب است. شاید برای شما اهمیت زیادی نداشته باشد، اما پدرها این ارتباط را دوست دارند. به‌خصوص زمانی که روابط مشترک در خانه وجود ندارد، این کار می‌تواند زمینه‌ای برای ایجاد رابطه‌ی مناسب پدر و فرزندی باشد.

در آخر به‌یاد داشته باشید که افراد مختلفی ممکن است نقش پدرانه در زندگی‌تان داشته باشند. روز پدر فرصت مناسبی است که مردان مهم زندگی‌تان را به‌یاد بیاورید و به آنها بگویید: «دوستت دارم».


تفاوت‌های بچه‌ها در واکنش به راهکارهای تربیتی مختلف باعث می‌شود والدین روش‌های تربیتی متفاوتی داشته باشند. با چنین وضعیتی، نباید تعجب کرد که بیش از یک‌سوم والدین باور دارند که روش‌های تربیتی‌شان خوب و مفید نیست. متخصصان پژوهشی بر روی ۲۱۳۴ مادر و پدر با فرزندانی ۲ تا ۱۱ ساله انجام دادند و موفق شدند به مؤثرترین و بهترین تکنیک‌های تربیت کودکان دست پیدا کنند. اگر شما هم می‌خواهید فرزندانی خوب تربیت کنید، همراه ما باشید تا با این راهکارها بیشتر آشنا شوید.

. ثبات کلید اصلی تربیت است

هر مربی یا پدر و مادری روش و راهکارهای تربیتی مخصوص‌به‌خود را دارد؛ به همین دلیل نمی‌توان گفت که تمام روش‌های تربیتی در همه‌ی زمان‌ها باید دارای ثبات و اصول مشخص باشند. با وجود این، در هر شیوه و راهکار تربیتی وجود درصدی از ثبات و اصول مشخص و مستحکم لازم است. در واقع بهتر است که والدین و مربیان در راهکارهای تربیتی خود از قوانین مشخص و باثبات، رویکردها، اهداف و حتی جوایز مشخصی بهره ببرند.

تغییر و بی‌ثباتی برای کودکان گیج‌کننده است؛ به‌طوری‌ که سعی می‌کنند با کارهای مختلف به آزمایش میزان حدومرزی که هریک از بزرگ‌سالان برای‌شان تعیین می‌کنند بپردازند تا ببینند که والدین یا مربی تا کجا روی نظرات و اصول تربیتی‌شان محکم می‌ایستند و تغییر عقیده نمی‌دهند. در فرزندپروری رعایت ثبات در اصول بسیار مهم است، زیرا قابلیت پیش‌بینی را فراهم می‌کند. وقتی والدین اصول مشخص و ثابتی در راهکارهای تربیتی خود دارند، واکنش‌ها و نتایج امور مختلف از سوی آنها مشخص‌تر خواهد بود و بچه‌ها متوجه می‌شوند که مادر و پدرشان در برابر مسائل مختلف چه واکنش‌هایی بروز می‌دهند.

۲. یافتن علت و ریشه‌ی رفتارها مهم است

وقتی فرزند شما لیوان شیر را روی زمین پرتاب می‌کند، باید سراغ اصول و راهکارهای تربیتی‌تان بروید و واکنش مناسبی نشان بدهید. اما بهتر است علاوه بر واکنشی که برای چنین کاری در نظر دارید و جز اصول تربیتی‌تان به‌شمار می‌آید، علت و ریشه‌ی رفتار کودک را نیز دریابید. دلیل واکنش‌های کودکان بسیار مهم است. در این مثال، علت را مشخص کنید. پرتاب لیوان شیر روی زمین به علت انسداد لوله نِی بوده یا کودک‌تان تمایلی به خوردن شیر ندارد.

تشخیص تمایز و تفاوت واکنش‌ها با شناخت دلایل و ریشه‌ی واکنش‌ها میسر می‌شود. اگر علت رفتار کودک را بدانید با شیوه‌ی متفاوتی با او گفت‌وگو خواهید کرد و نتایج متفاوتی نیز دستگیرتان می‌شود. شاید علت چنین واکنش کودک ریشه در عصبانیت او از موضوع دیگری داشته باشد. سپس با شناخت درست مشکل و علت رفتار، والدین می‌توانند کودک را هدایت و موضوع را به شکلی صحیح بررسی کنند.

۳. از ورود به نبرد قدرت بپرهیزید

در بحث با کودک باید بسیار دقیق عمل کنید. اگر وارد بحثی چالشی با فرزند خود بشوید درست نیست که قافیه را ببازید و تسلیم بشوید. پس حواس‌تان باشد که در درجه‌ی اول لازم نیست درباره‌ی همه‌ی موضوعات چالش و بحث داشته باشید و تنها روی موضوعات مهمی که مثلا به حفظ امنیت کودک مربوط هستند، تأکید داشته باشید و از کنار مسائل بی‌اهمیت دیگر بگذرید و وارد چالش و درگیری با کودک نشوید.

اگر برای‌تان مقدور است، ضمن تعیین مرزهای معقول و قوانین پذیرفتنی، گزینه‌های مختلف را به‌عنوان اصول و قواعد لازم‌الاجرا به فرزندتان پیشنهاد کنید و کمی دست او را باز بگذارید. اگر اهمیت موضوعی بسیار جدی و حیاتی است کوتاه نیایید و به «فقط همین یک بار» تن ندهید. اگر کوتاه بیایید و از اصول تربیتی‌تان عدول کنید، هر بار دیگری که موضوعی مشابه پیش آید، فرزندتان می‌داند که مانند دفعات قبل کوتاه خواهید آمد.

 


۴. رفتارهای خوب را تشویق و بر آنها تأکید کنید

اگر رفتارهای کودک خطر و آسیبی برایش ایجاد نمی‌کند و مثبت تلقی می‌شود استراتژی تربیتی مؤثر برای آن، تشویق کودک در قالب رفتارهایی مانند در آغوش کشیدن، پارک بردن یا هر واکنش تشویقی دیگر است. مثلا وقتی کودک کار خوبی انجام می‌دهد با عبارت «بزن قدِش» او را تشویق و حمایت کنید و در مقابل، رفتارهای نامناسب و بد او را نادیده بگیرید. شاید انجام این استراتژی در عمل دشوارتر از حرف و کلام باشد اما به‌واسطه آن فرزندان‌تان متوجه می‌شوند که کارهای خوب‌شان همراه با تشویق و ستایش خواهد بود ولی کارهای بد تشویق و واکنش مثبتی به همراه نخواهند داشت.

۵. خون‌سردی خود را حفظ کنید

گاهی‌اوقات کودکان از عصبانی شدن بزرگ‌ترها لذت می‌برند و برای‌شان جالب است که والدین از کوره در بروند. فرزندان چنین واکنشی را یک پیروزی برای خود تلقی می‌کنند. پس همیشه آرامش خود را حفظ کنید و خونسرد باشید و اگر لازم است چند دقیقه به وضعیت پیش‌آمده فکر کنید و قبل از هر گونه واکنشی تصمیم درست را بگیرید.

وقتی بزرگ‌ترها دچار احساسات می‌شوند یا عصبانی و برآشفته هستند، معمولا کودکان از موقعیت سوءِاستفاده می‌کنند. به‌عنوان والدین و مربی نباید اجازه بدهید که چنین موقعیتی پیش آید. اگر آشفته و عصبانی می‌شوید، از تجربه‌های خود درس بگیرید و خود را آرام و خون‌سرد نگه دارید. بدانید که چنین آشفتگی و عصبانیتی باز هم پیش خواهد آمد، پس راهی برای کنترل خود بیابید.

حفظ خون‌سردی و ایجاد وقفه برای تفکر و تصمیم گیری درست، به کودک‌تان الگوی رفتاری درست را نشان می‌دهد. حفظ خون‌سردی مهارت بسیار مهمی است که باید یاد بگیرید و به فرزندتان نیز بیاموزید.

۶. یک‌پارچگی راهکارهای تربیتی مهم است

اگر شخص دیگری از کودک‌تان نگهداری می‌کند، باید مطمئن بشوید که اصول و راهکارهای تربیتی یکسانی را به‌کار می‌گیرد. اگر با رویکرد تربیتی خاصی مشکل دارید و با آن موافق نیستید (مثل تنبیه بدنی یا حرف‌نزدن با کودک برای مدتی) حتما درباره‌ی آن با مربی و شخصی که از کودک مراقبت می‌کند، صحبت کنید. بیشتر والدین متوجه هستند که به‌کارگیری راهکارها و اصول تربیتی یک‌پارچه مؤثرتر است. دلیل تأثیرگذاری هماهنگی اصول تربیتی بر کودکان، واکنش‌های کودکان به روش‌های تربیتی مشابه از سوی والدین و مربیان و… است. ثبات در تربیت فرزندان بسیار مهم است.

۷. درباره‌ی شیوه‌ی تربیتی و فرزندپروری آگاهی کسب کنید

راهکارهای تربیتی و روش‌های فرزندپروری متفاوت است. هر چقدر آگاهی شما از نظریه‌های تربیتی مختلف بیشتر باشد آگاه‌تر خواهید بود و کنترل و نظارت بهتری بر اوضاع خواهید داشت و بهتر می‌دانید که چه موقع، چه واکنشی نسبت به موقعیت‌های پیش‌آمده داشته باشید. برای به‌کارگیری شیوه‌های مختلف تربیتی مانند تربیت مثبت، اصول تربیتی مبتنی بر مرز و محدوده‌ی مشخص، اصول تربیتی ملایم و آرام و… باید هر کدام را به‌خوبی بشناسید و روشی را انتخاب کنید که با اصول فرزندپروری شما، خانواده‌تان و فرزندتان هماهنگی دارد.


خیلی از پدرومادرها فکر می‌کنند آموزش اخلاق به کودکان نوپا و خردسالان چندان خردمندانه نیست. اما چنین باوری درست نیست. کودکان باید تا پیش از ۵ سالگی‌شان برخی از ارزش‌های اساسی را فرا بگیرند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم برای‌تان از روش‌هایی برای آموزش اخلاق به کودکان بنویسیم. همراه ما باشید تا با این روش‌ها آشنا شوید و بتوانید فرزندانی خوب و مودب تربیت کنید.

ارزش اول: راستی؛ به کودکان کمک کنید راهی برای بیان حقیقت پیدا کنند

بهترین راه برای تشویق کودکان به صداقت‌ و راستی‌پیشگی این است که خودتان آدمی روراست باشید و این را به آنها نشان بدهید. این مثال را در نظر بگیرید: مریم مادر فرزین ۴ ساله معتقد است فرزین و دوستش عماد باید کمتر باهم وقت بگذارنند، چون این‌روزها زیاد باهم دعوا می‌کنند. وقتی مادر عماد برای هماهنگی قرار بعدی تماس می‌گیرد، مریم در پاسخ می‌گوید فرزین بیمار است!

فرزین با شنیدن این حرف شگفت‌زده از مادرش می‌پرسد «مامان من مریضم؟ من چِم شده؟!» مریم که از نگاه نگران فرزندش جا می‌خورد به فرزین می‌گوید «گفتم تو مریضی تا مامان عماد ناراحت نشه!» سپس فرق بین انواع دروغ را برای فرزین توضیح می‌دهد که چیزی از گنگی ماجرا در ذهن او کم نمی‌کند. تنها چیزی که عماد می‌فهمد این است که دروغ‌گفتن اشکالی ندارد و اینکه بعضی وقت‌ها آدم‌ها آگاهانه دروغ می‌گویند.

کودکان سرنخ‌ها را از شما می‌گیرند؛ پس باید از هر نوع نیرنگی دوری کنید حتی اگر پیش‌پاافتاده و بی‌اهمیت باشند. مثلا هرگز جمله‌ای مانند «به مامان نگیم که امروز پیتزا خوردیم» را به بچه‌ها نگویید. به کودک‌تان نشان بدهید که با دیگران روراست هستید. بهتر بود مریم این‌طور می‌گفت: «امروز برای دیدار بچه‌ها مناسب نیست. چندوقتیه که خیلی باهم بگومگو می‌کنند. به‌نظرم بهتره یه مدت از هم دور باشند.»

یکی دیگر از راه‌های تشویق به روراستی اجتناب از واکنش اغراق‌آمیز در برابر دروغگویی بچه‌ها است. بهتر است کودک‌تان را کمک کنید تا راهی برای گفتن حقیقت پیدا کند. وقتی مادر لیلای ۴ ساله متوجه شد یکی از گلدان‌هایش به‌هم‌ریخته و یکی‌دو شاخه‌ی آن شکسته‌اند، به‌سرعت فهمید کار دخترش است. پیش‌تر هم دیده بود لیلا عروسکش را از ساقه‌ها و شاخه‌ها بالا می‌برد و به او هشدار داده بود که نباید این‌کار را بکند. وقتی او از لیلا توضیح خواست این پاسخ را شنید: «کار گربه بود!» مادر لیلا منطقی و آرام گفت: «بهت قول می‌دم دعوات نمی‌کنم لیلا؛ الان خوب فکر کن و به من بگو واقعا چی شده.» کمی بعد لیلا اصل ماجرا را تعریف کرد.

بنابراین لیلا مجبور شد ریخت‌وپاشش را تمیز کند و عصر آن روز از تماشای تلویزیون محروم شد. درعین‌حال مادر لیلا فراموش نکرد به کودکش نشان بدهد که شنیدن حقیقت از زبان او چقدر برایش مهم و ارزشمند بوده است. در این مسیر، او درس مهمی به کودکش آموخت: حتی اگر روراستی همیشه آسان نباشد، تو و دیگران همیشه با گفتن حقیقت احساس بهتری خواهید داشت.

ارزش دوم: عدالت؛ بر جبران کردن تأکید کنید

در دورهمی خانوادگی، رضا و مینای ۴ ساله درحال ساختن قلعه با لگو بودند. ناگهان مینا با ضربه‌ای قلعه‌ی رضا را خراب کرد؛ رضا هم زد زیر گریه! پدر مینا که شاهد ماجرا بود با آهنگی سرزنش‌آمیز به دخترش گفت که معذرت بخواهد. مینا از روی اجبار گفت «ببخشید».
سپس پدر مینا او را کنار کشید و پرسید: «چرا قلعه‌ی رضا رو خراب کردی؟» پاسخ مینا این بود که او از اینکه قلعه‌ی رضا بزرگ‌تر بود، عصبانی شده است! پدر در پاسخ گفت با اینکه احساس مینا را درک می‌کند، این دلیل نمی‌شود که قلعه‌ی رضا را خراب کند. سپس او را فرستاد که که به ادامه‌ی بازی‌اش برسد.

واکنش پدر خیلی شبیه رفتارهای روان‌کاوانه‌ است. او کاری کرد که دخترش احساساتش را بشناسد، آنها را توصیف کند و بفهمد چرا چنین رفتاری انجام داده است. اما این کافی نیست! برای درک درست عدالت، پدرومادر باید کودک را تشویق کنند گامی برای جبران اشتباهش بردارد. مثلا پدر می‌تواند مینا را ترغیب کند که در ساخت قلعه‌ی دیگری به رضا کمک کند یا به‌نشانه‌ی عذرخواهی برایش خوراکی ببرد.

گفتن «ببخشید» برای بچه‌ها ساده است؛ با گفتن آن به‌سادگی از قید بازخواست رها می‌شوند؛ بدون اینکه به کاری که کرده‌اند فکر کنند. تأکید بر جبران اشتباه پیام محکم‌تری را منتقل می‌کند. اگر می‌دانید کودک‌تان رفتار ناشایستی با دیگری داشته است، به او کمک کنید راهی برای جبران رفتارش پیدا کند. مثلا کودک وقتی اسباب‌بازی دوستش را می‌شکند، می‌تواند یکی از ماشین‌هایش را به او بدهد. پس از چند ساعت نیش‌وکنایه‌زدن به خواهرش می‌تواند با کشیدن نقاشی دلش را به‌دست بیاورد. با تشویق کودک به یافتن راهی برای جبران، بر اهمیت رفتار عادلانه تأکید می‌کنید؛ ارزشی که در آینده و برای کنار آمدن با دنیای پیچیده‌ی روابط فردی و گروهی به او کمک می‌کند.

ارزش سوم: قاطعیت؛ تشویق کودکان به پذیرفتن چالش‌ها

مهتاب ۵ ساله نقاشی‌اش را به مادرش نشان داد و این را شنید: «چه قشنگ و رنگارنگ!» مهتاب به اتاقش دوید و یکی پس از دیگری نقاشی‌هایش را برای مادرش آورد و نشان داد.
به نظر مادر مهتاب نقاشی‌های بعدی سرسری و شه بودند و او نمی‌دانست چه واکنشی نشان بدهد! یک پاسخ مناسب می‌تواند این باشد: «مهتاب این نقاشی‌ها به خوبیِ نقاشی اولت نیستند؛ برای اینها هم همون‌قدر زحمت کشیدی؟!»

عزم راسخ ارزشی‌ست که می‌توانید از سال‌های کودکی آن را پرورش بدهید. بهترین راه برای تقویت آن خوددرای از تعریف‌وتمجید‌های بی‌مورد و ارائه بازخوردهای صادقانه به‌شکلی ملایم و حمایت‌گرانه است.

راه دیگر برای تربیت فرزندان قاطع، تشویق آنها به انجام کارهایی‌ست که به‌سادگی میسر نمی‌شوند. گام بعدی ستایش آنها به‌خاطر قدم برداشتن در این مسیر است. مثلا اگر پسرتان خجالتی‌ است او را تشویق کنید تا به بچه‌های دیگر نزدیک شود (این یکی از راهکارهای کمک به کودک خجالتی است)؛ حتی اگر باعث اضطراب کودک و ترس او می‌شود. اگر دخترتان به‌تندی از کوره می‌رود، به او روش‌هایی را برای کنترل خشم (مانند شمردن تا ۱۰ یا نفس عمیق کشیدن) یاد بدهید. به بچه‌ها به‌خاطر موفقیت در انجام این کارهای دشوار تبریک بگویید و نشان بدهید متوجه تلاش‌شان شده‌اید. کودک با شنیدن «آفرین! می‌دونم کاری سختی بود. باریکلا!» به خودش افتخار می‌کند و با قاطعیت بیشتری برای ادامه‌ی این رفتارها تلاش می‌کند.

 


ارزش چهارم: ملاحظه؛ به بچه‌ها یاد بدهید به احساسات دیگران توجه کنند

زهرا از اینکه دخترهای ۳ و ۴ ساله‌اش همیشه هنگام خرید مدام غر می‌زدند و دعوا می‌کردند، به ستوه آمده بود. سرانجام یک بار به آنها گفت: «ما باید کاری کنیم که موقع خرید هیچ‌کدوم‌مون ازجمله من اذیت نشیم!» او از دخترانش خواست برای داشتن خریدی بهتر پیشنهاد بدهند. دخترک ۴ ساله پیشنهاد داد از خانه با خودشان خوراکی بیاورند تا برای خرید کیک و شکلات غر نزنند. کوچولوی ۳ ساله هم گفت می‌خواهد یواش برای خودش آواز بخواند تا دیگر ناراحت نباشد.
دخترها به حرف‌شان عمل کردند و دفعه‌ی بعد همگی خرید خوب‌وخوشی داشتند. هنگام ترک فروشگاه دختر کوچک‌تر از مادر پرسید: «مامان باز هم ناراحتی؟» مادر به بچه‌ها اطمینان داد که ناراحت نیست و از اینکه هیچ‌کس ناله و شکایت نکرد خوشحال است.

این تمرین‌های کوچک به بچه‌ها کمک می‌کند ارزش ملاحظه‌کردن را بفهمند. در گذر زمان حتی کودکان هم متوجه تأثیر کلمه‌ها و رفتارهایشان بر دیگران می‌شوند و می‌فهمند اگر با دیگران به‌خوبی رفتار کنند، دیگران هم با آنها همان‌طور رفتار می‌کنند.

ارزش پنجم: عشق؛ در مهرورزی بخشنده باشید

پدرومادرها فکر می‌کنند بچه‌ها به‌شکل ذاتی به دیگران عشق می‌ورزند و محبت‌شان را بی‌دریغ به دیگران نثار می‌کنند. البته این درست است. اما برای ادامه‌دار بودن این رفتار، عشق و محبت باید دوسویه باشد. شاید عجیب باشد که بدانید طی یک روز پرمشغله‌ی معمولی، بچه‌ها کمتر از هرچیزی، با شنیدن «دوستت دارم» خوشحال می‌شوند!

به کودک‌تان نشان دهید که به آدم‌های مهم در زندگی‌تان عشق می‌ورزید. در مقابل کودکان همسرتان را در آغوش بگیرید و ببوسید. با بچه‌ها درباره‌ی اینکه چقدر پدربزرگ و مادربزرگ، خاله‌ها، عمه‌ها، دایی‌ها و عموهایشان را دوست دارید و قدرشان را می‌دانید صحبت کنید. مهم‌تر از همه نباید روزتان را بدون نمایش عشق و محبت‌تان به کودک دلبندتان به پایان برسانید. عشق‌تان را به روش‌های غافلگیرکننده به کودک خود ابراز کنید؛ مثلا در جامدادی‌اش یادداشت بگذارید، روی آینه‌ی دست‌شویی برچسب قلب بچسبانید تا هنگام مسواک زدن آن را ببیند، بی‌دلیل بغلش کنید. نگذارید شلوغی صبح‌ها و آشفتگی عصرها شما را ابراز عشق‌تان وا بگذارد.

هرچه بیشتر کودک‌تان از شما «دوستت دارم» را بشنود، بیشتر به شما «دوستت دارم» می‌گوید. هرچه بوسه و آغوش در خانه‌تان بیشتر باشد، عشق و محبت در آن بیشتر می‌شود. کودکی که در ابراز عشقش به ما رها و آزاد باشد، بزرگ‌ترین ارزش در وجودش پرورش یافته است.


شنیدن جمله‌ی «عجب بچه‌ی لوس و بی‌تربیتی!» برای پدر و مادرها خوشایند نیست. اما حقیقت این است که بسیاری از والدین با کودکانی لوس، پرخاشگر و بی‌ادب دست و پنجه نرم می‌کنند و در اغلب موارد به خواسته‌های آنها تن می‌دهند.
بدون شک شما می‌خواهید پدر و مادر خوبی باشید. شاید به نظرتان والدین‌تان به اندازه‌ی کافی به شما توجه نکردند. آنها بیشتر مواقع نمی‌دانستند شما کجا می‌روید؟ پدرتان خبر نداشت که شما فلوت می‌زنید یا در فعالیت‌های گروهی مدرسه شرکت می‌کنید. مادرتان همیشه مشغول کار بود و فرصت نداشت که گاهی به مدرسه شما سر بزند، حتی گاهی فراموش می‌کرد دنبال‌تان بیاید! اما شما نمی‌خواهید مثل آنها باشید و به همین دلیل جور دیگری رفتار می‌کنید. این جور دیگر رفتار کردن ممکن است از همان اشتباهات رایج والدین باشد که باعث لوس شدن و پرخاشگری در کودکان می‌شود. کدام اشتباهات؟ در ادامه رایج‌ترین‌شان را با هم مرور می‌کنیم.

شما تمام سعی‌تان را می‌کنید تا فرزندان‌تان را خوشحال کنید. اما به این بهانه که می‌خواهید بدانید چه در سرشان می‌گذرد، بیش از اندازه خود را درگیر زندگی آنها می‌کنید. شما دوست دارید فرزندان‌تان احساس کنند مهم‌اند. شما هرگز برای برداشتن آنها از مدرسه دیر نمی‌کنید، برای آنها برنامه‌ریزی می‌کنید و به آنها توصیه می‌کنید کدام کارها را انجام دهند، مدام در اطراف آنها می‌چرخید و مرتب سؤال می‌پرسید. خواست شما این است که آنها زندگی فوق‌العاده‌ای داشته باشند و هرگز احساس ناامیدی و شکست نکنند.
اما در اشتباهید! و به همین خاطر کودک‌تان لوس بار آمده است. در ادامه با برخی از دلایلی آشنا خواهید شد که منجر به بروز این مشکل می‌شوند.

با آنها چانه می‌زنیم

هر زمان کودک ما خواسته‌ای دارد، با او چانه می‌زنیم. جمله‌ی «اگر دختر خوبی باشی، برایت می‌خرم» در غرفه‌ها و فروشگاه‌ها فراوان شنیده می‌شود. وقتی هم که کودک‌مان رفتارش را تغییر نمی‌دهد، ما همچنان ادامه می‌دهیم، «خیلی خوب، یک شانس دیگر به تو می‌دهم!» و البته این فرصت به فرصت‌های دوم و سوم و… هم می‌رسد. راهکار مورد علاقه‌ی من، این جمله است: قول می‌دهم که بعدا این کار را انجام دهم. چانه‌زنی ابزار مفیدی است به شرط اینکه مؤثر باشد. شما باید خط قرمزی تعریف کنید و مراقب آن باشید. اگر از خط قرمز عبور کردید، چانه‌زنی نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت.

اتاق‌شان را مرتب می‌کنیم

گاهی اوقات دیگر نمی‌توانیم این همه ریخت و پاش را تحمل کنیم. انگار در اتاق کودک‌مان بمب منفجر شده است. لباس‌های کثیف، حوله‌ی خیس، تخت خواب نامرتب، همه‌ جا به هم ریخته و دیوار لک شده است. همه جا کثیف است و کثیف‌تر هم می‌شود؛ اما فرزندمان هنوز اجازه دارد به همه‌ی برنامه‌ها و بازی‌هایش بپردازد! هنوز اجازه دارد چندین ساعت تلویزیون تماشا و با دوستانش بازی کند. اینکه از او بخواهیم اتاقش را مرتب کند، بی‌نتیجه است پس خودمان دست به کار می‌شویم. نکته‌ی این ماجرا این است: او به اینکه همیشه کسی شلوغ‌کاری‌هایش را مرتب کند، عادت می‌کند. نتیجه چیزی نیست جز یک بچه لوس.

 


کیف‌شان را همه جا حمل می‌کنیم

البته که ممکن است کیف کودک‌مان سنگین باشد. گاهی بعضی چیزها سنگین هستند. کودک ما باید مسئولیت آنها را به عهده بگیرد. وقتی هنگام برداشتن آنها از مدرسه، کیف و لباس و هر چیز دیگری را خودمان تا ماشین می‌بریم، زیاده‌روی می‌کنیم. ما خدمتکار بارکشِ او نیستیم. با این کار او بیش از اندازه احساس راحتی می‌کند و خود را مستحق همیشگیِ چنین لطفی می‌داند.

از آنها می‌پرسیم برای غذا چه دوست دارند بخورند!

من به یاد نمی‌آورم که کسی از من پرسیده باشد چه غذایی برای شام می‌خواسته‌ام. وقتی من بچه بودم، بیرون غذا خوردن اتفاق ویژه‌ای بود! انتخاب‌های محدودی برای شام داشتیم و من از بعضی از آنها هم متنفر بودم. همه‌ چیز در یک دیگ بزرگ با تکه‌های درشت گوجه و لوبیا سبز پخته می‌شد. اما من هر چیزی را که جلویم گذاشته می‌شد می‌خوردم؛ بدون هیچ حرف اضافه.

 


همیشه برنامه‌های کودک را در اولویت می‌گذاریم

«برنامه تغییر کرد، باید به مسابقه‌ی فوتبال ببریمش.» و البته اغلب اوقات اصلا اشکالی ندارد. البته که ما دوست داریم مسابقه‌ی فرزندمان را تماشا کنیم اما نه همیشه. گاهی کودک ما باید در اولویت بعدی قرار بگیرد. حتما راهی برای رساندن فرزندمان به مسابقه پیدا می‌کنیم، او به فوتبالش می‌رسد و احتمالا بهتر از همیشه بازی می‌کند چون ما آنجا نیستیم که هر ۵ دقیقه با فریادهایمان حواسش را پرت کنیم. اگر هر از گاهی به تماشای مسابقه‌های او نروید، بازی‌اش بهتر می‌شود.

می‌خواهیم آنها همیشه به هر قیمتی خوشحال باشد

نکته‌ی مهم: قرار نیست بچه‌ها همیشه خوشحال باشند. اشکالی ندارد اگر آنها همیشه به آنچه می‌خواهند نرسند، یا نتوانند کاری‌ را که دوست دارند بکنند یا به جایی که دل‌شان می‌خواهد بروند. آنها گاهی باید کارهای خانه را انجام بدهند، با خانواده وقت بگذرانند و با ما به خرید بیایند، پس به چشم‌غره‌ها و صدای پُف کردن‌های‌شان به نشانه‌ی عصبانیت توجه نکنید و کارتان را بکنید. هیچ اشکالی ندارد زیرا قرار نیست همیشه همه چیز مطابق میل آنها و برای شاد کردن آنها باشد.

با همسر خود هماهنگ عمل نمی‌کنیم

این یک اشتباه رایج است. کودک می‌خواهد شب خانه‌ی دوستش بماند، مادر می‌گوید «نه»؛ پدر می‌گوید «حتما، چه اشکالی دارد؟!» ما پدر و مادرها همیشه از یک منظر به قضایا نگاه نمی‌کنیم، اما اگر در مقابل فرزندان‌مان متحد و هم‌نظر باشیم، آنها کمتر بهانه‌گیری می‌کنند. ما باید تلاش کنیم که در کوتاه‌ترین زمان به توافق برسیم و بحث را درباره‌ی تفاوت عقیده‌مان به بعد موکول کنیم. در غیر این صورت بچه‌ها یاد می‌گیرند والدین‌ را در مقابل یکدیگر قرار دهند.

هیچ مسئولیتی به کودک‌مان نمی‌سپاریم

بچه‌ها باید در کارهای خانه مثل چیدن میز، جمع کردن آن، گذاشتن ظرف‌ها در ظرف‌شویی و مرتب کردن نقش داشته باشند.

بدرفتاری و نمرات بد آنها را توجیه می‌کنیم

ما زیاد دچار این اشتباه می‌شویم. رفتار غلط، غلط است. «پسرم خسته و عصبانی است» دلیل وحشتناکی است. «دیشب تا دیروقت مشغول تمرین بود و به همین خاطر نتوانست تکلیفش را (که از یک ماه پیش تعیین شده بود) انجام دهد» اصلا قابل قبول نیست. ما نباید رفتار بد و کم‌کاری فرزندمان را توجیه کنیم. بدون نظم و انظباط، فرزندان ما لوس و بهانه‌گیر بار می‌آیند.

 


با معلم یا مربی کودک‌مان بحث و جدل می‌کنیم

بی‌شک باید از فرزندمان پشتیبانی کنیم اما نه پیش از اینکه آنها از حق خودشان دفاع کرده باشند. وقتی معلم فرزندمان تأکید می‌کند که او به اندازه‌ی کافی تلاش نمی‌کند، باید به حرفش اعتماد کنیم. بر خلاف باور رایج، بیشتر معلم‌ها مایلند به جوان‌ها و نوجوان‌ها کمک کنند. وقتی درباره‌ی تکلیف انجام نشده یا دیر رسیدن به کلاس با معلم بحث می‌کنیم، فرزندمان نتیجه می‌گیرد که می‌تواند به این رفتارش ادامه دهد زیرا والدینش کار او را توجیه خواهند کرد. او نتیجه می‌گیرد که احترام گذاشتن به معلم و انجام گفته‌های او ضروری نیست. به همین سادگی!
 

توجه کردن به فرزندان خیلی خوب است. پدر و مادرهایی که درگیر مسائل فرزندان‌شان هستند واقعا شگفت‌انگیزند. اما اینکه چقدر توجه نشان می‌دهیم و چه اندازه‌ خود را درگیر می‌کنیم ممکن است مخرب باشد. اگر به آنها اجازه‌ی چانه‌زنی بدهیم، اشتباه کرده‌ایم، اگر آنها زیادی راحت و آسوده‌اند، ما قطعا در اشتباه هستیم. توجیه رفتار غلط آنها اشتباه است. تا زمانی که اتاق‌شان را تمیز می‌کنیم، از آنها دستور غذا می‌گیریم و همسران‌مان را در مقابل آنها خفیف می‌کنیم، فرزندانی لوس و بهانه‌گیر خواهیم داشت.
همه‌ی بچه‌ها باید یاد بگیرند هر از گاهی خورش اسفناج بخورند؛ این کار شخصیت آنها شکل می‌دهد.

 

برگرفته از: scarymommy.com


گاهی اوقات والدین نمی‌دانند که چطور باید احساسات‌شان را برای فرزندان‌شان بیان و از آنان حمایت کنند تا برای آنها الهام‌بخش باشند. تنها خوب بودن برای تربیت فرزندان کافی نیست، آنها باید بدانند که والدین‌شان به آنها عشق می‌ورزند، آنها را درک می‌کنند و برای‌شان احترام قائل هستند. در همین راستا یک روان‌شناس کودک لیستی از موارد حیاتی که باید به کودک گفته شود را آماده کرده است که به والدین کمک می‌کند تا بتوانند عمق عشق و احساس خود را به فرزندان‌شان نشان دهند و به آنها محبت کنند. چه چیزی از این مهم‌تر؟

بیان نظرات و عقاید

  • من به تو اعتماد دارم
  • می‌دانم که راست می‌گویی
  • به تصمیم تو احترام می‌گذارم
  • کار آسانی نیست اما تو از پسِ آن بر می‌آیی
  • تو هر کاری را به بهترین نحو انجام می‌دهی
  • تو این موضوع را کاملا درک می‌کنی
  • چطور توانستی این کار را به این خوبی انجام بدهی؟
  • به من بگو چطور این کار را کردی تا من هم بتوانم به خوبی‌ِ تو این کار را انجام دهم
  • تو می‌توانی این کار را حتی بهتر از من انجام بدهی
  • در این مورد تو از من هم بهتری

پشتیبانی از آنها در انجام کارهای سخت

  • می‌‌فهمم که چقدر زحمت می‌کشی
  • می‌دانم که تو چطور تلاش می‌کنی
  • برای این کار خیلی زحمت کشیدی و نتیجه‌ی آن هم را دیدی
  • پیشرفت فوق‌العاده‌ای داشتی
  • می‌دانم که وقت زیادی برای این کار گذاشتی
  • می‌توانم تصور کنم که برای رسیدن به این هدف چطور تلاش کردی
  • برای کسب چنین نتیجه‌ای باید خیلی تلاش کرده باشی
  • هر سعی و تلاشی نتیجه می‌دهد

تشکر برای اوقاتی که با شما گذرانده‌اند

  • واقعا ازت ممنونم که با من همراه بودی
  • بی‌صبرانه منتظرم تا فردا با هم بازی کنیم
  • همراهی با تو در این کار خیلی لذت‌بخش است
  • من واقعا از بازی کردن با تو خوشحال می‌شوم
  • واقعا خوشحالم که امروز در خانه پیش من هستی
  • بودن با تو واقعا من را شاد و خوشحال می‌کند

کمک به ارزیابی کارها

  • در این مورد چی فکر می‌کنی؟
  • تو باید به خودت افتخار کنی
  • به چه چیزی بیشتر از همه افتخار می‌کنی؟
  • نظرت در مورد این موضوع چیست؟
  • نظرت در مورد کار خودت چیست؟
  • به نتیجه‌ی کاری که انجام ‌می‌دهی فکر کرده‌ای؟
  • دوست داری این کار چطور پیش برود؟

تشکر کردن از کمک آنها

  • از تو برای انجام دادن این کار ممنونم
  • واقعا خوشحالم که به من کمک کردی تا این کار را انجام دهم
  • تو واقعا به من کمک بزرگی کردی
  • ممنونم که درک می‌کنی
  • اگر تو نبودی واقعا نمی‌دانستم باید چیکار کنم
  • بدون کمک تو موفق نمی‌شدم
  • با کمک تو این کار را زودتر انجام دادم
  • خانه واقعا تمیز و مرتب شده ازت ممنونم

توصیف چیزهایی که می‌بینید

  • اتاقت خیلی مرتب است
  • وای این فوق‌العاده است که خودت تختت را مرتب کردی
  • رنگ‌های خیلی زیبایی در این تصویر هست
  • من دیدم که تو خیلی سخت تلاش کردی
  • آفرین، من دیدم که چطور خودت میز را تمیز کردی

بیان احساسات

  • بودن در کنار تو را واقعا دوست دارم
  • وقتی در خانه هستی واقعا خوشحالم
  • خیلی دوست دارم در تیم تو بازی کنم
  • دوست دارم نظرت را بدانم
  • واقعا از داشتن تو خوشحالم و خدا را شکر می‌کنم
  • وقتی تو کنار من هستی و به من کمک می‌کنی واقعا خوشحال می‌شوم

برگرفته از : brightside.me


«مامان همیشه تو رو بیشتر دوست داشت!» آیا شما هم بارها این جمله را به زبان آورده‌اید؟ نکند احساس می‌کنید که پدرومادرتان یکی از خواهر یا برادرهایتان را طور دیگری دوست دارند و حتی حالا که بزرگ شده‌اید از این بابت احساس ناراحتی می‌کنید؟ نیازی به گفتن نیست که تبعیض بین فرزندان می‌تواند اثر مخربی روی روابط خانوادگی داشته باشد و باعث ایجاد رقابت‌های حسادت‌آمیز خواهروبرادری شود. در این مقاله شما را با ۶ راهکار مفید برای مقابله با تبعیض بین فرزندان آشنا خواهیم کرد.

اگر احساس می‌کنید که پدرومادرتان به خواهر یا برادرتان توجه بیشتری دارند، جالب است بدانید که خیلی‌های دیگر هم مثل شما چنین نظری درمورد خانواده‌ خود دارند. پژوهشگران دانشگاه کورنِل پژوهش جالبی در این‌زمینه انجام داده‌اند. آنها در این پژوهش با ۲۷۵ مادرِ ۶۰ تا ۷۰ ساله‌ای که حداقل ۲ فرزند زنده داشتند مصاحبه کردند و از ۶۷۱ نفر از فرزندان این افراد نیز سؤالاتی پرسیدند.

۷۰ درصد مادران فرزندی را که بیشتر با او احساس نزدیکی می‌کردند نام بردند. ازآن‌طرف فقط ۱۵ درصد فرزندان این افراد ادعا کردند که احساس می‌کنند مادرشان مساوات را بین آنها و خواهر یا برادر دیگرشان رعایت کرده است. وقتی پدر و مادری به یکی از فرزندان‌شان توجه ویژه‌تری داشته باشند، مطالعات نشان داده‌ است که هر دو فرزند از لحاظ سلامت روان آسیب خواهند دید. از یک‌طرف فرزندی که کمتر دوست داشته‌شده دچار احساس خشم می‌شود و ازآن‌طرف فرزندی که بیشتر دوست‌ داشته‌شده به‌خاطر سطح بالای انتظارات پدرومادر استرس می‌گیرد.

بسیاری از کسانی که تک‌فرزند نیستند، سایه تبعیض بین فرزندان را در زندگی‌شان حس می‌کنند. حتی خیلی اوقات سایر اعضای خانواده وجود چنین تبعیضی برای‌شان قابل تشخیص نیست یا قبولش نمی‌کنند. کمتر دوست‌داشته‌شدن احساس خوبی نیست، اما به‌هرحال طبیعت انسان به‌گونه‌ای است که بعضی آدم‌ها بنا به دلایل مختلفی بیشتر به‌سمت هم کشیده می‌شوند. ازجمله‌ی این دلایل می‌توان به نزدیکی جغرافیایی اشاره کرد. مثلا فرزندی که نزدیک پدرومادرش زندگی می‌کند، قطعا وقت زیادتری را با آنها می‌گذراند و احساس نزدیکی بیشتری بین‌شان به‌وجود می‌آید. سایر دلایلی که می‌توانند رابطه‌ی پدرومادر با یکی از فرزندان را خاص‌تر کنند عبارت‌اند از ویژگی‌های شخصیتی مشترک (مثلا پدر و برادرتان طرزفکر مشابهی دارند و همدیگر را راحت‌تر می‌فهمند) یا سایر عوامل غیرقابل‌کنترل (مثلا جهان‌بینی شما به‌اندازه‌ی خواهر یا برادر دیگرتان به باورهای پدرومادرتان نزدیک نیست و درنتیجه پدرومادرتان آگاهانه یا ناآگاهانه از این بابت دلِ خوشی ندارند).

مطالعات نشان داده است که پدرومادرها معمولا نسبت‌به فرزندی که ازدواج نکرده، تحصیلاتش پایین‌تر است یا ارزش‌های مشترک‌ کمتری با او دارند، بیشتر احساس دلسردی می‌کنند. البته چنین طرز برخوردی می‌تواند ناشی از طبیعت خود ما انسان‌ها باشد، اما وقتی چنین رفتاری از والدین‌مان سر می‌زند دردناک‌تر است، چراکه از پدر و مادرمان انتظار داریم عشق و حمایت‌شان نسبت به ما بی‌قید‌وشرط باشد و شاید حتی چون والدین‌مان را کمی فراتر از یک انسان عادی می‌بینیم (دیدگاهی که می‌تواند از کودکی در ما باقی مانده باشد)، این مسئله برای‌مان دردناک‌تر می‌شود.

خلاصه اینکه تبعیض بین فرزندان به هر دلیلی می‌تواند جو خانواده را متشنج کند. آیا پدرومادرتان با بچه‌های خواهرتان ارتباط نزدیک‌تری دارند؟ آیا به موفقیت‌های برادرتان بیشتر می‌بالند؟ آیا به خواهرتان بیشتر توجه می‌کنند؟ آیا همیشه در دعواها جانب برادرتان را می‌گیرند؟ آیا احساس می‌کنید که مورد تبعیض واقع شده‌اید و به‌همین‌خاطر با خواهر یا برادرتان بر سر به‌دست‌آوردن عشق و حمایت خانواده رقابت دارید؟ آیا از این استرس و تشنج حس‌وحال‌تان خراب است؟ ما درادامه راهکارهایی برای‌تان آماده‌ کرده‌ایم تا بتوانید به‌عنوان یک فرد بالغ با این مسئله‌ درست برخورد کنید.

۱. قضیه را به خودتان نگیرید

شاید رفتار پدر و مادرتان به این معنی نیست که آن‌یکی خواهر یا برادرتان را بیشتر دوست‌ دارند و به شما ترجیحش می‌دهند، بلکه تنها دلیلش این است که به هر دلیلی با خواهر یا برادر دیگرتان بیشتر احساس نزدیکی می‌کنند. ممکن است که خودشان اصلا نسبت به این قضیه آگاه نباشند. معمولا هم در چنین مواردی قصدشان این نیست که احساسات شما را خدشه‌دار کنند. اما اگر عمدا این کار را می‌کنند، آن هم فقط چون شخصیت شما باب میل‌شان نیست، پس شاید همین بهتر باشد که با شما احساس نزدیکی بیشتری نمی‌کنند!

۲. حمایت و پشتیبانی لازم را در جای دیگری از زندگی‌تان جست‌وجو کنید

در جست‌وجوی کسانی باشید که بتوانند با حمایت‌شان عشق، پذیرش و تأییدی را که از جانب خانواده دریافت نمی‌کنید با رفتاری سنجیده‌ به زندگی‌تان هدیه کنند. اما یادتان باشد که فقط به آدم‌های درست اعتماد کنید، چراکه حمایت و پشتیبانیِ خالصانه از هرکسی برنمی‌آید. بسیاری از ما در خانواده‌هایی زندگی می‌کنیم که طرز فکرشان با ما یکی نیست و به ارزش‌های متفاوت دیگری اعتقاد دارند، اما آدم‌های خیلی زیادی در دنیا هستند که می‌توانند خلأ حمایت خانواده را برای‌تان جبران کنند. باز هم تأکید می‌کنیم که در انتخاب چنین افرادی دقت کنید و بدانید که این حمایت و پشتیبانی از هرکسی ساخته نیست.

۳. در صورت احساس تبعیض بین فرزندان ارتباط‌تان را با خواهر یا برادرتان خراب نکنید

با خواهر یا برادرتان رقابت نکنید و به‌خاطر اینکه از سوی والدین‌تان ارجحیت دارند مورد سرزنش قرارشان ندهید. اگر برای اینکه دوست‌داشتنی و مورد قبول واقع بمانند تلاش می‌کنند، باز هم نباید سرزنش‌شان کنید. نمی‌توانید چون طالب عشق و تأیید خانواده هستند از دست‌شان دلگیر باشید. درعوض بپذیرید که رابطه‌ی شما با پدرومادرتان مربوط به خودتان است و این قضیه را از ارتباط‌تان با خواهر یا برادرتان جدا کنید.

۴. واقعیت حاضر را بپذیرید

اگر بپذیرید که نمی‌توانید به‌اندازه‌ی دلخواه‌تان از جانب والدین‌تان حمایت و تأیید کافی دریافت کنید، احتمالا حال بهتری خواهید داشت. وقتی سراغ پدرومادر رفتن‌تان از روی احتیاج نباشد، می‌توانید قدرت فردی بیشتری در خودتان احساس کنید. عادت‌کردن به این طرزفکر آسان نیست، اما اگر انجامش بدهید خواهید دید که چقدر حال‌تان بهتر می‌شود. اول از همه ببینید که خانواده چه چیزهایی برای‌تان دارد و بعد توجه‌تان را به چیزهایی که از سایر جنبه‌های زندگی نصیب‌تان می‌شود معطوف کنید. با این کار خواهید فهمید که خانواده فقط بخشی از زندگی است و حتی گاهی می‌تواند مهم‌ترین بخش زندگی هم نباشد.

۵. برای زندگی خانوادگی خودتان وقت و انرژی بگذارید

اگر در خانواده‌ای به‌دنیا آمدید که عشق و حمایت‌های عاطفی کافی به شما نداده است و همیشه تبعیض بین فرزندان را احساس می‌کردید، سعی کنید پس از ازدواج و تشکیل خانواده جدیدتان تمام آن کاستی‌ها را جبران کنید. ببینید که چه برای خانواده‌تان در چنته دارید و چه کارهایی می‌توانید برای خودتان در زندگی شخصی‌ انجام بدهید. به‌این‌ترتیب راحت‌تر می‌توانید با موقعیت حاضر کنار بیایید و رفتار خاص خانواده‌تان را بپذیرید.

۶. از کمک‌های مشاوره‌ای استفاده کنید

آثار منفی تبعیض بین فرزندان و رقابت بچه‌ها می‌تواند تا بزرگسالی هم ادامه پیدا کند. به‌ویژه اگر فرد از این وضعیت احساس ناراحتی و استرس داشته باشد، اوضاع وخیم‌تر خواهد بود و اینجاست که توصیه می‌شود از مشاور کمک بگیرید. مشاوران خانواده می‌توانند برای مقابله با استرسی که از بابت این وضعیت دچارش هستید کمک‌تان کنند. همچنین می‌توانید با یادگیری رفتارهای مدیریت استرس از حجم کلی استرس‌تان بکاهید و راحت‌تر با این قضیه برخورد کنید.


روانشناسان به این نتیجه رسیده‌اند که دوران کودکی در شکل دادن به شخصیت افراد در نوجوانی و بزرگسالی نقش بسیار مهمی بازی می‌کند. بیشتر مشکلات روانی‌ای که افراد در بزرگسالی تجربه می‌کنند نتیجه‌ی تجارب ناخوشایندی است که در کودکی از سر گذرانده‌اند. بسیاری از والدین تصدیق می‌کنند که بزرگ‌ کردن کودکان بسیار دشوار است و تمام تلاش خود را کرده‌اند تا ارزش‌های والای انسانی را به فرزندان خود بیاموزند.

 

من فرزندی ندارم و اعتراف می‌کنم که هیچ تجربه‌ای از تربیت فرزند نداشته‌ام، اما تجربه‌ی بسیار باارزشی به عنوان یک درمانگر دارم و خود زمانی کودک بوده‌ام.

چیزهایی که از روش‌های مختلف پرورش کودک در فرهنگ‌های مختلف آموخته‌ام، باعث شده است همه‌ی این شیوه‌ها را به رسمیت بشناسم و قابل قبول بدانم. با وجود اینکه هیچ فرمول جادویی‌ای برای پرورش موفقیت‌‌آمیز کودکان وجود ندارد، اما جملاتی وجود دارد که به کودک و در نهایت به جامعه آسیب می‌زنند و نباید به زبان آورده شوند.

در اینجا ۱۰ جمله‌ای که والدین هرگز نباید به فرزندان‌شان بگویند، آورده شده است:

۱. خودت را جمع کن، مرد باش. خودت یک چیزی روی زخمت بگذار!

صرف نظر از نیت خوب شما، اینکه به کودکان گفته شود احساسات‌شان را برای خودشان نگه‌ دارند، برای رشد آنها خطرناک است. چرا که به کودکان شما می‌آموزد که احساسات آنها نباید به زبان آورده شود و این باعث بروز مشکلاتی مانند اضطراب و افسردگی در آینده می‌شود.

۲. این رفتارِ یک خانم نیست، دخترها از این کارها نمی‌کنند!

درست مانند مثال قبل که انتظارات جنسیتی برای بچه‌ها ایجاد می‌کند، این جمله نیز باعث خجالت دختربچه‌هایی می‌شود که نمی‌توانند رفتار نه داشته باشند. محدود کردن رفتار جنسیتی کودکان و تطبیق دادن آنها با دوگانه‌های جنسیتی نادرست، نه تنها باعث احساس ناامنی و ناتوانی کودکان در درک صحیح خودشان می‌شود، بلکه بی‌عدالتی نظام‌مندی را که در جامعه وجود دارد و به مردان امتیازات ویژه‌ای می‌دهد نیز، تقویت می‌کند.

 


۳. پسرها این‌ طوری هستند دیگر!

تایید خشونت و رفتار آسیب‌زای مردان، حتی مردان کوچک، در نهایت منجر به فرهنگ می‌شود. اگر به فرزندان خود بگویید پسرها به طوری ذاتی خشن‌تر هستند و خشونت آنها به خاطر جنسیت‌شان کاملا طبیعی است، زمانی که این کودکان بزرگ شوند زندگی دیگران در جامعه به خطر خواهد افتاد.

 


۴. گریه نکن، مثل بچه‌ها رفتار نکن!

زمانی که از گریه‌ی فرزندتان به ستوه آمده‌اید فراموش نکنید که آنها هنوز نمی‌دانند چطور احساسات خود را مدیریت کنند. اگر به طور مداوم به کودک گفته شود که او حساس است، او شروع به پنهان کردن احساسات خود می‌کند چرا که عدم تایید شما این احساس را به او می‌دهد که حقیقت اصلا خوشایند نیست.

۵. زیادی حساسی، یکم پوست‌کلفت باش!

وقتی به فرزند خود می‌گویید که بیش از حد حساس است، این تصور را به او القا می‌کنید که نقص دارد و ضعیف است. وقتی کودکی بارها و بارها می‌شنود که خیلی حساس است، کم کم احساساتش را پیش خودش نگه می‌دارد و آنها را با شما در میان نمی‌گذارد، زیرا به رسمیت نشناختن احساس او توسط شما باعث می‌شود ماهیت احساسات خود را نامطلوب در نظر بگیرد.

 


۶. روی پای خودت بایست، تو هم آنها را بزن!

بین حساس بودن و خشونت تفاوت وجود دارد. اینکه به فرزندان خود بیاموزید که آنها نیز باید بجنگند، به محله‌ای که در آن زندگی می‌کنید بستگی دارد و در بعضی مواقع ممکن است کاملا ضروری باشد. اما باید توجه داشت که پاسخ دادن به خشونت با خشونت، در نهایت باعث تشدید خشونت می‌شود.

به جای اینکه فرزندان خود را به رفتار‌های سطح پایین تشویق کنید، به آنها بیاموزید درایت بیشتری داشته باشند.

۷. من توی رژیم هستم، من چاق هستم!

سریع‌ترین راه برای اینکه به کودکان خود بیاموزید که آنها دارای عیب هستند این است که درباره مشکلات ظاهری بدن خودتان صحبت کنید. افراد با تصور خاصی از بدن‌شان یا اختلالات اشتها به دنیا نمی‌آیند، بلکه آنها را از دیگران می‌آموزند.

۸. تو مشکلی نداری!

با وجود اینکه این حرف با نیت بسیار خوبی گفته می‌شود، اما تایید بیش از حد کودکان به آنها می‌آموزد احساس خودشان را خیلی جدی نگیرند. اگر کودک‌تان به شما می‌گوید که خوب نیست و مشکلی دارد، به او فرصت بدهید تا بفهمد چه چیزی در حال رخ دادن است و سپس از او بپرسید چه مشکلی دارد و به نیاز او پاسخ دهید. با آموزش این روند، به او کمک می‌کنید توانایی‌های درونی خود را افزایش دهد و درآینده اعتماد به نفس بیشتری در روابطش خواهد داشت.

۹.مثل خواهر/برادرت باش

برجسته کردن رقابت خواهری و برادری خیلی سریع باعث ایجاد فاصله‌ی عاطفی و رقابت میان فرزندان شما می‌شود. همچنین طرفداری از بچه‌ها باعث منزوی شدن آنها می‌شود، حتی کسی که از او طرفداری شده است.

 


۱۰. تو مرا شرمنده/ناامید می‌کنی!

اگر به فرزندان خود بگویید آنها شما را شرمنده می‌کنند یا باعث ناامیدی شما می‌شوند، این پیام را به آنها داده‌اید که خود آنها دارای عیب هستند و نه رفتارشان. این احساس عمیق شرمندگی در شخصیت آنها ریشه می‌کند و سال‌ها برای ترمیم آن‌ زمان نیاز است. برای آنها به صراحت روشن کنید که مشکل رفتار آنها است، نه خودشان.

اولین قانونی که باید در ذهن داشت این است: تایید کنید، ابراز کنید، عادی‌سازی ‌کنید.

 


به خاطر داشته باشید هرچه بیشتر به کودک خود این حس را بدهید که شنیده می‌شود، به او کمک می‌کنید که احساسات خود را بهتر ابراز کند. علاوه بر این، به او می‌آموزید احساساتش کاملا طبیعی است و کمک می‌کنید که در بزرگسالی خوشحال‌تر باشد.


گذشته‌ی انسان و رابطه‌های آغازین بین او و پدر و مادر و یا سرپرست‌های دیگرش، نقش مهمی در شکل‌گیری باور او نسبت به خودش دارد. در این مطلب قصد داریم به برخی از عواملی که منجر به ایجاد اعتماد به نفس پایین می‌شوند، بپردازیم. با ما همراه باشید تا با این دلایل و نحوه رفع آنها آشنا شویم.

۱. گرفتن بازخورد منفی

اگر در طی دوران کودکی مدام در گوش‌تان تکرار شود که هیچ کاری را درست انجام نمی‌دهید و به اندازه‌ی کافی خوب نیستید، شما در حالی تبدیل به یک فرد بالغ خواهید شد که تصویر مثبتی از خود ندارید. وقتی بدون در نظر گرفتن تلاش‌های‌تان پیوسته از شما و کارتان ایراد بگیرند، دیگر نمی‌توانید به خودتان اعتماد کرده و احساس خوبی داشته باشید؛ به خاطر شکست‌های پی‌درپی احساس شرم می‌کنید که بسیار دردناک و ناراحت‌کننده است.

 


۲. بی‌توجهی والدین

وقتی سرپرست‌تان (به طور معمول پدر و مادر) به شما توجهی نمی‌کنند، انگار که موفقیت‌های شما کمترین ارزشی برای آنها ندارد. شما برای کسب موفقیت‌های بیشتر و اثبات این نکته که شایستگی‌های‌تان فراتر از چیزی است که الان در آن قرار دارید، باید انگیزه خود را حفظ کنید، که البته این کار دشوار خواهد بود. بی‌توجهی سرپرستان معمولا باعث می‌شود احساس کنید که از جانب دیگران فراموش شده‌اید، کسی قدرتان را نمی‌داند و برای هیچ کس مهم نیستید. این باور که کسی به وضعیت حال حاضر شما اهمیتی نمی‌دهد، حسی است که به خاطر گذشته‌ی دردناک‌تان به دوش می‌کشید. حس دیده نشدن و نا‌مرئی بودن باعث می‌شود فکر کنید حضورتان یک اشتباه است.

۳. دعوای بزرگ‌ترها

وقتی پدر و مادر پیوسته مشغول دعوا کردن هستند و رفتارهای ناشایستی را از خود بروز می‌دهند، کودکان احساسات منفی را جذب و به بدگمانی عادت می‌کنند؛ مسئله‌ای که ترسناک، تأسف‌بار و مایه‌ی آشفتگی است. رفتار نامشخص، آشفته و برخورد غیر معمول پدر و مادر (یا یکی از آنها) نسبت به کودک هم، نتیجه‌ی مشابهی به همراه دارد. کودکی که پیوسته شاهد دعوای بزرگ‌ترهاست، این طور فکر می‌کند که شاید او دلیل این دعوا و باعث درد و عذاب پدر و مادرش باشد. این احساس گناه پس از بلوغ هم در فرد باقی خواهد ماند.

 


۴. عدم برخورداری از حمایت کافی در مقابل زورگویی

در یک خانواده‌ی آگاه، حساس و امن، رویارویی با موقیعت‌های دشوار مانند اذیت و آزار اطرافیان زورگو و بازیابی اعتماد به نفس آسان‌تر است. اما اگر نه تنها در خانه بلکه بیرون از خانه هم احساس امنیت نمی‌کنید، حس عذاب‌آور فراموش‌شدن، ناامیدی و تنفر از خود همیشه در زندگی با شما خواهد بود. ‌هم‌چنین به دلیل آسیب‌پذیری زیاد، دوستی دیگران را لطفی در حق خود تلقی کرده یا به این باور می‌رسید که همه‌ی مردم بی‌رحم و غیر قابل اعتمادند. بدون خانه و خانواده‌ای امن و حمایت‌گر، اثرات زورگویی و قلدری دیگران نسبت به شما عمیق‌تر خواهد شد و زندگی دشوارتری خواهید داشت.

۵. دریافت حمایت بی‌جا در مقابل زورگویی

از سوی مقابل اگر حمایت پدر و مادر حد و مرزی نداشته باشد، کودک احساس خواهد کرد که آمادگی رویارویی با دنیای خشن بیرون را ندارد. بدون یک بنیان قوی، رویارویی با چالش‌های بیرون از خانه دشوار بوده و ناتوانی در مقابل آنها شرمندگی را به همراه خواهد داشت. در چنین وضعیتی کودک احساس ناتوانی می‌کند و به دلیل شرمندگی، این موضوع را با پدر و مادر خود در میان نمی‌گذارد، زیرا نمی‌خواهد آنها را به دلیل ضعفی که رفتار آنها باعث آن بوده است، آزرده کند. بنابراین کودک اتفاقات بیرون را مخفی می‌کند. ممکن است این شرمندگی به حدی برسد که نگرش کودک را تحتِ‌ تأثیر قرار دهد تا جایی که به این نتیجه می‌رسد که دید مثبت پدر و مادرش (که با دید دیگران نسبت به او تفاوت دارد) احتمالا نادرست است و در واقعیت او فردی ناتوان، ضعیف و سزاوار تحقیرهای دیگران است.

 


۶. بی‌توجهی به زورگویی

اگر پدر یا مادر به قدری مشغول باشند که متوجه رنجش ناشی از زورگویی در کودک‌شان نشوند و در هنگام نیاز کودک کسی برای حمایت از او وجود نداشته باشد، کودک باور می‌کند که شایسته‌ی توجه و سزاوار مراقبت نیست و از کمبودهای خود آزرده می‌شود. در دنیای ناامن امروزی، احساس شرم و درد طاقت‌فرساست. این احساسات هم‌چنین در دوره‌ی گذار پدر و مادر که از ویژگی‌های آن هرج‌ومرج است رخ می‌دهد زیرا این‌طور به نظر می‌رسد که کسی متوجه وضعیت کودک نمی‌شود. وقتی محیط خانه پُر از هرج‌ومرج و آشفته باشد تصور کودک این خواهد بود که تقاضای توجه و رسیدگی به مشکلاتش درست نیست، در نتیجه کودک در تنهایی بیشتری فرو می‌رود و در احساس شرم غرق می‌شود.

۷. عدم وجود حامی در مشکلات تحصیلی

هیچ چیز بیشتر از احساس کودن بودن در ایجاد اعتماد به نفس پایین مؤثر نیست. اگر کودک احساس کند از درس‌ها چیزی نمی‌فهمد و بدون اینکه کسی متوجه این موضوع و نیاز او به کمک شود، بیشتر و بیشتر از دیگران عقب بیافتد، به این نتیجه می‌رسد که ضعیف و ناتوان است. او در مورد ذکاوتش دچار تردید می‌شود و همیشه برای بیان نظراتش مردد است. خجالت ناشی از خوب نبودن و کمتر از دیگران بودن به سختی از بین می‌رود حتی پس از اینکه کودک به روش خودش راهی برای غلبه بر مشکلات پیدا کند.

 


۸. شوک فیزیکی یا ضربه‌ی روحی

سوء استفاده‌ی جسمی، جنسی یا عاطفی آشکارترین دلیل پایین آمدن اعتماد به نفس است. قرار گرفتن کودک در موقعیت‌های فیزیکی و عاطفی برخلاف میلش، باعث می‌شود او نتواند به دنیای بیرون، خودش و دیگران اعتماد کند، مسئله‌ای که به شدت بر اعتماد به نفس تأثیر می‌گذارد. حتی ممکن است کودک خود را مقصر بداند در حالی‌که کمترین گناهی ندارد. کودک توان مقابله با بحران را ندارد در نتیجه از آن فرار کرده، از دیگران فاصله می‌گیرد و احساس پوچی می‌کند. در تلاش برای کنار آمدن با این وضعیت، نتیجه می‌گیرد که خودش گناه‌کار و شایسته‌ی سرزنش است و برای رهایی از این آشفتگی به راه‌های ناسالم روی آورده و سرانجام خود را شرمنده و سرخورده در میان صدها احساس منفی دیگر محصور می‌بیند.

۹. نظام ارزشی نامناسب

اگر باورهای مذهبی یا نظام ارزشی، باعث شود که باور داشته باشید پیوسته در حال گناه کردن هستید، در وضعیتی مشابه دریافت همیشگی بازخورد منفی دیگران قرار می‌گیرید. چه بازخورد منفی دیگران باشد، چه قضاوت‌های برگرفته از باورها و ارزش‌های شخصی، نتیجه‌ی آن ایجاد احساس شرم، گناه، تناقض و نیتی از خود است. بسیاری از نظام‌های ارزشی دو انتخاب پیش روی فرد می‌گذارند: خوبی و بدی. وقتی در تنگنای انتخاب بین این دو قرار می‌گیرید دچار سردرگمی، شرمندگی، ناامیدی، به‌هم‌ریختگی و بی‌هویتی می‌شوید


۱۰. تاثیر اجتماع و رسانه‌ها

همه می‌دانیم که آدم‌ها در تلویزیون و رسانه‌های دیگر، به شکلی اغراق‌آمیز و غیرواقعی زیبا و خوش‌هیکل هستند، آفتی که پیوسته بیشتر و بیشتر می‌شود. بسیاری از ن و مردان از اینکه نمی‌توانند مانند این افراد باشند، احساس بدی دارند. درست است که اعتماد به نفس پایین ریشه در مسائل مهم‌تری دارد اما این روزها اجتماع، تلویزیون، مجلات و … پیوسته عدم تناسب و کامل نبودن را به رخ می‌کشند و احساس نیتی را تقویت می‌کنند. با افزایش دسترسی رسانه‌ها در میان جوان‌ترها به تدریج کودکان نیز در مرکز توجه این مقایسه‌های غیرمنصفانه قرار می‌گیرند.

در مورد هر کدام از این موارد می توان مفصل بحث کرد. البته نباید فراموش کنید که تجربه‌ی هر یک از این موارد در دوران کودکی به معنای این نیست که نتوانید طی دوران رشد و در بزرگ‌سالی از آنها رها شوید. با اینکه ممکن است در وجودتان نفوذ کنند اما راه‌های بسیاری برای رهایی از آنها وجود دارد که به شما کمک می‌کند در گذر زمان به شخصیتی آماده‌تر، یکپارچه‌تر و با اعتماد به نفس بیشتر برسید. وقتی به عنوان یک فرد بالغ گذشته‌ی خود را ارزیابی می‌کنید، متوجه می‌شوید سزاوار بسیاری از برداشت‌‌ها و ویژگی‌هایی که به خود نسبت داده‌ بودید، نیستید و این قضاوت‌ها ریشه در فضا و افرادی که با آنها ارتباط داشته‌اید، دارند. این نگرش به غلبه بر احساسات منفی کمک بسیاری می‌کند. علاوه بر این‌ها باید بدانید که تنها نیستید و همیشه می‌توانید از دیگران کمک بگیرید.

درک برخی وضعیت‌ها و تجربه‌ها آسان نیست و نباید انتظار درک، هم‌دلی یا بخشش را از خود داشته باشید. مهم این است که راهی برای خلق احساس رضایت و امنیت در وضعیت موجود و کنار آمدن با آن پیدا کنید. هر چه آگاهی بیشتری از علت اعتماد به نفس پایین خود داشته باشید، بهتر می‌توانید برای رفع مشکل و تقویت اعتماد به نفس اقدام کنید.

برگرفته از: psychologytoday.com


تصور کنید مادر یا پدری هستید که فرزند کوچکی دارید؛ شاید هم واقعا کودکی دارید که در این صورت خدا حفظش کند. حالا تصور کنید وارد اتاق کودک دلبندتان شده‌اید و دیواری که تازه رنگ شده است را غرق در تصاویر باب اسفنجی، پنگول و سایر شخصیت‌های کارتونی می‌بینید و مجرم کوچک را می‌بینید که این کار را به گردن دوستان خیالی یا شخصی دیگر می‌اندازد. بله واقعیت دارد، کودکان دروغ می‌گویند اما دروغگویی در کودکان فعلی خبیثانه و از روی برنامه‌ریزی‌های شیطانی نیست و واکنش‌های شما به عنوان والدین نقش مهمی در ترک یا ادامه‌ی دروغگویی کودک‌تان دارد.

بچه‌ها در این سن‌وسال داستان می‌سازند، بدون اینکه بدانند داستان‌ها و تخیلات‌شان غیرواقعی است. مثلا کودکی چهار پنج ساله تمام قبض‌های تلفن و گاز را کف خانه پخش‌وپلا کرده و وقتی علت را جویا می‌شوید خیلی ساده می‌گوید کار خواهر یا برادرش است؛ این در حالی است که خواهر یا برادر کوچک‌ترش تنها دو ماه دارد. چرا کودکان دروغ می‌گویند؟ علت دروغگویی در کودکان چیست؟ در واقع بچه‌های خیلی کوچک دروغ نمی‌گویند. برای دروغ گفتن، فرد دروغگو می‌داند که فرقی میان واقعیت و شکل تحریف شده آن وجود دارد و این توانایی در تشخیص از ۴ سالگی به بعد شکل می‌گیرد. بعدها در سال‌های پیش‌دبستانی قدرت تخیل کودکان رشد می‌کند. این رشد با ساختن قصه‌های «من درآوردی» توسعه می‌یابد. در این مقطع سنی کودکان از خود داستان می‌سازند، شخصیت‌های داستانی و کارتونی مورد علاقه خود را با واقعیت در هم می‌آمیزند و قصه می‌سازند. اما کودکان بزرگ‌تر در مقطع سنی قبل از پیش‌دبستانی معمولا برای کسب منفعتی خاص یا فرار از عواقبی چون تنبیه دروغ می‌گویند. باید بدانید که همه‌ی اینها طبیعی و بخشی از فرایند رشد است.

چه باید کرد؟

  • در مواجهه با دروغگویی کودک همیشه آرام باشید و آن را به مثابه فرصتی برای آموزش و تربیت در نظر بگیرید. می‌توانید بگویید: «من تقریبا مطمئن هستم که این اتفاق رخ نداده است. مطمئنی که این‌طور شده‌ است؟» اگر دروغی که می‌گوید ناشایست و خطرناک است بگویید: «اگر یه نفر این حرفو به خودت بگه چه حسی پیدا می‌کنی؟»
  • سعی کنید مشکل را با هم حل کنید. برای نمونه اگر فرزندتان روی دیوار نقاشی کرده است، بگویید: «جای نقاشی در دفتر نقاشی یا کاغذه» و از او بخواهید کاغذی بیاورد تا با همکاری هم روی آن نقاشی کنید.
  • اهمیت راست‌گویی را برای کودک توضیح بدهید. مثلا بگویید راست‌گویی در درجه اول برای سلامت و ایمنی و به‌طور کلی به خاطر شخص اوست و اگر او قیچی تیز و خطرناکی را پنهان کند، ممکن است دستان کوچکش بریده شود.
  • به کودک حق انتخاب بدهید تا مجبور نشود درباره‌ی همه چیز دروغ بسازد. به او آزادی‌های مجاز در زمینه‌ی انتخاب لباس، غذا و … بدهید. به او احترام بگذارید به شکلی که احترام و قدرت انتخاب را حس کند.

 

کودکان دبستانی

حقیقت و عواقب آن

گاهی اوقات کودکان از بعضی اشیا مانند آلبوم تمبر و … خوش‌شان می‌آید و دوست دارند آن را مال خود کنند ولی از ترس برخورد پدر و مادر یا ممانعت آنها بی‌اجازه آن را برمی‌دارند و سعی می‌کنند با دروغ گفتن از دایره اتهام خارج بشوند. در سن ۶ سالگی رشد مغز کودک سرعت بالایی دارد و قدرت تجزیه و تحلیل او بیشتر و بیشتر می‌شود. در این سن کودکان می‌توانند عواقب کارهای خود را پیش‌بینی کنند مثلا به خوبی می‌دانند اگر کتاب‌شان گم بشود، بازخواست خواهند شد یا اگر تکالیف‌شان را ننویسند حسابی به دردسر می‌افتند. در ۸ سالگی کودکان روابط علت و معلولی را به خوبی درک می‌کنند و از عواقب مختلفی که انتظارشان را می‌کشد باخبرند.


چه باید کرد؟

  • به هیچ‌ وجه بچه‌ها را تنبیه نکنید. کودکانی که از تنبیه شدن می‌ترسند، بیشتر دروغ می‌گویند. با علم به اینکه تنبیه و مجازات انتظارشان را می‌کشد، درصدد گریز از تنبیه هستند و دست به مخفی‌کاری و دروغگویی می‌زنند. اگر تنبیه کردن را از برنامه‌ی تربیتی خود حذف کنید درهای ارتباط با کودک را می‌گشایید و در نتیجه ساده‌تر می‌توانید مشکل را میان خود حل کنید.
  • در این سن نیز مانند کودکان کوچک‌تر باید به فرزندتان درباره‌ی راست‌گویی توضیح بدهید. اهمیت راست گفتن و عواقب دروغگویی را برایش روشن کنید و مفهوم مهم اعتماد را برایش توضیح دهید. به او بگویید با دروغ گفتن اعتماد آدم‌ها نسبت به یکدیگر از بین می‌رود یا به او بگویید که حتی اگر چیزی را خراب کرده است، نمره‌ی کمی گرفته یا با توپ مجسمه‌ی گرانبهایی را در منزل شکسته است، باید راستش را بگوید. ارزش راست‌گویی خیلی خیلی زیادتر از شی شکسته شده یا نمره‌ی بیست است. اگر حقیقتی که با شما در میان می‌گذارد، خیلی هولناک یا حاصل خرابکاری عظیمی است، باز هم خونسرد بمانید و بدانید حفظ خونسردی موجب شکل‌گیری ویژگی راست‌گویی در کودک می‌شود.
  • وقتی بزرگترها راست بگویند و در عمل از دروغگویی پرهیز کنند، کودکان بیشتر متوجه اهمیت راست‌گویی می‌شوند. فرض کنید برای بردن کودک به سالن سینما یا استفاده از بازی‌های خاصی در شهربازی، درباره‌ی سن او به مسئول کنترل دروغ می‌گویید؛ در این حالت انتظار گزافی است که کودک راست‌گو بشود و برای تأمین منافعش دروغ نگوید. کودکان نکات تربیتی را در عمل و رفتار شما می‌جویند و یاد می‌گیرند.
  • فرایند حل مسئله را به کودک آموزش بدهید. به او یاد بدهید که در مواجهه با مشکلات چگونه تصمیم‌گیری کند. اگر کتابش را گم کرده یا آن را پاره کرده است، راه حل درست پنهان‌کاری یا دروغگویی نیست، بلکه باید بتواند مشکل به وجود آمده را مدیریت و حل کند.
  • وقتی کودک راست می‌گوید، او را تشویق کنید. کودک باید بفهمد که با راست‌گویی نیز می‌تواند نیازهایش را برآورده کند.

نوجوانی و سال‌های قبل از آن

این سنین مقاطع حساسی از زندگی هر فرد هستند. در این سن‌وسال اختیارات و توانایی افراد خیلی بیشتر از دوران کودکی است و نظارت بر رفتار به‌ویژه در بخش‌هایی که والدین و بزرگ‌ترها حضور ندارند، کمی دشوارتر است. مثلا تأخیر نوجوانی که خودش با وسایل نقلیه عمومی از مدرسه به منزل بازمی‌گردد و دروغگویی درباره‌ی این تأخیر، خرج کردن غیرعادی پول توجیبی و… مسائلی است که نوجوانان در موردشان دروغ می‌گویند. دروغگویی نوجوانان بیشتر در حوزه‌ی روابط اجتماعی و زندگی بیرون از خانه شکل می‌گیرد. علاقه به تجربه‌ی حس استقلال و تنهایی از اصلی‌ترین عوامل دروغگویی نوجوانان است. آنها دوست دارند خود را مستقل از والدین نشان بدهند و فکر می‌کنند در سنی هستند که ومی به اجازه گرفتن از سایرین ندارند، چون به زعم خودشان عقل کافی و توانایی وافی برای گذراندن امور خود دارند. نوجوان دوست دارد تصمیم‌گیری کند. احترام به حریم خصوصی نوجوانان و ارزشمند شمردن نظرات و تصمیمات آنها کمک زیادی به ترک دروغگویی می‌کند. وقتی شما همیشه نوجوان خود را گناهکار بدانید، به او مشکوک باشید و حرف‌هایش را باور نکنید، انگیزه‌ای برای تغییر و خوب بودن در اختیارش نمی‌گذارید. حتی اگر به شما راست هم بگوید، دفعه‌ی بعد این کار را نخواهد کرد، چون می‌بیند که راست‌گویی او اهمیتی ندارد و در هر صورت مقصر شناخته می‌شود.


چه باید کرد؟

  • طوری رفتار کنید که نوجوان بفهمد متوجه دروغ او شده‌اید و این دروغ برای‌تان ناخوشایند بوده است. به او آزادی‌های مجاز بدهید. اگر دوست دارد به جشن تولدی برود که دوستان معقول با اجازه‌ی والدین در آن حضور دارند، بیهوده ممانعت نکنید. از «این کار را بکن و آن کار را نکن» گفتن پرهیز کنید. نوجوان در سن بلوغ از این دستورات تربیتی هیچ‌گونه حسن نیتی برداشت نمی‌کند. از دید او شما دیکتاتوری مستبد هستید که آزادی‌های او را تحت‌الشعاع قرار داده است. ضمن اینکه اهمیت احتیاط و شیوه‌ی مراقبت کردن از خود را به او می‌آموزید به آزادی‌های او احترام بگذارید و اجازه بدهید استقلال را تجربه کند.
  • در سال‌های پایانی نوجوانی درک متقابل والدین و فرزندان بیشتر می‌شود. به عنوان پدر و مادر از برخورد با چالش‌های رفتاری این سن نهراسید. حتی اگر بهترین شرایط خانوادگی نیز در خانه حکم‌فرما باشد، در این سنین برخورد و اصطکاک میان فرزندان و والدین پیش می‌آید. تفاوت نسلی و شرایط مختلف فرهنگی و اجتماعی زمان و… همیشه وجود دارد و از این اختلاف نظرها گریزی نیست. از مشکلات فرار نکنید. با چالش‌ها روبه‌رو شوید و ضمن حفظ خونسردی، در تعاملی سازنده مسائل را با کمک نوجوان خود حل کنید.
  • حتی اگر نوجوان شما در مورد مسئله‌ی مهمی دروغ گفت (برداشتن پول از کیف یا جیب شما و انکار آن)، جا نخورید. بدانید تنها فرزند شما نیست که اشتباه می‌کند. در این سنین حساس همه اشتباهاتی دارند و حذف این اشتباهات به خونسردی و آگاهی والدین بستگی دارد. در مثال عنوان شده، ریشه‌یابی دروغ مهم‌تر از پرداختن به مسئله‌ی دروغگویی است. علت اصلی دروغ را کشف کنید. چرا از کیف یا جیب شما پول برداشته است؟ این پول برای چه چیزی خرج شده است؟ علت پنهان‌کاری چیست؟ ترس از شما؟ خرید چیزی نامعقول؟ و… .

دروغ شنیدن از فرزندان سخت است، اما تصور نکنید دروغگویی در کودکان و نوجوانان به معنای جانی شدن آنها در آینده و تباه شدن اخلاقیات آنان است. دروغگویی ریشه در فرایند رشد دارد. کودکان شما تا بلوغ راه پرپیچ و خمی در پیش دارند و شرط سالم طی کردن این مسیر حمایت و تربیت آگاهانه‌ی شماست. صبور باشید و در سایه‌ی پروردگار فرزندانی برومند و سالم تربیت کنید.

برگرفته از:todaysparent.com


حسادت احساسی است که می‌تواند آرام آرام وارد زندگی کودک‌تان شود. حسادت در کودکان نسبت به دوستان، خواهر و برادر یا هم‌کلاسی‌ها شکل می‌گیرد. مثلا خیلی ساده وقتی دوستش دوچرخه‌ی جدیدی می‌خرد ممکن است موتور حسادت روشن بشود. وقتی حسادت در کودکان شکل می‌گیرد، والدین هر کاری که از دست‌شان برمی‌آید انجام می‌دهند تا این احساسات منفی قبل از جدی‌شدن و بزرگ‌تر شدن کودک از فرزندشان دور شود. همراه ما باشید، در این نوشته درباره‌ی حسادت در کودکان صحبت می‌کنیم و یاد می‌گیریم چگونه حسادت کودکان را از بین ببریم.

کدام اشتباهات والدین باعث ایجاد حسادت در کودکان می‌شود؟

برخی رفتارهای والدین موجب شعله‌ورشدن آتش حسادت در کودک می‌شود. اشتباهات والدین بعضا محرکی قوی برای این موضوع است. در ادامه، نمونه‌ای از این اشتباهات مطرح شده است:

۱. لوس‌کردن کودک

اگر بیش از اندازه فرزند خود را نازپرورده بار بیاورید امکان ایجاد حسادت را در او افزایش می‌دهید، به‌طوری‌که احساس می‌کند بی‌رقیب است و همه چیز متعلق به شخص اوست؛ بنابراین وقتی با کودک جدیدی از اطرافیان رو‌به‌رو می‌شود یا فرزند جدیدی به خانواده اضافه می‌شود، احساس ناامنی می‌کند و رقیب تازه را علت این ناامنی برمی‌شمارد. در چنین شرایطی امکان ابتلای کودک به افسردگی وجود دارد. وقتی کودک به خواسته‌های خود دست نمی‌یابد، احساس حقارت می‌کند و این احساس در مراحل رشد با او همراه خواهد بود.

۲. مراقبت و رسیدگی بیش‌ازحد

یکی دیگر از رفتارهای اشتباه والدین که به حسادت در کودکان منجر می‌شود، مراقبت و رسیدگی بیش‌ازحد است. مراقبت و رسیدگی زیاد همیشگی نیست و بالأخره روزی می‌رسد که فرزندتان به‌طریقی باید وارد جامعه بشود و دیگر خبری از مراقبت و رسیدگی نخواهد بود. فرزندتان به‌تنهایی وارد محیطی می‌شود که به‌زعم او وحشی و بی‌‌رحم است. در این حالت او تنها، منزوی و خجالتی می‌شود و وقتی کودک دیگری را می‌بیند که این ضعف‌ها را ندارد، احساس حسادت در او شکل می‌گیرد.

۳. رفتارهای استبدادگونه والدین

کنترل بیش‌ازحد نیز یکی دیگر از اشتباهات بزرگ والدین است که باعث حسادت در کودکان می‌شود. وضع قوانین و مقرراتِ سفت‌وسخت در خانه بدون ذکر دلایل و علت‌های چنین محدودیت‌هایی باعث شعله‌ورشدن حسادت می‌شود. زیرا در چنین محیطی فرزندی با اعتماد به نفس پایین رشد خواهد کرد و نسبت به سایر هم‌سالان خود احساس بی‌ارزشی می‌کند. در نهایت این احساسات منفی باعث بروز حسادت خواهد شد.

۴. مقایسه با دیگران

یکی از مهلک‌ترین اشتباهات والدین، مقایسه‌کردن فرزند خود با دیگران است. مقایسه کار بسیار نابخردانه‌ای است. هیچ‌گاه نباید فرزند خود را با دیگران مقایسه کنید. مقایسه فقط و فقط موجب شکل‌گیری حسادت در دل کوچک فرزندتان می‌شود و نتیجه‌ی آن رقابت‌جویی کاذب و کاهش اعتماد به نفس در کودکان است.

۵. ایجاد رقابت ناسالم

وادارکردن کودک به انجام کارهایی که دیگر هم‌سن‌و‌سالانش انجام می‌دهند و مقایسه نتایج باعث ایجاد رقابت ناسالم می‌شود. باید در نظر داشته باشید که استعداد و توانایی افراد با یکدیگر متفاوت است. مثلا اگر کودک خود را در زمینه‌ی ورزشی با کودک دیگری که استعداد بیشتری دارد مقایسه کنید، حس حسادت ناشی از رقابت بی‌مورد را در دل او خواهید انداخت.

۶. ترتیب تولد فرزندان

گاهی‌اوقات ترتیب تولد فرزندان در میزان توجهی که از والدین دریافت می‌کنند، نقش مهمی دارد. مثلا وقتی پس از اولین فرزند، کودک جدیدی به خانواده اضافه می‌شود، فرزند بزرگ‌تر احساس می‌کند توجه بیشتر والدین به کودک جدید باعث تغییر موقعیت او می‌شود.

نشانه‌های حسادت در کودکان و بزرگسالان چیست؟

در سنین پایین وقتی فرزندتان با دیگران بازی می‌کند، امکان تشخیص حسادت در او وجود دارد. کودک حسود این حس خود را با کتک‌زدن و آزار دیگران در قالب بازی ابراز می‌کند. حسادت در بزرگسالان بیشتر به‌چشم می‌آید. زیرا بزرگ‌ترها بیشتر در این‌باره حرف می‌زنند و مایلند بر سر راه موفقیت شخصی که به او حسادت می‌کنند، سنگ بیندازند.

روش‌های درمان حسادت در کودکان

قبل از اینکه برای رفع حسادت در کودک‌تان اقدام کنید، مطمئن بشوید که خودتان حسود نیستید و این حس را نسبت به خواهر و برادر، دوستان، همسایه‌ها و … ندارید. تا زمانی که ریشه‌ی حسادت را در خود نخشکانید، قادر نخواهید بود به‌طور مؤثر به فرزندتان کمک کنید. برای درمان حسادت در کودکان می‌توانید از روش‌های زیر بهره بگیرید:

۱. تبدیل حس حسادت به جاه‌طلبی

حس‌وحال مثبت بخشیدن به انرژی‌های کودک نقش مهمی در کاهش احساسات منفی و غنی‌کردن اهداف مثبت او دارد. مثلا اگر کودک‌تان به این خاطر که دوستش نمره‌ی بالاتری کسب کرده، ناراحت است باید او را به تلاش بیشتر تشویق کنید. وقتی کودک برای کسب موفقیت بیشترتلاش کند، دیگر درگیر احساسات منفی‌ای چون حسادت نخواهد شد و درعوض تمرکز خود را به حرکت در راه پیروزی معطوف خواهد کرد.

۲. گوش‌دادن مؤثر به حرف دل کودک

در بیشتر مواقع، رفتارهای ناشی از حسادت عمیقا در درون فرد شکل می‌گیرد. پشت چنین رفتاری، نگرانی و مشکلات جدی وجود دارد. باید با فرزندتان صحبت کنید و ببینید علت حسادتش چیست. در بعضی موارد، حسادت در کودکان ریشه در اعتماد به نفس و عزت نفس پایین دارد. وقتی کودک از توانایی‌ها و ویژگی‌های مثبت خود مطمئن نباشد، حس حسادت در او ایجاد می‌شود و مدام به دیگران غبطه می‌خورد.

۳. خواندن داستان‌های قدیمی

داستان‌ها، افسانه‌ها و حکایت‌های قدیمی نکات اخلاقی پندآمیز بسیاری دارند. این داستان‌ها به‌طور غیرمستقیم، نتایج اخلاقی را منعکس می‌کنند. از این‌رو حتی اگر درباره‌ی حسادت نکردن و … مستقیما با کودک حرف نزنید، او مفاهیم لازم اخلاقی را به‌طور ضمنی دریافت خواهد کرد. خواندن این‌گونه داستان‌ها را به عادت تبدیل کنید (ایجاد عادت خوب). سعی کنید درباره‌ی ویژگی‌های خوب اخلاقی مانند کمک به دیگران، پرورش افکار و نیات خوب و … برای فرزندتان داستان بخوانید. با کتابخوانی برای کودکان و به کمک این داستان‌ها و حکایات می‌توانید به او بفهمانید آنچه انجام می‌دهد اشتباه است.

۴. وجود الگویی شایسته برای کودک

ترفند مفید دیگر برای تأکید بر اهمیت داشتن احساس خوب نسبت به دیگران این است که الگوی شایسته‌ای باشید. مثلا اگر شما از ویژگی‌های خوب دیگران مانند شوخ طبعی آنها، رفتار خوب‌شان یا هر ویژگی مثبت دیگری که دارند تعریف کنید، فرزندتان از شما یاد می‌گیرد و از حسادت دور خواهد شد.

۵. تأکید بر اهمیت بخشش و مشارکت

گاهی اوقات کودکان نسبت به کودکان دیگر عقده و کینه‌ی بی‌دلیل دارند. اگر فرزندتان چنین مشکلی دارد، باید اهمیت توجه و مشارکت با دیگران را به او گوشزد کنید. شکل‌گیری چنین رفتارهایی در کودک احساس ناامنی را از او دور می‌کند و دیر یا زود با کسی که نسبت به او حس حسادت داشت، دوست و رفیق می‌شود.

۶. نثار عشق و علاقه به کودک

همه‌ی والدین فرزندان خود را دوست دارند و این امری بدیهی است اما واقعیت این است که کودکان به تمام عشق و محبتی که در اختیار دارید نیازمند هستند. مهم نیست کودک چه مشکلی را تجربه می‌کند، با عشق و مراقبت والدین، حل مشکلات سریع‌تر و مؤثرتر می‌شود.

۷. پرهیز از مقایسه

مقایسه‌ی کودک با دیگری کار اشتباهی است و ارزش عملکرد کودک را خدشه‌دار می‌کند. چنین اشتباهی اثرات نامطلوب طولانی‌مدتی بر فرزند شما می‌گذارد. وقتی مقایسه‌ای صورت می‌دهید، کودک فکر می‌کند فرد برتر را بیشتر دوست دارید یا فکر می‌کنید دیگری از او بهتر است.

۸. پرهیز از مقایسه‌ی امور تحصیلی

از مقایسه‌ی نمرات، دستاوردهای علمی و عملکرد بچه‌ها در مدرسه یا میان خواهر و برادرها به‌شدت دوری کنید چراکه این کار باعث تلاش بیشتر فرزند شما نمی‌شود و تنها حس نفرت و حسادت را در او بیشتر می‌کند.

۹. تشویق نقاط قوت ویژه

هر کودکی توانایی‌ها و نقاط قوت مخصوص به خود را دارد. سعی کنید نقاط قوت کودک را پررنگ کنید و با مهم‌شمردن آنها، در راستای افزایش اعتماد به نفس فرزندتان بکوشید. خلق‌وخو و علایق کودکان با یکدیگر متفاوت است و وظیفه شماست که آنها را تشویق کنید.

۱۰. تقویت رفتارهای مشارکتی

این اقدام یکی از مؤثرترین کارهایی است که می‌توانید در زمینه‌ی درمان حسادت کودکان انجام بدهید. کودکان را طوری هدایت کنید که همدیگر را حمایت کنند. آنها را به مشارکت، همکاری و قدر‌نهادن به تلاش‌های دیگران تشویق کنید تا تکرار این رفتارها در کودک بیشتر شود. مثلا اگر فرزندتان به خرید دوچرخه برای برادر بزرگ‌تر یا نمرات خوب هم‌کلاسی‌اش حسادت می‌کند، کنار او بنشینید و به او یادآوری کنید که او نیز در زندگی خود موفقیت‌هایی داشته یا به‌خاطر کار خوبی که کرده جایزه گرفته و تشویق شده است. با این روش علاوه بر اینکه به او گوشزد می‌کنید حسادت را کنار بگذارد، از ناراحتی‌اش نیز می‌کاهید.


اگر کودک شما نداند که چگونه احساسات خود را مدیریت کند(مدیریت احساسات)، با بروز ناکامی و احساس خشم، به‌سرعت شاهد لجبازی، بی‌احترامی، پرخاشگری و قشقرق در او خواهید بود. عصبانیت در کودکان که می‌تواند به شکل دعوا و آزار سایرین دیده شود، نباید مورد غفلت قرار گیرد. عصبانیت در کودکان با مشکلات تحصیلی، طرد از جانب همسالان و سلامت روانی ضعیف در سنین بزرگسالی ارتباط دارد. اگر کودک شما قادر نیست خشم و عصبانیت خود را کنترل کند، پنج استراتژی که در این نوشته به آنها اشاره می‌کنیم، به او کمک خواهد کرد که خشم خود را مدیریت کند.

تکنیک‌های مؤثر برای مدیریت خشم کودکان

۱. به کودک بیاموزید میان احساس و رفتار تمایز قائل شود

خشم احساسی طبیعی و سالم است. اما درک تفاوت میان احساس خشم و رفتارهای پرخاشگرانه (عصبانیت) برای بسیاری از کودکان دشوار است. به کودک آموزش بدهید که روی احساسات خود نامی بگذارد، تا بتواند احساس خشم، ناکامی و ناامیدی خود را به بیان درآورد.

به او بگویید: «عصبانی‌شدن اشکالی ندارد، اما کتک‌زدن دیگران ممنوع است». به او کمک کنید به این درک برسد که در زمان احساس خشم، کنترل رفتارهایش در دست خود اوست.

گاهی رفتارهای پرخاشگرانه از چند حس متنوع برمی‌خیزد، برای مثال غم یا خجالت‌زدگی. به دفعات و در طی زمان در مورد احساسات با کودک صحبت کنید. کودک شما در این فرایند به درک بهتری از احساسات خود خواهد رسید.

۲. الگوی خوبی از مهارت‌های مدیریت خشم باشید

بهترین روشی که می‌توانید به کودک مدیریت خشم بیاموزید، این است که به او نشان بدهید درمواقع بروز خشم چگونه برخوردی دارید. اگر کودک شاهد عصبانیت شما باشد، احتمالا همین کار را هم خواهد کرد. اما اگر او شاهد کنارآمدن شما با احساسات‌تان به شیوه‌ای مهربانانه‌تر و آرام‌تر باشد، او هم این روش را انتخاب خواهد کرد.

هرچند، اهمیت دارد که کودک را درمعرض بسیاری از مشکلات دوران بزرگسالی که با آن مواجه‌اید، قرار ندهید، اینکه او شاهد باشد که چگونه خشم‌تان را مدیریت می‌کنید، بسیار مهم است. به مواقعی اشاره کنید که دچار احساس ناکامی می‌شوید تا کودک متوجه شود که بزرگسالان هم گاهی دچار خشم می‌شوند.

اشکالی ندارد مسئله در این سطح را با کودک مطرح کنید که: «خشمگین شدم که ماشین جلویی نایستاد تا بچه‌ها از خیابان عبور کنند، اما من ماشین را نگه می‌دارم تا بچه‌ها به سلامت از خیابان عبور کنند».

به زبان‌آوردن احساسات‌تان به کودک می‌آموزد که او هم درباره‌ی احساسات خود حرف بزند.

زمانی‌که در حضور کودک کنترل خود را از دست می‌دهید و عصبانیت را در رفتار نشان می‌دهید، مسئولیت آن را بپذیرید. معذرت‌خواهی کنید و بگویید که به جای پرخاشگری باید چه می‌کردید. بگویید: «متأسفم که امروز جلوی تو داد کشیدم، وقتی خشمگین بودم. به‌جای اینکه صدایم را بالا ببرم باید می‌رفتم که قدم بزنم تا خشمم فروکش کند».

۳. برای عصبانیت قانونی داشته باشید

بیشتر خانواده‌ها قوانین نانوشته‌ای درباره‌ی عصبانیت دارند که می‌گوید کدام رفتارها قابل‌قبول و کدام‌ یک غیرقابل‌ قبول هستند. برخی خانواده‌ها اهمیتی نمی‌دهند که درب به‌هم‌کوبیده شود یا صدا بالا برود. برخی خانواده‌ها هم تحمل این رفتارها را ندارند.

قوانین خانه‌تان را بنویسید و انتظارات‌تان را در آن مشخص کنید. داشتن رفتاری محترمانه در زمان بروز خشم باید موضوع محوری قوانین عصبانیت باشد.

مواردی مانند ممنوعیت پرخاشگری فیزیکی، توهین، فحش و تخریب اموال را در قوانین لحاظ کنید تا کودک بداند، نمی‌تواند در هنگام عصبانیت، اشیا را پرتاب کند، بشکند یا با زبان و اعمالش، افراد را اذیت و اشیا را نابود کند.

۴. مهارت‌های مقابله‌ای سالم را بیاموزید

کودکان نیاز دارند راه درستِ برخورد با خشم‌شان را بیاموزند. به‌جای اینکه به آنها گفته شود که «برادرت را نزن» به او توضیح بدهید زمانی که عصبانی است، می‌تواند چه بکند.

به او بگویید: «دفعه‌ی بعد که عصبانی شدی، حرف بزن» یا «وقتی از دست دوستت عصبانی شدی، ازش دور شو».

همچنین می‌توانید از او بپرسید: «به‌جای کتک‌زدن دوستت چه کار دیگه‌ای می‌تونستی انجام بدی؟» با این کار به کودک کمک می‌کنید استراتژی‌هایی را که درکنار‌آمدن با خشم مفید است، تشخیص دهد. می‌توانید جعبه‌‌ای تحت عنوان «آرام‌شدن» برای او بسازید تا در اوقات ناراحتی از آن استفاده کند.

این جعبه را با اشیایی که به آرام‌شدن او کمک می‌کنند، پر کنید؛ مانند کتاب، اشکال رنگ‌کردنی و ماژیک، لوسیون‌هایی با بوی خوشایند و آهنگ‌های آرامش‌بخش. درگیرکردن حواس کودک می‌تواند ذهن و بدن او را آرام کند.

از دورشدن از موقعیت به عنوان راهی برای کمک به کودک استفاده کنید. به او یاد بدهید که می‌تواند پیش از آنکه خود را بر اثر خشم دچار دردسر کند، ازجایی‌که هست فاصله بگیرد. وقتی کودک خودش را از موقعیت جدا می‌کند و چند دقیقه‌ای را با خود خلوت می‌کند، آرام می‌شود.

مهارت‌های حل‌ مسئله را به کودک‌تان بیاموزید تا بداند که می‌تواند مسائل را بدون متوسل‌شدن به پرخاشگری حل کند.

۵. در صورت وم او را با عواقب رفتارش رو‌به‌رو کنید

زمانی‌که کودک از قوانین عصبانیت تبعیت می‌کند، او را با نتایج مثبت رفتارش رو‌به‌رو کنید، برای مثال سیستم پاداش‌دهی یا اقتصاد ژتونی می‌تواند انگیزه‌ی کودک را برای استفاده از مهارت‌های مدیریت خشم تقویت کند.

زمانی‌که کودک قوانین عصبانیت را زیر پا می‌گذارد، او را با عواقب رفتارش مواجه کنید. اگر کودک پرخاشگری کرد،، بدون تأخیر او را با عاقبت رفتارش مواجه کنید. این عاقبت می‌تواند، خارج‌کردن او از موقعیت، محروم‌کردن از مزایا یا جبران با انجام مقدار بیشتری از کارهای خانه یا قرض‌دادن اسباب‌بازی به قربانی صورت بگیرد.

در صورت وم کمک حرفه‌ای بگیرید. اینکه یک کودک در مدیریت خشم دچار کاستی باشد، غیرطبیعی نیست. اما با راهنمایی شما، باید شاهد پیشرفت مهارت‌های مدیریت خشم در کودک باشیم.

اگر کنترل عصبانیت در کودکان خارج از کنترل باشد، یا مشکل او افزایش پیدا کند، باید از کمک حرفه‌ای بهره گرفت. متخصص تربیت‌شده می‌تواند احتمال وجود هرگونه مشکل در سلامت روانی کودک را مردود اعلام کند و برای برنامه‌ریزی درباره‌ی مدیریت رفتار کودک به شما کمک کند.


بحث و مشاجره زوج‌ها در زندگی تمامی آنها وجود دارد، اما گاهی اوقات فرزندان شاهد دعوای پدر و مادرها هستند که البته نباید باعث نگرانی آنها شود. در حقیقت بسیاری از دعواها می‌توانند ابزار مناسبی برای آموزش کودکان باشند. هنگام دعوا و مشاجره با همسرتان، مواردی وجود دارند که باید به‌خاطر داشته باشید تا لطمه‌ای به احساس امنیت فرزندتان وارد نشود؛ علاوه‌بر اینکه با استفاده از این قوانین می‌توانید نکات ارزشمندی را به آن‌ها بیاموزید. با ما باشید تا با این قوانین آشنا شوید.

۱. منصفانه دعوا کنید

دعوای منصفانه به این معناست که از گفتن کلمات زشت، فریان و تهدیدکردن خودداری کنید. دکتر تینا بی تسینا، روان‌درمانگر، توصیه می‌کند که هنگام دعوا، روی موضوع اصلی بحث تمرکز کنید. «مشاجره‌های بی‌قاعده‌وقانون باعث می‌شود که کودکان، مسئولیتی را احساس کنند که ارتباطی به آنها ندارد، یعنی تلاش می‌کنند که از دعوای والدین خود جلوگیری کنند. در نتیجه الگوی نادرستی از ازدواج در ذهن آنها شکل می‌گیرد و ممکن است بر توانایی حفظ روابط آن‌ها تأثیر بگذارد.» یک روان‌شناس بالینی به نام مایکل اوسیت معتقد است که کودکان نباید شاهد خشونت‌های خارج از کنترل باشند. «آن‌ها باید بدانند که پدرومادرها می‌توانند از دست یکدیگر عصبانی باشند و در عین حال،‌ همدیگر را دوست داشته باشند.»

 

 

۲. موضوعات مربوط به بزرگسالان را بیان نکنید

گفت‌وگو درباره‌ی بسیاری از موضوعات در مقابل کودکان بی‌اشکال است. با این حال مسائلی وجود دارند که باید از بیان آنها خودداری کنید؛ برای مثال روابط جنسی. مثال دیگر اینکه نباید در حضور کودکان، درباره‌ی دورهمی مردانه‌ی همسرتان که تا دیروقت طول کشیده حرفی بزنید. دکتر تسینا معتقد است که کودکان نباید درباره‌ی مسائلی که در دورهمی‌ها رواج دارد چیزی بدانند. «آن‌ها نمی‌دانند که چطور باید با مسائل مربوط به بزرگسالان روبه‌رو شوند، بنابراین نباید آن‌ها را در معرض چیزهایی قرار دهید که هنوز آمادگی روبه‌روشدن با آن را ندارند.» اظهار نظر منفی یا بدگویی درباره‌ی خانواده‌ی همسرتان از دیگر مواردی است که باید از آن خودداری کنید؛ چراکه ممکن است کودکان این حرف‌ها را در مقابل آن‌ها تکرار کنند یا اینکه نسبت به آنها رفتار متفاوتی نشان دهند.

۳. درباره‌ی مسائل مربوط به کودکان بحث نکنید

احتمالا درباره‌ی مسائل و قوانین تربیتی کودکان با همسرتان اختلاف‌نظر دارید، اما فراموش نکنید که این موارد را باید در خلوت خود بیان کنید. دکتر اوسیت معتقد است که بحث کردن درباره‌ی این مسائل در مقابل کودکان باعث می‌شود، پدر یا مادری که نظری برخلاف خواسته‌ی کودک دارد یا اصطلاحا از او طرفداری نمی‌کند، جلوه‌ی بدی داشته باشد. علاوه‌براین، نفوذ و اعتبار این پدر یا مادر از بین می‌رود و کودک ارزشی برای حرف‌های او قائل نمی‌شود. اما نکته‌ی مهم‌تری نیز وجود دارد؛ اگر کودکان بدانند که می‌توانند باعث دعوای پدرومادر شوند و نظر آنها را به نفع خود تغییر دهند، ممکن است از نقش خود سوءاستفاده کنند. دکتر اوسیت دراین‌باره می‌گوید: «اگر کودکان انتظار داشته باشند که تمامی خواسته‌هایشان باید تحت هر شرایطی برآورده شود، در این صورت، جایگاه و موقعیت خود به‌عنوان یک فرزند را درک نمی‌کنند. آنها تصور می‌کنند که در سایر مسائل مربوط به خانواده نیز نفوذ و اعتبار دارند.»

۴. قبل از بزرگ شدن مشکلات به آنها رسیدگی کنید

اختلاف‌نظر بخش جدایی‌ناپذیر زندگی شویی است، اما به‌گفته‌ی دکتر رابرت اپستین، همیشه راهی برای فرار از بحث و مشاجره وجود دارد. «تمامی مشکلات را می‌توان با آرامش و مسالمت‌آمیز برطرف کرد.» دکتر اپستین توصیه می‌کند که به‌جای دعوا برای شستن ظرف‌ها، درباره‌ی اینکه چه کسی ظرف‌های قبلی را شسته یا اینکه چه کسی غذا را آماده کرده صحبت کنید. یا حتی با پرتاب سکه و شیر یا خط کردن می‌توانید نوبت شستن ظرف‌ها را مشخص کنید. در این صورت، فرزند شما خوشحال خواهد شد، چراکه مشکل را به شیوه‌ی مثبتی برطرف می‌کنید.

۵. مطمئن شوید که از برطرف شدن مشکل باخبر شده‌اند

دکتر اوسیت توصیه می‌کند که از بحث و مشاجره در مقابل کودکان خودداری کنید، ‌بااین‌حال صحبت کردن درباره‌ی اختلاف‌نظرهای جزئی که به‌سادگی برطرف می‌شود، می‌تواند مزایایی هم داشته باشد. او معتقد است اگر کودکان شاهد بحث‌های جزئی مثل اختلاف‌نظر درباره‌ی انتخاب برنامه‌ی تلویزیونی یا وعده‌ی غذایی باشند،‌ برای آنها مفید خواهد بود. این موارد درحقیقت فرصت‌هایی برای آموزش شیوه‌ی بحث کردن هستند؛ هدف این است که به توافق برسید نه اینکه برنده شوید. دکتر تسینا دراین‌باره می‌گوید: «آنها با تماشای شما، مذاکره کردن را می‌آموزند. همچنین برطرف‌کردن مشکلات و گوش‌کردن به مسائلی را یاد می‌گیرند که با آن‌ها موافق نیستند. فرزندان یاد می‌گیرند که نیازهای طرف مقابل را در نظر داشته باشند و تا زمانی که به یک راه‌حل مشترک نرسیده‌اند، به صحبت کردن ادامه دهند.» شما با استفاده از همین مشاجره‌ها می‌توانید به فرزندان‌تان بیاموزید که زندگی و روابط خود را با همکلاسی‌ها در مدرسه، خانه و خانواده، دانشگاه و محل کار مدیریت کنند.

۶. به صورت جداگانه به کودکان اطمینان دهید

اگر فرزندتان شاهد درگیری شدید شما با همسرتان بوده است، باید بعد از آرامش اوضاع، به او اطمینان دهید که مشکلی وجود ندارد. دکتر اوسیت توصیه می‌کند: «اول از همه به آنها بگویید متأسفم که در حضور تو دعوا کردیم، ما نباید این کار را می‌کردیم. فراموش نکنید که باید جداگانه این کار را انجام دهید، نه هم‌زمان. این کار جنبه‌ی رسمی دارد؛ پس جداگانه و کاملا عادی به او اطمینان دهید که مشکل برطرف شده است.» این مسئله اهمیت زیادی دارد، چراکه عصبانیت ناشی از این دعواها در کودکان به دعواهای خارج از خانه منجر خواهد شد. به گفته‌ی دکتر اوسیت: «بچه‌ها معمولا درگیری‌های خانوادگی را در سایر روابط خود تکرار می‌کنند. آن‌ها می‌توانند دعوای پدرومادرها را به درگیری با خواهر و برادرها، معلم‌ها یا هم‌کلاسی‌ها منتقل کنند. یا اینکه نمی‌توانند این مشکل را مدیریت کنند و افسرده می‌شوند.»

۷. کودکان را مجبور نکنید تا از کسی طرفداری کنند

یکی دیگر از مواردی که باید از آن خودداری کنید این است که هرگز از کودکان نخواهید که از پدر یا مادر خود طرفداری کنند. لیندا نیلسن، روانشناس دانشگاه ویک فارست، معتقد است که نباید از کودکان بخواهید که یکی از والدین را انتخاب کند و تنها با نظر یکی از آنها موافق باشد. کودکان می‌توانند تنها شاهد باشند، اما چیزی که به آن‌ها آسیب وارد می‌کند، این است که آنها را در دعوای خود سهیم کنید؛ ‌حتی اگر موضوع بحث،‌ ساده و بی‌اهمیت باشد. اگر آن‌ها بدانند که با رأی موافق به یکی از والدین خود می‌توانند به دعوای آنها پایان دهند، باعث می‌شود که احساس قدرت نادرستی نسبت به جایگاه خود در خانواده داشته باشند. علاوه‌براین، انتخاب یکی از والدین باعث می‌شود که نسبت به دیگری احساس گناه داشته باشند. چنین حالتی حتی از تأثیر مشاجره‌ی مهم در حضور کودکان نیز بدتر است.

۸. پس از پایان دعوا حتما اوقاتی را باهم سپری کنید

عصبانیت و رفتار غیرمنطقی با کسانی که دوست‌شان دارید، از علائم و نشانه‌های استرس است. دکتر اپستین می‌گوید: «اگر کنترل خودمان را از دست بدهیم، یعنی استرس داریم. احتمالا تا چند دقیقه پس از پایان دعوا هم کمی مضطرب هستیم و کودکان‌مان نیز همین‌طور هستند. بنابراین باید به‌دنبال راهکاری باشید که استرس خود و کودکان را مدیریت کنید.»

گاهی اوقات همه‌چیز بر وفق مراد ما پیش نمی‌رود و باعث می‌شود که احساس ناخوشایندی داشته باشیم، اما همیشه راه‌هایی برای ایجاد احساس بهتر وجود دارد. پیشنهاد می‌کنیم کمی قدم بزنید، شنا کنید یا کمی خرید کنید. به‌گفته‌ی دکتر اپستین این کارها کمک می‌کنند تا دعوا را فراموش کنید.

۹. تلاش نکنید که بی‌نقص باشید

کودکان شما نباید تصور کنند که در زندگی خانوادگی آنها هیچ‌گونه دعوا و مشاجره‌ای وجود ندارد، چراکه در این صورت برای زندگی واقعی در دنیای بیرون آمادگی نخواهند داشت. به‌گفته‌ی دکتر نیلسن، برخی از فرهنگ‌ها کاملا با بحث‌های کلامی بیگانه‌اند. اما رشد کودکان در فرهنگ‌هایی که بحث و درگیری در آنها وجود دارد، باعث می‌شود که عکس‌العمل آنها نسبت به دعواها کاملا معمولی باشد و می‌دانند که اصطلاحا، آسمان به زمین نمی‌آید. دکتر نیلسن می‌گوید: «بعضی خانواده‌ها با تمیزی بیش از اندازه، به سیستم ایمنی بدن کودکان خود آسیب می‌رسانند. حفاظت از کودکان در برابر دعواها نیز تأثیر مشابهی دارد. گاهی اوقات باید کمی کثیفی فراهم کنید و به آنها اجازه دهید که نسبت به آن،‌ ایمنی ایجاد کنند.» با این اوصاف، تا زمانی که این اصول و قوانین را رعایت می‌کنید، می‌توانید از دعواها به‌عنوان یک ابزار مناسب آموزشی استفاده کنید.


ازجمله مهم‌ترین ویژگی‌های والدین موفق توانایی بالا در مهارت‌های فرزندپروری است. کودکانی که والدین‌شان با مهارت‌های فرزندپروری آشنایی دارند، با اعتماد‌به‌نفس‌تر بار می‌آیند. البته اعتماد‌به‌نفس کودکان فقط از رفتارهای والدین ریشه نمی‌گیرد و عوامل دیگری مانند خصوصیات شخصیتیِ خود کودک و تربیت فرهنگی نیز در شکل‌گیری اعتماد به نفس کودکان نقش دارند. در بزرگسالی، کودکانِ با اعتماد‌به‌نفس پایین از فرصت‌های پیشرفت بسیاری، چه در زمینه‌ی زندگی شخصی و چه در زمینه‌ی زندگی شغلی، محروم خواهند شد.

در ادامه، قصد داریم به‌طور خاص روی نقش والدین تمرکز کنیم و به معرفی رفتارهای غلطی بپردازیم که نتیجه‌شان تخریب اعتماد به نفس کودکان است. پس در ادامه با ما همراه باشید تا ۶ مورد از این رفتارهای تربیتی مخرب اعتماد‌به‌نفس را بیشتر بشناسید.

حتما بخوانید:

    تفکر خلاق در کودکان چطور پرورش می‌یابد؟
    چطور هوش هیجانی کودکان را تقویت کنیم؟
    نکاتی که درباره ورزش کودکان باید بدانید

۱. فرصت خطر کردن را از کودک‌تان می‌گیرید

این دنیا پر از خطرها و تهدیدهایی است که والدین را می‌ترساند. معمولا پدرومادرها برای اینکه کودک‌شان را از مواجهه با این خطرها و تهدیدها دور نگه دارند، به مراقبت بیش‌از‌حد و احتیاط افراطی روی می‌آورند. درست است که والدین باید از کودکان‌شان محافظت کنند، اما گاهی این نوع ابراز عشق در قالب مراقبت بیش‌از‌حد می‌تواند مانع یادگیری و رشد فردی کودک شود. نتایج برخی مطالعات انجام‌گرفته در کشورهای اروپایی نشان داده است، کودکانی که برای مثال اجازه‌ی بازی در بیرون از منزل را ندارند، به بزرگسالانی گرفتار ترس یا فوبیا تبدیل می‌شوند. به همین ترتیب، نوجوانانی که فرصت تجربه‌ی شکست عشقی پیدا نمی‌کنند، از لحاظ احساسی به رشد و بلوغ کافی نمی‌رسند و در بزرگسالی قادر به برقراری روابط پایدار نخواهند بود. بنابراین، به والدین هلیکوپتری (والدینی که تمایل به مراقبت بیش‌از‌حد دارند و به‌گونه‌ای افراطی خود را درگیر زندگی فرزندشان می‌کنند) توصیه می‌شود که گاهی با توجه به شرایط، به فرزندشان فرصت خطرکردن بدهند تا کودک ضمن تجربه‌ی زندگی، شجاع‌تر بار بیاید و در بزرگسالی به فردی خودبین و بی‌اعتماد‌به‌نفس تبدیل نشود.
۲. به کودک‌تان فرصت یادگیری حل مشکلات را نمی‌دهید

اعتماد به نفس کودکان - احساس ناتوانی

این‌روزها بسیاری از والدین همه‌چیز را بدون اینکه خودِ بچه هیچ زحمتی بکشد، در اصطلاح برایش راست‌وریست می‌کنند، به‌قدری که بچه حسابی لوس بار می‌آید و چون پدرومادر در همه‌ی مسائل مداخله می‌کنند و به قول خودشان هوای فرزندشان را دارند، کودک از یادگیری برخی مهارت‌های اساسی زندگی باز می‌ماند. اگر قرار باشد که تمامی مشکلات کودک‌تان به دست شما حل شود، آن‌وقت دلبندتان یاد نمی‌گیرد که گاهی هم باید سختی بکشد و راه خودش را از میان دشواری‌های زندگی پیدا کند. درواقع، با این رفتار فرصت استقلال را از کودک‌تان می‌گیرید. این درحالی است که توانایی‌ حل مسئله‌ کودک‌ به پرورش نیاز دارد و درصورتی‌که این فرصت از او گرفته شود، کودک به‌ فردی وابسته و غیرمستقل تبدیل خواهد شد، یعنی فردی که همیشه به کمک دیگران نیاز دارد و به‌عنوان بزرگسال دارای قابلیت‌های ناکافی است.
۳. رویکرد صحیحی در تشویق کودک‌تان ندارید

اعتماد به نفس کودکان - پیروزی

هیچ اشکالی ندارد که کودک‌تان را به‌خاطر موفقیت‌هایش تشویق کنید، البته تشویق اصولی، زیرا تشویق باعث شکل‌گیری این ذهنیت در کودک می‌شود که فردی با توانایی‌های خاص است. اما مطالعات جدید نشان می‌دهد که گاهی تشویق در بعضی از کودکان باعث می‌شود که در پی هر کاری انتظار تشویق داشته باشند و از ارتکاب خطا در قبال والدین و هر کس دیگری بترسند و اگر تشویق نشوند، به توانایی‌های خودشان شک کنند. پس به‌جای اینکه در تشویق رفتارهای پسندیده و انتقاد از رفتارهای نسنجیده‌ی کودک‌تان زیاده‌روی کنید، حد وسط را بگیرید تا مبادا کودک‌تان برای اینکه همیشه برنده باشد یا خودش را برنده نشان بدهد، به هر وسیله‌‌ای مانند تقلب، بزرگ‌نمایی‌، خودستایی یا داستان‌پردازی چنگ بیندازد. چنین کودکی در بزرگسالی از خصیصه‌ی روراستی برخوردار نخواهد بود و چه بسا که توانایی رویارویی با دنیای واقعی را نیز نداشته باشد.
۴. کودک‌تان را صرفا با مشوق‌های مادی به انجام کار درست ترغیب می‌کنید

اعتماد به نفس کودکان - مشوق‌های مادی

بعضی اوقات بچه‌ها طوری رفتار می‌کنند که باعث رنجش والدین‌شان می‌شود. اما لازم نیست که در چنین مواقعی کودک‌تان را با ایجاد احساس گناه و وعده‌ی جایزه وادار به انجام کار درست کنید. در شیوه‌ی تربیتی کودک خود، به‌جای برقراری سیستم پاداش یا تنبیه سعی کنید به کودک‌تان بفهمانید که موفقیت به‌خاطر اراده و رفتار و کردار خوب خودش است؛ نه از جایزه‌ای که در قبال انجام کار درست از شما یا دیگران دریافت می‌کند. گاهی جایزه‌ی سخت‌کوشی تلاش بیشتر است، به این معنی که مثلا جایزه‌ی نمره‌ی خوب همیشه قرار نیست یک هدیه‌ی مادی باشد. در کنار مشوق‌های مادی، به کودک‌تان تجربه‌ی انگیزش درونی را بیاموزید و به او یاد بدهید که انگیزه‌ی تصمیم‌گیری درست را نباید با باج‌گیری عاطفی به‌دست بیاورد. به این ترتیب به فرزندتان کمک می‌کنید تا به فردی قوی تبدیل شود؛ کسی که چالش‌های روزگار بزرگسالی را به‌عنوان فرصتی جهت تقویت اعتمادبه‌نفس می‌بیند و نه وسیله‌ای برای رسیدن به هدف.
۵. اشتباهات‌تان را نمی‌پذیرید و مدام فرزندتان را در مقام مقایسه با دیگران قرار می‌دهید

اعتماد به نفس کودکان - عدم درک متقابل

انسان جایزالخطاست و بالاخره پدرومادرها نیز از این قضیه مستثنی نیستند و کاملا طبیعی است که آنها نیز اشتباهاتی داشته باشند. وقتی کودک‌تان از دوره‌ی کودکی به نوجوانی می‌رسد، دیگر فقط کافی نیست که پدرومادرش باشید، بلکه بیشتر باید به‌عنوان یک دوست به فرزندتان نزدیک شوید. نوجوانان ممکن است تحت تأثیر تصوری که از بزرگسالی در ذهن دارند، رفتارهای نابه‌هنجار یا سرکشانه از خود بروز بدهند. این حالت به‌ویژه اگر به فرزندتان فرصت اینکه خودش باشد را نداده باشید یا او را دائما با دیگر هم‌سالانش مقایسه کنید، وخیم‌تر خواهد شد. درعوض، بپذیرید که هر بچه‌ای منحصربه‌فرد است و نیاز دارد که درکش کنید و به او اجازه بدهید که در همان چهارچوب شخصی خودش عمل کند. نوجوانان سالم‌تر کسانی هستند که در تلاشند تا مستقل باشند و سعی می‌کنند که در انجام کارها از والدین‌شان کمک نگیرند. البته نه اینکه فرزندتان را رها کنید تا هر کاری دلش خواست بکند، بلکه باید در عین اینکه به او آزادی عمل می‌دهید، از تجارب خودتان نیز برایش بگویید. با فرزندتان درمورد اشتباهاتی که در نوجوانی مرتکب شدید و عواقبی که این اشتباهات برای‌تان در پی داشتند، حرف بزنید. به‌ویژه اگر می‌بینید که فرزندتان درگیر تجربه‌ی مشابهی است، می‌توانید با به‌اشتراک گذاشتن تجارب‌تان به او کمک کنید. فرزندتان با مشاهده‌ی این طرز رفتار احساس خواهد کرد که به او به‌عنوان یک فرد بالغ و فهیم ارزش و احترام می‌گذارید. رفتارتان نباید طوری باشد که فرزندتان احساس کند فردی ناتوان است و احتمالا از پسِ هیچ کاری برنخواهد آمد، بلکه طوری با فرزندتان رفتار کنید که در جهت توانمندتر شدن پیش برود.
۶. حرف و عمل‌تان یکی نیست

اعتماد به نفس کودکان - الگوی نامناسب

والدینی هستند که فرزندان‌شان را درمورد رفتار و کردار درست نصیحت می‌کنند، اما خودشان به خلاف چیزی که می‌گویند عمل می‌کنند. حواس‌تان باشد که همیشه حرف و عمل‌تان یکی باشد. با اذعان به نقاط ضعف خود به کودک‌تان نشان بدهید که منش مهم‌تر از شخصیت است. به این ترتیب، کودک‌تان نیز یاد می‌گیرد که به نقاط ضعف خود اذعان داشته باشد و به فردی فروتن، معتمد و مسئولیت‌پذیر تبدیل شود. لازم است فرزندتان یاد بگیرد که در این دنیای پرحیله خودش باشد و از اخلاقیات دور نشود. الگوی او باشید و نشانش بدهید که اگر انسانی قوی و دور از خودپرستی باشد، اگر با مردم خوب رفتار کند و همیشه پای حرف و عملش بایستد، پاداشش را از زندگی خواهد گرفت.


دلشان می‌خواهد همه چیز را کشف کنند و مدام در حال بازی و شیطنت هستند. این تصویر دوست‌داشتنی که همیشه از کودکان اطرافمان می‌بینیم گاهی تحمل و مدیریتش برای والدین سخت می‌شود و گاهی حتی ممکن است حس نگرانی پیدا کنند که مبادا این رفتارهای پرشروشور طبیعی نیست. اگر شما هم فکر می‌کنید درباره رفتار با کودکان پرانرژی به اطلاعات و آگاهی بیشتری نیاز دارید با مطلب امروز «چطور» همراه باشید.
حتما بخوانید:

    بیش فعالی چیست؛ هرآنچه والدین کودکان بیش فعال باید بدانند
    تغذیه کودکان بیش فعال چگونه باید باشد؟
    از شیر گرفتن کودک با ۹ توصیه برای آرامش مادر و کودک

اگر کودک شما هم مدام از این طرف به آن طرف رفته و در حال کشف و شیطنت است، شاید خوشحال شوید اگر بدانید که داشتن کودکان پرانرژی کاملا طبیعی است. دکتر کن هالر، دستیار پروفسور طب اطفال در مدرسه‌ی پزشکی دانشگاه سنت لویز می‌گوید: «کودک در ۴ سالگی روی بدنش کنترل پیدا می‌کند. این باعث می‌شود که احساس استقلال داشته باشد و به‌طور طبیعی منجر به فعالیت‌های بیشتری می‌شود.»

در زمان کوتاهی کودک ۴ یا ۵ ساله‌ی شما شروع به پریدن، رقصیدن، چرخیدن، پشتک زدن، بالا رفتن از مبلمان، پریدن از روی پله‌ها و راه رفتن روی یک خط مستقیم و باریک می‌کند. او احتمالا قادر است روی یک پا بایستد و بارها بدون اینکه تعادلش را از دست دهد، از روی یک طناب بپرد و احتمالا بدون اینکه نیازی به کمک شما داشته باشد، می‌تواند تاب بخورد. علاوه‌براین هر دستارود جدید باعث افزایش اعتماد‌به‌نفس کودک می‌شود و او را تشویق می‌کند تا توانایی‌ها و مهارت‌هایش را بیشتر گسترش دهد.
حتما بخوانید: ۷ ویژگی رفتاری کودکان شاد که والدین باید بدانند
مدیریت رفتار کودک

همراهی یک کودک پرانرژی می‌تواند بسیار خسته‌کننده باشد، اما محدود کردن این کودکان پاسخ درستی به رفتار آنها نیست. درعوض باید به‌دنبال روشی باشید که روحیه‌ی او را به سوی کارهای دیگری هدایت کنید و هر چیزی را که باعث تمایل بیشتر او به این رفتار می‌شود حذف کنید. در اینجا ۶ راهکار مختلف بیان می‌شود.
۱. او را در یک رشته‌ی ورزشی ثبت‌نام کنید

رفتار با کودکان پر انرژی - کلاس ورزش

کودکی بهترین زمان برای پیوستن به لیگ فوتبال نونهالان یا شروع ژیمناستیک، کاراته یا کلاس شناست. هر یک از این فعالیت‌ها می‌تواند باعث بهبود هماهنگی و بالا رفتن تمرکز کودک‌ شما شود. اجازه بدهید خودش برنامه‌ای را که دوست دارد انتخاب کند، اما مطمئن شوید که این فعالیت‌ها بیش‌ازحد ساختاریافته و نظام‌مند نیست. انجمن پزشکان اطفال در آمریکا (AAP) توصیه می‌کند کلاس‌هایی که برای کودکان پیش‌دبستانی برگزار می‌شوند، باید دست کم ۳۰ دقیقه بازی آزاد داشته باشد و برنامه‌ی آموزشی آن نباید بیش از ۲۰ دقیقه طول بکشد.
حتما بخوانید: نکاتی که درباره ورزش کودکان باید بدانید
۲. برایش لوازم جدید بخرید

مطمئنا کودک ۳ ساله‌ی شما عاشق سه‌چرخه‌اش است، اما این سه‌چرخه می‌تواند مانع رشد او شود. برای او یک دوچرخه با چرخ‌های کمکی بخرید. همچنین برای او حلقه‌ی هولا، فریزبی، راکت تنیس کوچک، اسب پلاستیکی و توپ‌هایی در اندازه‌های مختلف بخرید. علاوه‌براین ممکن است بخواهید برای کودک‌تان دستگاه پخش موسیقی مخصوص‌به خودش را بخرید تا هر زمان که دوست داشت با موسیقی موردعلاقه‌اش برقصد.
۳. باهم بازی کنید

دفعه‌ی بعد که به پارک رفتید اسکیت یا بادبادکی را که او بتواند به‌پرواز دربیاورد با خود ببرید. در خانه تظاهر کنید که با یک قلمو و سطل آب مشغول رنگ زدن دیوار بیرونی خانه‌تان هستید یا با حباب دنبال کودک‌تان کنید. هنگامی‌که به‌خاطر شرایط آب‌وهوایی مجبور هستید در خانه بمانید، بازی‌هایی انجام دهید که باعث تحرک کودک شود.
۴. تلویزیون را خاموش کنید

آیا فکر می‌کنید تلویزیون باعث آرام شدن کودک پرانرژی شما می‌شود؟ کاملا برعکس است. کارتون‌ها و سیستم‌های بازی پر‌تحرک می‌تواند باعث تحریک بیش‌ازحد کودک شود و درنتیجه کودک شما حتی نمی‌تواند سر جای خود بنشیند. انجمن متخصصان بیماری اطفال در آمریکا توصیه می‌کند کودکان در طول روز تنها ۲ ساعت درمعرض تلویزیون، بازی‌های ویدیویی و کامپیوتر قرار بگیرند و ۳ ساعت قبل از خواب تماشای هر سه مورد ممنوع است.
حتما بخوانید: اعتیاد به تلویزیون چه ضررهایی دارد؟
۵. مراقب غذای کودک باشید

رفتار با کودکان پر انرژی - مراقبت از رژیم غذایی

شیرینی به‌تنهایی نمی‌تواند باعث فعالیت بیش‌ازحد شود، اما مطالعات نشان می‌دهند که خوردن آب‌نبات و نوشیدنی‌های شیرین با معده‌ی خالی باعث افزایش فعالیت‌ کودکان می‌شود. همچنین مهم است که کافئین را که یک محرک در نوشابه‌ها، چای و شکلات است، از تغذیه کودکان حذف کنید. کودک شما به‌طور طبیعی انرژی کافی دارد و نیازی به گرفتن انرژی از مواد شیمیایی نیست.
حتما بخوانید: معرفی چند میان‌ وعده‌ برای کودکان
۶. به رفتارهای خوب پاداش بدهید

ربکا آنگر پزشک متخصص اطفال در بیمارستان مموریال در شیکاگو می‌گوید: «محدودیت گذاشتن برای کودکان در این سن اهمیت بسیار زیادی دارد.» اگر کودک شما تمایل دارد که با سرعت در یک سوپر مارکت بدود، معامله‌ای با او انجام دهید. اگر به شما در پیدا کردن اقلام موجود در فهرست خرید کمک کرد، پس از خرید او را به زمین بازی ببرید و مراقب باشید که همیشه به قول‌تان عمل کنید.
۷. بی‌حوصلگی اوضاع را بدتر می‌کند

کودکان هنگامی که کاری برای انجام دادن نداشته باشند، پرانرژی‌تر می‌شود. همیشه آنها را با کارهای ساده مشغول داشته باشید.
۸. هنرمند درون کودک را بیرون بیاورید

مینا و دختر ۵ ساله‌اش سارینا پیش از اینکه برای گردش به باغ‌وحش بروند، با استفاده از کاغذ یک باغ‌وحش کاغذی در خانه‌شان درست کردند. مینا می‌گوید دخترش عاشق نقاشی کردن حیواناتی است که به آنها علاقه دارد.
۹. بازی‌های نمایشی را ارتقا‌ء بدهید

مادری را می‌شناسم که یک جعبه‌ی لباس نمایش درست کرده است که شامل کلاه آتش‌نشان، چشم‌بند دریایی، اسلحه‌ی پلاستیکی و چیزهای دیگر مناسب بچه‌ی ۴ ساله است. این مادر می‌گوید فرزندش داستان اختراع می‌کند، از بدنش استفاده می‌کند و به این شیوه، خودش را سرگرم می‌کند.
۱۰. اسباب‌بازی‌ها را به‌صورت چرخشی استفاده کنید

می‌توانید برخی از اسباب‌بازی‌ها را که کودک‌تان از آنها خسته شده‌اند، در کمد قایم کنید و پس از مدتی دوباره آنها را در اختیار او قرار داد. به این ترتیب اسباب‌بازی‌های قدیمی دوباره نو و جذاب به‌نظر می‌رسند. اگر می‌خواهید تنوع بیشتری به کودک‌تان بدهید، می‌توانید اسباب‌بازی‌هایش را با اسباب‌بازی‌های بچه‌ی همسایه‌تان عوض کنید. در آخر اینکه صبور باشید و یادتان نرود کودکی نقشی مهم در تربیت و شکل‌گیری شخصیت فرزندتان در بزرگسالی دارد. این شما هستید که باید با درایت، آگاهی و صبر انسان شاد و بااعتمادبه‌نفسی را به جامعه تحویل دهید.


هفته پیش کودک‌تان بشقاب سبزیجاتش را پس زد و نخورد. امروز حتی لب به یک لقمه از تاس‌کباب هم نزد. صحنه آشنایی است، مگر نه؟ متخصص تغذیه آنجلا لموند دراین‌باره می‌گوید: «کودکان کم‌سن‌وسال اگر تا حدودی بدغذا باشند، ایرادی ندارد و عادی است زیرا مزه و غذایی را که به آنها می‌دهید، برای اولین‌بار است که تجربه می‌کنند.»

در نتیجه تحقیقی که اخیرا صورت گرفته، آمده‌ است که حدود بیست درصد از والدینی که کودکانی بین ۲ تا ۵ سال داشتند، گفته‌اند که کودک‌شان بدغذاست. بیشتر مادران بالاخره بر این مشکل چیره می‌شوند، ولی سؤال اصلی این است که آنها طی دوره‌ای که با این مشکل دست‌وپنجه نرم می‌کنند، چه کاری از دست‌شان ساخته است. در قدم اول باید بفهمند که دلیل بهانه‌گیری کودک‌شان در مواجهه با غذا چیست. با ما باشید در ادامه این نوشته به شما خواهیم گفت که چگونه با کودکان بدغذا رفتار کنیم.

حتما بخوانید:

    با کودکی که مدام گریه می‌کند چگونه رفتار کنیم؟
    کودک یک ساله و مراحل رشد فیزیکی و روحی او در یک سالگی
    کتاب ۵ زبان عشق برای کودکان؛ چطور با کودک‌مان رابطه‌ سالمی داشته باشیم؟

۱. کودک می‌گوید غذایش تهوع‌آور است

طبق گفته متخصصان تغذیه، تمام بچه‌ها به‌گونه‌ای هستند که از خوراکی‌های شیرین و مزه‌ی شیرینی خوش‌شان می‌آید، دلیلش هم به سرعت رشد بالای آنها برمی‌گردد. طبیعتا در این حالت بدن‌شان کالری بیشتری طلب می‌کند. علاوه‌برآن از هر چهار نفر یکی با ژن حساسیتِ بیشتر به مزه‌ی تلخ به دنیا می‌آ‌ید. به این خاطر است که کودک شما از خوردن کلم‌بروکلی یا گل‌کلم خودداری می‌کند.
راه‌حل

خوراکی‌ای مانند کلم‌بروکلی را از سر سفره‌تان حذف نکنید، بلکه آن را به‌شکل متفاوتی سرو کنید. متخصصان تغذیه پیشنهاد می‌کنند که از کلم‌بروکلی در سوپ، سالاد یا پوره استفاده کنید. بررسی‌ها نشان می‌دهند کودکان بدغذا قبل از اینکه غذایی را کامل بخورند پنج الی ده بار آن را پس می‌زنند. همچنین اگر می‌خواهید غذای جدیدی را امتحان کنید بهتر است آن را با غذایی که قبلا خورده یا از آن خوشش آمده است مخلوط کنید. مثلا اگر کودک‌تان از سالاد الویه خوشش می‌آید می‌توانید چند عدد برگ کاهو به آن اضافه‌کنید. البته اضافه‌کردن سس هم در خوراندن غذای موردنظر به کودکان بدغذا خیلی مؤثر است. بررسی‌ای نشان داده است، هنگامی‌که سبزیجات خام را به سس آغشته می‌کنید، کودکان بدغذا بهتر آن را می‌خورند.
۲. کودک گرسنه نیست

کودکان بدغذا

سرعت رشد کودک پس از دو سالگی کمتر از قبل می‌شود. متخصص مرکز تغذیه سان‌دیه‌گو، خانم ماریان جیکوبسن، می‌گوید شاید اشتهای فرزندتان برای غذاخوردن هر روز به یک اندازه نباشد. از آنجایی‌ که میزان رشد قد و وزن کودک‌تان تحت نظر پزشک است، پس اگر گاه‌وبیگاه بدغذا می‌شود نگران نباشید. همچنین اگر او میان‌وعده و نوشیدنی زیادی هم مصرف می‌کند، شاید دیگر تمایلی به خوردن وعده غذای اصلی نداشته باشد. این موضوع ایرادی ندارد، چون کودک زمانی‌ که یک ساعت قبل از غذای اصلی بیسکویت و آب‌میوه بخورد دیگر گرسنه نمی‌شود.
راه‌حل

برنامه غذایی منظمی برای کودک بچینید. طبق این برنامه کودک باید سه وعده غذای اصلی در روز و در صبح و بعدازظهر هم یک میان‌وعده بخورد.
۳. کودک می‌خواهد به هر نحوی استقلالش را ثابت کند

والدین خودشان می‌دانند «نه» یکی از کلمه‌هایی است که کودک‌شان خیلی‌ به آن علاقه دارد. کنارزدن بشقاب غذا و نه گفتن به خوردن هم روشی است که از طریق آن نشان می‌دهند بر رفتار‌شان کنترل دارند. طبق گفته‌ی متخصصان تغذیه این برخورد جزئی از روند طبیعی رشد کودک است.
راه‌حل

میزغذاخوری یا سفره را به محلی برای به‌رخ کشیدن قدرت‌تان تبدیل نکنید. جلوی خودتان را بگیرید و به کودکان بدغذای‌تان دستور ندهید که حتما لوبیاهای غذا را بخورد. اگر این کار را بکنید ممکن است او در باقی سال‌های عمرش هم لب به این ماده خوراکی نزند. همین نتیجه در «زور‌کردن» و «التماس‌کردن» به او هم وجود دارد، مثلا اینکه بگویید «تا وقتی همه غذات رو نخوری از دسر خبری نیست» فایده‌ای که ندارد هیچ، اوضاع را هم بدتر می‌کند.

به‌جای این تلاش‌های بی‌فایده بگذارید خودش تصمیم به خوردن بگیرد. متخصصان تغذیه می‌گویند که می‌توانید درباره‌ی فواید آن غذا با کودک صحبت کنید. مثلا اگر دوست دارد در آینده فوتبالیست بشود، پس به او بگویید که خوردن کلم او را قوی می‌کند تا بتواند در آینده فوتبالیست خوبی شود و به آرزویش برسد.
۴. کودک مشکل پزشکی دارد

گرچه این مورد خیلی شایع نیست، ولی برخی کودکان بدغذا به این خاطر از خوردن امتناع می‌کنند که بیماری و ناراحتی خاصی دارند. طبق نظر متخصصان تغذیه اگر کودک هنگام غذاخوردن بیش‌ازحد مضطرب است و یا سر میز و سفره نمی‌آید، این نشانه خوبی نیست و آن را جدی بگیرید. شاید کودک به غذایی خاص آلرژی دارد یا اینکه مغزش در تفسیر اطلاعاتی که از حواس به آن می‌رسد، به مشکل برمی‌خورد؛ به این پدیده اختلال پردازش حسی می‌گویند و باید مداوا شود.
راه‌حل

با پزشک اطفال کودک‌تان دراین‌باره صحبت کنید. اگر کودک غذاهایی با مزه‌ی خاص یا غذایی را که ماده‌ی خاصی در آن به‌کار رفته نمی‌خورد حتما با پزشک در میان بگذارید.

در ادامه چند راه‌حل برای این مشکل معرفی می‌کنیم.
عادت غذایی خوبی در او به‌وجود آورید

علاوه‌ بر نکاتی که گفتیم با تقویت عادت غذایی خوب در کودک می‌توان دوره‌ی بدغذایی او را بدون ایجاد مشکل خاصی رد کرد.
به کودکان بدغذا چندین انتخاب بدهید

اگر چندین بشقاب غذای مختلف بیاورید، دیگر نیازی به جنگ و دعوا راه‌انداختن با کودک بدغذایتان ندارید. مثلا اگر می‌خواهید ماکارونی بپزید رشته، سس، گوشت و سالاد را جدا از هم سرو کنید. کودک شاید فقط رشته و سس را بخورد؛ همین هم کافی است.
مواردی که حواس کودک را از غذاخوردن پرت می‌کنند، از بین ببرید

بچه‌ها بیشتر از اینکه به خوردن غذا علاقه داشته باشند، دوست دارند با آن بازی کنند. پس تلویزیون و گوشی را در زمان غذاخوردن خاموش کنید و روی غذادادن به کودک‌تان تمرکز کنید.
غذاهای دم‌دستی و فوری برای کودکان بدغذا درست نکنید

اگر کودک‌تان غذایی را که برایش آورده‌اید نمی‌خورد، ممکن است به این فکر بیفتید که فعلا غذایی ساده مانند کره‌ی بادام‌زمینی و ژله برایش بیاورید تا لااقل گرسنه نماند، ولی با این کار شما در دور باطلی گیر می‌کنید و از این به بعد باید هر غذایی که او می‌خواهد برایش آماده کنید. به‌جای این کار غذایش را برگردانید و در مقابل، غذای دیگری به او ندهید. طبق نظر متخصصان اگر کودک غذایش را نخورده و احساس گرسنگی می‌کند، به او میوه بدهید تا موقتا تا میان‌وعده یا وعده‌ی اصلی بعدی سیر شود.
کودکان را به آشپزخانه راه دهید

کودکان بدغذا

اجازه بدهید فرزندتان هنگام آشپزی یا آماده کردن غذا در آشپزخانه باشد و به شما کمک کند. با این کار او حس می‌کند کنترل بیشتری بر انتخاب غذا دارد؛ به‌این‌ترتیب غذایی را که خودش هم در آماده کردنش شریک بوده می‌خورد. در سوپرمارکت هم او را همراه‌تان ببرید و بگذارید میوه و سبزیجات را امتحان کند. در خانه هم بگذارید کودک نوپایتان در شستن سبزیجات به شما کمک کند، کاسه و ظرف‌های کوچک را بردارد و با برادر یا خواهر بزرگ‌ترش میز یا سفره را بچیند.
برای کودک‌تان الگوی خوبی باشید

کودکان دوست دارند که از رفتار والدین‌ تقلید کنند، پس هر چه برای خودتان درون بشقاب می‌کشید، برای او هم مهم است و به آن توجه می‌کند. همچنین می‌توانید برای سرگرمی خود و کودک هم که شده با غذاهای جدید و رنگارنگ مسابقه‌ای راه بیندازید، مثلا مسابقه‌ی تست غذا. در مسابقه همه‌ی افراد خانواده غذاها را تست کنند و به مزه‌ی هر کدام، از یک تا ده نمره بدهند. این روش هیجان‌انگیز روش خوبی برای جذب کودک به غذاهایی است که دوست ندارد.


کودک آزاری می‌تواند به‌شکل آزار روحی و احساسی یا جنسی و جسمی باشد. همه فکر می‌کنند که کودک آزاری عملی مشخص و فیزیکی است، اما از ابعاد غیرفیزیکی آن غافل هستند. بی‌توجهی و غفلت از کودک نیز نوعی آزار است. درواقع، ابعاد کودک آزاری بسیار وسیع‌تر از آن است که تصور می‌شود. در خانواده‌هایی که معضل مصرف مواد مخدر یا الکل وجود دارد یا والدین با مشکلات روحی نظیر عصبانیت زیاد و خشم مهارنشدنی روبه‌رو هستند، کودکان تحت فشار و آزار زیادی قرار می‌گیرند. کودک آزاری می‌تواند عواقب بلندمدت یا کوتاه‌مدت داشته باشد و گاهی حتی به مرگ کودک هم منجر می‌شود. در بعضی موارد کودک حتی متوجه نمی‌شود که مورد آزار قرار گرفته است. با این مقاله همراه باشید تا در این باره بیشتر بدانید.
حتما بخوانید:

    ۷ ویژگی رفتاری کودکان شاد که والدین باید بدانند
    کتاب ۵ زبان عشق برای کودکان؛ چطور با کودک‌مان رابطه‌ سالمی داشته باشیم؟
    چطور هوش هیجانی کودکان را تقویت کنیم؟

تعریف کودک آزاری

کودک آزاری بسیار گسترده است و متأسفانه در تمام اقشار با میزان درآمدهای مختلف، فرهنگ‌های گوناگون و قومیت‌ها رخ می‌دهد. این آزار می‌تواند در قالب فشار جسمی، روحی، کلامی یا جنسی به کودک وارد شود. یا اینکه به دلیل نادیده‌ گرفتن کودک باشد. هر نوع آزاری ممکن است آسیب‌های جبران‌ناپذیری به کودک برساند یا حتی منجر به مرگ کودک شود.

در آزار جسمی عامدانه فشارها و اذیت‌هایی نظیر سوزاندن، زدن، شکستن استخوان‌ها و… رخ می‌دهد. در آزار کلامی نیز کودک به آزارهای جنسی و جسمی تهدید می‌شود. خیلی از این آزارهای ممکن است سبب ضربه‌های روحی به کودک شود.

تحقیقات مختلف نشان می‌دهد که کودکان زیادی قبل از رسیدن به ۱۸ سالگی متحمل کودک آزاری می‌شوند. آزار جنسی کودک یعنی کودک عامدانه در معرض مسائل جنسی قرار بگیرد، به‌نحوی که نتواند در مقابل آن اعتراضی کند یا اصلا درکی از آن شرایط داشته باشد. به این معنی که کودک توسط شخص دیگری وادار به انجام اعمال جنسی شده‌ است. این رفتار شامل لمس نامتعارف اعضای جنسی و سینه‌های کودک، نشان دادن اندام‌های جنسی به کودک، نوازش، آمیزش جنسی از طرق مختلف، چشم‌چرانی، نمایش محتوای مستهجن و عریانی در مقابل کودک می‌شود.

بی‌توجهی به کودک نیز وقتی اتفاق می‌افتد که نیازهای اولیه‌ی زندگی کودک تامین نمی‌شود، این‌ بی‌توجهی ممکن است عامدانه باشد یا ناشی از بی‌توجهی کامل به شرایط سلامتی و رفاه کودک باشد. بی‌توجهی‌های فیزیکی مانند عدم تامین غذا، لباس، سرپناه و سایر نیازهایی از این دست، یکی از مصداق‌های بی‌توجهی است. بی‌توجهی عاطفی دریغ کردن محبت، عشق و علاقه را شامل می‌شود. بی‌توجهی پزشکی نیز زمانی است که نیازهای پزشکی و مراقبتی از کودک دریغ می‌شود.

کودک آزاری- تعریف

یکی دیگر از انواع کودک آزاری تحت فشار قرار دادن کودک ازنظر مسائل مذهبی است. افراطی‌گری در تعلیم و اجرای دستورات دینی نیز می‌تواند در مجموعه کودک آزاری قرار بگیرد که عبارت‌اند از فشارهایی غیرمنطقی و غیرمقبول که حتی مذهب نیز والدین را از این کار منع کرده‌اند، اما والدین ناآگاه کودک را قبل از رسیدن به سن تکلیف و کسب آمادگی تعالیم دینی تحت فشار قرار می‌دهند.
نشانه‌های کودک آزاری

در بعضی از موارد تشخیص کودک آزاری کمی دشوار می‌شود. کودکان در این موقعیت‌ها از ابراز و بیان آنچه برای‌شان رخ داده، عاجز می مانند، زیرا فکر می‌کنند که کسی حرف‌شان را باور نمی‌کند و تقصیرکار شناخته خواهند شد. ضمن اینکه، گاهی‌اوقات آزار از ناحیه افراد آشنا و کسانی رخ می‌دهد که کودک به آنها علاقه‌مند است. از سوی دیگر والدین نیز علاقه و جرئت رویارویی با این مشکل را ندارند و ترجیح می‌دهند این قبیل موضوعات را پیگیری نکنند.

اگر در موردی احساس کردید که کودک آزاری رخ داده است، باید سریعا اقدام کنید و کودک را نزد متخصصان و مشاوران باتجربه‌ای ببرید که می‌توانند این مشکل را حل کنند. هر چه درمان سریع‌تر آغاز شود، امکان آسیب بیشتر کودک کاهش خواهد یافت. پس از محرز شدن آزار، حتما باید کودک را ازنظر جنسی و جسمی معاینه کرد. تا ۷۲ ساعت بعد از حادثه امکان معاینه دقیق اوضاع وجود دارد. یادتان باشد هر چقدر که آزار به کودک بیشتر ادامه پیدا کند، امکان درمان و بهبودی او کم‌تر خواهد شد.

تغییرات رفتاری و جسمی کودک می‌توانند نشانه‌هایی از آزار دیدن باشند. اگر به چیزی در اندام یا رفتار او مشکوک شده‌اید، سریعا از طریق معاینه رسمی این تغییر را پیگیری کنید. به موارد زیر در مورد کودکان دقت کنید:

    نشانه‌های آزار جسمی: هر گونه زخمی که علت آن نامشخص است (کبودی، سوختگی، شکستگی، زخم و آسیب در سر یا شکم).
    نشانه‌های آزار جنسی: رفتارهایی که نشان از ترس او دارند (کابوس، افسردگی، ترس‌های بی‌مورد و عجیب، میل به گریختن)، خیس کردن رختخواب، دردهای شکمی، عفونت مجاری ادراری، خونریزی و درد در ناحیه تناسلی، ابراز رفتارهای جنسی که با سن کودک هم‌خوانی ندارد.
    نشانه‌های آزار عاطفی-احساسی: تغییر در سطح اعتمادبه‌نفس، سردرد و دل‌دردهایی که اساس واقعی ندارند، ترس‌های غیرعادی و میل به فرار و گریختن.
    نشانه‌های نادیده گرفته شدن احساسی:‌ لاغر ماندن، رشد کافی نداشتن، پرخوری و ابراز افسردگی در رفتارها.

دلایل کودک آزاری

ترکیبی از دلایل فردی، منطقی و اجتماعی باعث کودک آزاری می‌شود. اگرچه کودکان بی‌گناه هستند، اما بعضی از دلایل کودک آزاری ریشه در ویژگی‌های فردی و شرایط کودکان دارد. مانند:

    مشکلات و عقب‌ماندگی‌های ذهنی یا جسمی کودک که فشار زیادی بر مراقبان او وارد می‌کند؛
    انزوای اجتماعی خانواده‌ها؛
    درک نادرست خانواده از نیازها و رشد کودک؛
    تجارب تلخ والدین از آزار در مورد خودشان؛
    فقر و عوامل اجتماعی-اقتصادی مانند بیکاری؛
    آشفتگی و ازهم‌پاشیدگی خانواده، خشونت رفتاری والدین یا ناپدری-نامادری؛
    فقدان یک‌پارچگی و همبستگی خانوادگی؛
    مصرف مواد مخدر در خانواده؛
    روابط دور و منفی میان اعضای خانواده؛
    رفتارهای نامناسب والدین و تعاملات منفی؛
    وجود ناپدری-نامادری در خانواده و یا مادر/پدری تنها؛
    مشکلات روحی والدین مانند: افسردگی و…؛
    خشونت‌های عمومی و اجتماعی.

درمان کودک آزاری

کودک آزاری- درمان

اگر احساس کردید که کودکی مورد آزار قرار گرفته است، سریعا باید با پزشک متخصص کودکان یا مشاوران خبره در این زمینه تماس بگیرید. پزشکان و مشاوران باید در صورت مشاهده هر گونه آزار، سریعا وضعیت را به مراجع قانونی و اجتماعی ذی‌ربط گزارش کنند. ضمن اینکه آنها اطلاعات دقیقی نسبت به پیگیری ماجرا در اختیارتان قرار خواهند داد.

این افراد در صورت نیاز می‌توانند به‌عنوان شاهد در دادگاه نیز حضور یابند. هر چه پیگیری‌های لازم در مورد علت و روند کودک آزاری سریع‌تر انجام شود، امکان بهبود کودک بیشتر خواهد بود. سایر اعضای خانواده نیز باید با مشاور صحبت کنند تا روش و شیوه برخورد با کودک را بهتر بدانند. درصورتی‌که مجرم، فردی از اعضای خانواده باشد، این فرد نیز باید تحت درمان و مشاوره قرار بگیرد.

اگر کودک شما مورد آزار قرار گرفته است، ممکن است شما تنها شخصی باشید که بتوانید به او کمک کنید. انکار شرایط پیش آمده، همه‌چیز را بدتر می‌کند، پس گزارش دادن آزار احتمالی کودک را به تاخیر نیاندازید. اگر اجازه بدهید آزار کودک ادامه بیابد، شانس او را برای بهبود کامل کمتر می‌کنید. در هر نوع آزاری که پیش آمده، امنیت کودک بالاترین اولویت را دارد. پس سعی کنید محیطی آرام و امن برایش فراهم کنید.

در بسیاری از موارد، کودکانی که مورد آزار واقع شده‌اند یا به آنها بی‌توجهی شده است، بیشتر از آنکه از نظر فیزیکی آسیب ببینند، متحمل فشارهای احساسی زیادی می‌شوند. کودکانی که تجربه‌ی کودک آزاری دارند یا به‌شدت با آنها بدرفتاری شده، احتمالا منزوی می‌شوند، خشونت‌طلبی را در خود رشد می‌دهند یا به خودکشی می‌اندیشند. کودکانی که سن بیشتری دارند ممکن است به سمت مصرف مواد مخدر یا الکل کشیده شوند، سعی کنند از خانه فرار کنند یا دیگران را مورد آزار قرار دهند. هر چقدر کودک کم‌سن‌تر باشد و با کننده روابط نزدیک‌تری داشته باشد، این مشکل حادتر خواهد بود. اگر درمان به‌درستی صورت نگیرد، کودکان در زندگی آینده خود به‌ویژه در زندگی مشترک یا در زمینه مسائل جنسی با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو خواهند بود، ممکن است به افسردگی دچار شوند یا مرتکب خودکشی شوند. با مداخله و درمان به موقع، ممکن است از چنین آثاری جلوگیری شود.


کودکان هرچه بزرگ‌تر می‌شوند، کنترل بیشتری بر احساسات‌شان پیدا می‌کنند و دیگر مثل بچگی‌هایشان به هر دلیلی به‌گریه نمی‌افتند. اما برخی کودکان حتی وقتی بزرگ‌تر می‌شوند نیز همچنان اشک‌شان دم مشک‌شان است و گاهی بدون هیچ دلیل واضحی، یعنی درست موقعی که انتظار نمی‌رود، اشک‌شان سرازیر می‌شود و خودشان را هم غافلگیر می‌کند. بیایید درباره گریه کردن کودکان و رفتار مناسب با آن بیشتر بدانیم.
حتما بخوانید:

    تقویت مثبت اندیشی در کودکان با ۵ راهکار ساده
    ۶ رفتار مخربی که اعتماد به نفس کودکان را خدشه‌دار می‌کند
    رفتار با کودکان پر انرژی با ۱۰ راهی که شیطنت فرزندان شما را مدیریت می‌کند

به‌گفته‌ی شِریل رُد (Cheryl Rode)، روان‌شناس بالینی کودک، «گریه‌کردن رفتار طبیعی و سالمی است که زیربنای زیستی و اجتماعی دارد. این واکنش می‌تواند موجب تخلیه‌ی استرس و انرژی‌ احساسی شود؛ همچنین نوعی ابزار ارتباطی جهت اشتراک‌گذاری عواطف یا احساس تسلی است.» وی گریه‌کردن را در اغلب موارد واکنشی نسبت به احساسات شدید می‌داند و در ادامه می‌گوید: «سازوکارهایی که موجب آغاز گریه می‌شوند، به سیستم لیمبیک مرتبط‌اند، یعنی همان قسمتی از مغز که وظیفه‌ی کنترل عواطف را برعهده دارد. کودکی دوران یادگیری کنترل و تنظیم احساسات است.»

با کودکی که مدام گریه می‌کند چگونه برخورد کنیم؟

کودکانِ سنین دبستان درخصوص توانایی تنظیم احساسات‌شان خیلی متفاوت‌اند. گاهی نوجوانان نیز به‌دلیل تغییرات هورمونیِ دوران بلوغ ممکن است با حملات گریه مواجه شوند. گریه‌ی زیادِ برخی کودکان از روی حساسیت‌ها یا احساس همدلی بیشترشان است. برخی دیگر از کودکان به‌‌دلیل اینکه احساسات مختلف را شدیدتر تجربه می‌کنند یا چون نمی‌توانند احساسات‌شان را کنترل کنند، مدام به‌گریه می‌افتند. همچنین باید توجه داشت که دلیل گریه‌های شدید برخی کودکان به افسردگی و اضطراب برمی‌گردد.

تشخیص علت گریه‌ی کودکان هم به نفع خودشان و هم والدین‌شان خواهد بود. به‌گفته‌ی تیم اِلمور، نویسنده‌ی کتاب «نسل iY، اسرار برقراری ارتباط با نوجوانان و جوانان امروز در عصر دیجیتال»، دلایل اصلی گریه‌های کودکان عبارت‌اند از ناامیدی، ترس، خودخواهی و احساس بی‌کفایتی.

اما حتما می‌پرسید که با گریه‌های غیرمنتظره‌ی کودک‌مان چه باید بکنیم؟ قطعا راه‌حلش این نیست که کودک‌تان را به‌کل از گریه‌کردن نهی کنید، چراکه خودداری از تخلیه‌ی احساسات می‌تواند با عوارض جسمی و روحی همراه باشد. درعوض به کودک‌تان بیاموزید که چه زمانی می‌تواند زیر گریه بزند و چه زمانی بهتر است بر احساساتش غلبه کند.

در ادامه، قصد داریم راهکارهای کمک به کودکی را معرفی کنیم که مدام گریه می‌کند. با ما همراه باشید.
۱. الگوی صحیح مواجهه‌ی سالم با فوران‌های احساسی باشید

بزرگ‌ترها می‌توانند در زمینه‌ی چگونگی کنترل فوران‌های احساسی مانند گریه‌کردن الگوی صحیح کودک‌شان باشند. وقتی کودک‌ِ خانواده گریه‌کردن‌مان را ببیند، یاد می‌گیرد که چگونه باید با اشک‌هایش مواجه شود.
۲. نشانش بدهید که گریه‌کردن بخشی از طبیعت انسان است

اشک ریختن

اِلمور می‌گوید: «چه بسیار کودکانی که از بابت حرف‌های ندانسته‌ی بزرگ‌ترها، حرف‌هایی مثل پسر بزرگ که گریه نمی‌کنه یا زدن زیر گریه هیچ‌وقت کار درستی نیست، آسیب‌ها دیده‌اند.» درعوض به کودک‌تان یاد بدهید که گریه‌کردن واکنشی طبیعی نسبت به درد، غم، ناامیدی، ترس، محرومیت، خشم و حتی گاهی احساس شادی و خوشی است.
۳. هنگام آرامش اوضاع درمورد کنترل احساسات با کودک‌تان صحبت کنید

رُد توصیه می‌کند که در تربیت احساسات کودک‌تان به‌جای طرح چنین گفت‌وگوهایی در گیرودار ماجراهای فردی از شخصیت‌های داستانی کتاب‌ها یا فیلم‌ها کمک بگیرید و به‌نوعی با تجربه‌ی خاص کودک‌تان پیوندشان بزنید. به‌گفته‌ی رُد، «مواقعی را که این شخصیت‌ها موقعیتی چالشی را پشت سر گذاشتند یا بر شدت احساسات‌شان غلبه کردند، به کودک‌تان یادآور شوید.»
۴. به کودک‌تان گوشزد کنید که شدت احساساتش حالتی گذراست

کودکان و حتی نوجوانان گاهی متوجه نیستند که شدت احساسات‌شان حالتی گذراست و مدت زیادی طول نخواهد کشید. اِلمور می‌گوید: «یادآوری‌های مکرر درخصوص احساساتی که یک‌باره شدت می‌گیرند و سریعا هم فروکش می‌کنند، مشکل را در لحظه حل نمی‌کند، اما کودک به‌تدریج متوجه خواهد شد که اشک و آه هم می‌گذرد و ماندگار نیست.»
۵. برای ساکت‌کردن گریه‌ی کودک‌تان به او باج ندهید

گاهی والدین و معلمان برای ساکت‌کردن گریه‌ی کودک به او باج می‌دهند، زیرا شاید مواجهه با فوران احساسی کودک تحت تأثیر قرارشان می‌دهد و ناخودآگاه تصمیم می‌‌گیرند که به این طریق ساکتش کنند. رُد می‌گوید: «خیلی سخت است که سریعا در پی نجات برنیایید، اما هرچه بیشتر به گریه‌ی کودک بهای بی‌مورد بدهید، بیشتر به این کار تشویقش می‌کنید.»

مثلا اگر می‌دانید که گریه‌ی کودک‌تان در ۹۹ درصد موارد از روی استیصال درونی است، به معلمش متذکر شوید که کودک‌تان همیشه آماده‌ی گریه‌کردن است و از او بخواهید که به‌محض سرازیرشدن اشک‌هایش مداخله نکند. به‌این‌ترتیب کودک‌تان یاد می‌گیرد که احساساتش را با استفاده از مهارت‌های مقابله‌ای کنترل کند و از آن‌طرف معملش هم موجب طولانی‌شدن گریه‌اش نخواهد شد.
۶. مکان امنی برای گریه درنظر بگیرید

گریه‌ی کودک

حضور دیگران می‌تواند تقلای گریه‌ی کودک را شدیدتر و طولانی‌تر کند. به‌توصیه‌ی اِلمور، «اگر کودک‌تان زیاد گریه می‌کند، یک جای خلوت امن برایش درنظر بگیرید تا در آنجا بتواند احساساتش را تخلیه کند.»
۷. کودک‌تان را با مهارت‌های مقابله‌ای آشنا کنید

ازجمله روش‌های کنترل احساسات در کودکان عبارت‌اند از نفس عمیق، تکرار جملاتی مانند «من می‌تونم»، ایجاد وقفه در فعالیتِ در دست انجام و تقاضای کمک. اگر کودک‌تان نمی‌تواند جلوی گریه‌اش را در مدرسه بگیرد، از او بخواهید که هروقت احساس کرد اشکش درحال سرازیر شدن است، با اجازه‌ی معلمش چند لحظه سرش را روی میز بگذارد و تا ۱۰ بشمرد. به‌این‌ترتیب می‌تواند جلوی گریه‌اش را بگیرد و بر احساساتش مسلط شود.
۸.در پیداکردن راه‌حل به کودک‌تان کمک کنید

اغلب اوقات مؤثرترین راهکاری که می‌تواند کودک‌تان را از گریه‌های بی‌موردِ غیرمنتظره دور نگه دارد، این است که کمکش کنید تا یاد بگیرد موقعیت‌هایی را که موجب این قبیل گریه‌ها می‌شوند، مدیریت کند. رُد می‌گوید: «به‌جای تمرکز روی خودِ گریه‌کردن‌هایش، کودک‌تان را تشویق کنید که درمورد راهکارهای مقابله با هر موقعیتی که موجب گریه‌اش می‌شود، صحبت کند.» از کودک‌تان بخواهید تا هر محرکی را که موجب گریه‌اش می‌شود، شناسایی کند و آن‌وقت باهم درمورد راهکارهای مقابله با هریک از این محرک‌ها م کنید. نکته‌ی اصلی روش مذکور این است که بحث را طوری پیش ببرید که درنهایت خود کودک‌تان به راه‌حل برسد. اینکه خود کودک راه‌حل مناسب را پیدا کند، مؤثرتر از این است که راه‌حل از سوی والدین به او تحمیل شود.

 


خوابیدن برای اغلب ما یک لذت همیشگی است که صبح‌ها به سختی از آن دل می‌کنیم. اینکه خوب، کافی و به‌موقع بخوابیم حتما موضوع مهمی است. مهم است چون خواب ناکافی تأثیرات بدی بر جسم‌ و‌ ذهن می‌گذارد. گاهی وقت‌ها هر راه‌حلی که برای خواب راحت می‌شناسیم به کار می‌بندیم اما دریغ از یک ساعت خواب عمیق و لذت‌بخش که در تمام طول شب به سراغ‌مان بیاید. در این مطلب می‌خواهیم ۸ اشتباه رایج را که هرگز نباید قبل از خواب مرتکب شوید، به شما معرفی کنیم تا با اصلاح آنها، شما هم بتوانید خواب راحت داشته باشید.

حتما بخوانید:

    بهترین ساعت بیدار شدن از خواب چه زمانی است؟
    ۵ راه درمان بی خوابی؛ بهترین غذاها برای رفع بی خوابی چیست؟
    ۱۲ خوراکی که خواب شما را مختل می‌کنند

کم خوابی بر شما و شغل‌تان تأثیراتی می‌گذارد و روزتان را خراب می‌کند. براساس نتایج تحقیقات خواب ناکافی روی سلامت ذهن تأثیرات مخربی برجای می‌گذارد و یکی از علت‌های عدم تمرکز و کاهش کارآیی مغز است. خواب ناکافی در درازمدت خطر بروز برخی بیماری‌ها مانند سرطان و آایمر را افزایش می‌دهد. اما مهم نیست چند بار از اهمیت خواب کافی گفته شود، زیرا هنوز هم بسیاری از ما آن را جدی نمی‌گیریم.

براساس تحقیقاتی که روی عادات خواب ۱۳۳۱ دانشجوی بریتانیایی ۱۸ تا ۲۵ ساله صورت گرفت، مشاهده شد ۷۴٪ این افراد برای مطالعه، انجام تکالیف و آمادگی برای امتحانات از زمان خواب خود کم می‌کنند. (بد نیست بدانید خواب کافی یکی از نکات اثبات‌شده برای موفقیت در کنکور و امتحانات است!)

این مطالعه نشان داد برخی ترفندهایی که دانشجویان برای خواب راحت‌تر به‌کار می‌بندند، تأثیری ندارد. کم‌خوابی برای درس‌خواندن و امتحانات عادتی است که معمولا پس از تحصیل متوقف می‌شود، ولی بسیاری از افراد به دلایل مختلف در زندگی‌شان به‌اندازه‌ی کافی نمی‌خوابند.

استفانی رومیزوسکی دانشمند خواب و صاحب کلینیک Sleepyhead با بررسی عادات خواب دانشجویان، توصیه‌هایی برای بهبود الگوی خواب آنها ارائه کرده است.

در زیر، تعدادی از اشتباهات رایج آمده است. با این اشتباهات بیشتر آشنا شوید و آنها را اصلاح کنید.
۱. فعال کردن حالت شب (night mode) در تلفن‌های همراه و مانیتورها

٪۵۷ دانشجویان با تاریک شدن هوا، حالت شب تلفن همراه‌شان را فعال می‌کنند فارغ از اینکه آن‌قدرها هم که به‌نظر می‌رسد این کار جلوی بی‌خواب شدن‌شان را نمی‌گیرد. هورمون ملاتونین، هورمونی است که بدن‌مان را برای خواب آماده می‌کند. رومیزوسکی می‌گوید هر نوری (حتی کم) مقدار تولید هورمون ملاتونین را کاهش می‌دهد. وقتی شب‌ها به صفحه‌ی گوشی‌تان نگاه می‌کنید، جلوی ایجاد حالت آرامش قبل خواب را می‌گیرید و باعث می‌شوید خواب‌تان نبرد. این قضیه برای تلویزیون و لپ‌تاپ نیز صادق است و نگاه‌ کردن به آنها قبل از خواب، می‌تواند خواب را با اختلال مواجه کند.
حتما بخوانید: ۸ اشتباهی که باعث می‌شود صبح‌ها خواب بمانید
۲. گوش‌دادن به موسیقی

اگر هنگام خواب به موسیقی گوش بدهید وارد فاز خواب عمیق نمی شوید.

٪۴۰ دانشجویان می‌گویند برای خوابیدن به موسیقی کلاسیک و آرامش‌بخش گوش می‌دهند. رومیزوسکی می‌گوید اگر موسیقی‌ای که به آن گوش می‌دهید، آرامش‌بخش باشد و ضربان قلب‌تان را بالا نبرد، ایرادی ندارد. اما زمانی‌که برای خواب به موسیقی گوش می‌دهید، حتما باید دستگاه پخش خود را به‌گونه‌ای تنظیم کنید تا موسیقی پس از مدتی خودبه‌خود قطع شود. زیرا زمانی‌که موسیقی روشن باشد، وارد مرحله‌ی خواب عمیق نمی‌شوید و صبح‌ها بعد از بیدار شدن، احساس نشاط و سرزندگی نخواهید داشت.
حتما بخوانید: تاثیر موسیقی بر مغز شما چگونه است؟
۳. ورزش‌ کردن

امروزه فواید ورزش برای سلامتی بر کسی پوشیده نیست. ٪۳۴ کسانی‌که در نظرسنجی شرکت کردند، قبل از خوابیدن ورزش می‌کردند. رومیزوسکی می‌گوید ورزش راهی مناسب برای خسته‌کردن فرد و کمک به خوابیدن است. اما زمانی‌که دقیقا قبل از خواب ورزش کنید، بدن‌تان سخت‌تر وارد مرحله‌ی آرامش موردنیاز برای خوابیدن می‌شود. بنابراین بهتر است در طول روز یا حداقل چند ساعت قبل از خوابیدن ورزش کنید.
۴. خالی کردن ذهن از افکار مختلف از طریق نوشتن

اگر دقیقا قبل از خواب چیزهایی بنویسید احتمالا ذهنتان درگیر نوشته هایتان خواهد بود.

٪۲۹ دانشجویان می‌گویند که برای داشتن ذهن آرام، قبل از خوابیدن افکارشان را روی کاغذ می‌آورند.

نوشتن ایده‌ی بدی نیست. ولی حتما باید این کار را حداقل یک ساعت قبل از رفتن به خواب انجام دهید. در غیر این‌ صورت احتمالا هنگام خواب ذهن‌تان درگیر چیزهایی است که نوشته‌اید. رومیزوسکی می‌گوید اگر قصد تهیه‌ی فهرستی برای انجام کارهایتان را دارید، باید کارهایی را بنویسید که دست‌یافتنی هستند.
حتما بخوانید: رسیدن به آرامش ذهن با ۱۰ حرکت ساده یوگا
۵. استفاده از نرم‌افزارهای آرامش و مدیریت خواب

٪۲۳ دانشجویان گفتند قبل از خواب از نرم‌افزارهای ایجاد آرامش و مدیریت خواب استفاده می‌کنند. رومیزوسکی می‌گوید ممکن است این نرم‌افزارها مفید باشند، ولی نباید فقط شب‌ها از آنها استفاده کنید. اگر می‌خواید از فواید مدیتیشن بهره‌مند شوید، باید آن را به‌طور مداوم در طول روز انجام دهید. این نرم‌افزارها راهی کوتاه برای بهبود خواب‌تان نیستند. بلکه باید به‌طور منظم و در درازمدت از آنها استفاده کنید تا بتوانید تغییرات لازم را در سبک زندگی‌تان ایجاد کنید.

همچنین نرم‌افزارهای مدیریت خواب ممکن است معایب‌شان بیش از مزایایشان باشد. ممکن است زمانی‌که مشکل خواب دارید، این نرم‌افزارها با افزایش استرس تان، شما را نگران‌تر کنند.
۶. آماده‌شدن برای خوابیدن دقیقا قبل از رفتن به رختخواب

آمادگی برای خواب می‌تواند اثری مع داشته باشد. رومیزوسکی می‌گوید پوشیدن پیژامه، تعویض بلوز و مسواک‌زدن قبل خواب، می‌تواند حالت آرامش‌تان را برهم بریزد و تأثیری منفی داشته باشد. بنابراین بهتر است این کارها را حداقل یک ساعت قبل از خواب انجام دهید تا بدن‌تان پس از آن زمان داشته باشد تا وارد حالت آرامش شود.
۷. تمرکز روی مقدار خواب‌تان؛ به‌جای کیفیت خواب‌تان

کیفیت مهم‌تر از کمیت است. تنها تعداد ساعاتی که می‌خوابید، مهم نیست. رومیزوسکی می‌گوید در حقیقت بهتر است به‌جای اینکه نگران باشید که باید دقیقا در فلان ساعت خواب‌تان ببرد، صبر کنید تا حسابی خسته شوید و سپس به رختخواب بروید. خواب کوتاهِ بی‌وقفه بهتر از درازکشیدن در رختخواب و بیدارماندن است.
حتما بخوانید: چطور با تنظیم ساعت بیولوژیک بدن خواب راحت‌تری داشته باشیم؟
۸. چرت‌زدن در طول روز

چرت زدن در روز با کاهش خستگی موجب می شود شبها دیرتر به خواب بروید.

٪۴۱ دانشجویان می‌گویند در زمان تدریس اساتید به‌خواب می‌روند. چرت‌زدن در طول روز ایده‌ی بدی است. چرت‌زدن خستگی‌تان را از بین می‌برد. بنابراین بدن‌تان دوباره کمتر خسته می‌شود و شب‌ سخت‌تر به خواب می‌روید. (برای پیشگیری از این مسئله، در طول روز بهتر است روش‌های غلبه بر خواب آلودگی را به‌کار بگیرید.)

رومیزوسکی می‌گوید برای قرارگرفتن در چرخه‌ی خواب منظم باید هر روز در یک زمان مشخص بیدار شوید؛ حتی اگر هنوز خسته‌اید. اگر خواب‌تان نامنظم است، این کار در ابتدا دشوار است. اما با این کار خودتان را برای خواب روز بعد بهتر آماده می‌کنید. با تکرار این روند وارد چرخه‌ی منظم خواب می‌شوید و دیگر مجبور نخواهید بود، ساعت‌ها بیدار بمانید و به سقف زل بزنید.


از فرزندتان می‌خواهید کاری انجام دهد. او امتناع می‌کند. با مهربانی از او می‌خواهید، باز هم آن کار را انجام نمی‌دهد. صدایتان را کمی بلند می‌کنید تا متوجه شود کاملا جدی هستید، باز هم درخواست شما را اجرا نمی‌کند. چند بار از راه‌های مختلف سعی می‌کنید و باز هم همان واکنش. بالاخره او را به روشی تنبیه می‌کنید؛ اما او باز هم هیچ ترسی به خود راه نمی‌دهد‌، به‌علاوه‌ی آنکه شروع به گریه و داد و فریاد هم می‌کند. این سناریو برایتان آشنا نیست؟ اگر می‌خواهید کودکانی حرف‌شنو داشته باشید و چند نکته‌ی کاربردی از رفتار با کودک حرف گوش نکن بدانید، این مقاله را تا آخر بخوانید.

حتما بخوانید:

    ۱۰ دروغ رایجی که والدین هرگز نباید به کودکان خود بگویند
    چگونه با کودکان بدغذا رفتار کنیم؟
    رفتار با کودکان پر انرژی با ۱۰ راهی که شیطنت فرزندان شما را مدیریت می‌کند

رویکرد مفیدی که در هنگام برخورد و رفتار با کودک حرف گوش نکن می‌توان به‌کار گرفت، «تأدیب ملایم» نام دارد که سارا اُکول اسمیت (Sarah Ockwell-Smith) متخصص تربیت فرزندان و مادر چهار بچه، در کتاب مفید و آموزنده‌ی خود با نام تأدیب ملایم: استفاده از ارتباط حسی، نه تنبیه، برای بزرگ کردن کودکانی با اعتماد به نفس و توانا» (Gentle Discipline: Using Emotional Connection—Not Punishment—to Raise Confident, Capable Kids) از آن صحبت می‌کند.

تأدیب ملایم به‌جای تنبیه، بر آموزش کودک تمرکز دارد. این رویکرد، بر داشتنِ انتظارات واقع‌گرایانه و متناسب با سن کودک از او و همین‌طور کار با کودک متمرکز است. به پدرومادربودن، دل‌سوزی و توجه اهمیت می‌دهد. روی تعیین مرز و الهام‌بخشی برای کودک تمرکز دارد تا او «بهتر باشد و عملکرد بهتری داشته باشد، درحالی‌که شما هم تلاش می‌کنید الگوی بسیار خوبی برای او باشید.»

آنچه در ادامه می‌آید، پنج توصیه‌ی ارزشمند از کتاب مذکور درباره‌ی رفتار با کودک حرف گوش نکن است.
۱. به فرزندتان بگویید از او چه می‌خواهید

اهمیت استفاده از جملات مثبت در رفتار با کودک حرف گوش نکن

بنا بر گفته‌ی اُکول اسمیت، از بزرگ‌ترین اشتباه‌هایی که والدین مرتکب می‌شوند، ارائه‌ی دستورات منفی است، مثل اینکه «ندو!» یا «به فلان‌چیز دست نزن!» درباره‌ی جمله‌ی اول، از آنجایی که کودکان مهارت استدلال منطقی ضعیفی دارند، برایشان واضح نیست که به‌جای «ندویدن»، چه کاری باید انجام دهند. او می‌نویسد: «اگر او ندود، پس چه کاری باید انجام دهد؟ باید ورجه‌وورجه کند؟ بپرد؟ لی‌لی برود؟ بخزد؟ پرواز کند؟ بی‌حرکت بایستد؟» درباره‌ی جمله‌ی دوم، باز هم کمبود استدلال منطقی در کودکان نقش مهمی ایفا می‌کند، آنها کنترل ضعیفی روی انگیزه خود از انجام کارها دارند.

اُکول اسمیت پیشنهاد می‌دهد در عوض از جملات دستوری مثبت استفاده کنید: «لطفا راه برو!» و «لطفا دست‌هات رو کنارت نگه‌ دار!» مثال‌های دیگر عبارت‌اند از:

    به‌جای گفتن «خواهرت رو نزن!» بگویید: «لطفا دست‌های مهربان داشته باش.»
    به‌جای «توپ رو پرت نکن!» بگویید: «لطفا توپ رو توی دستت نگه‌دار.»

۲. دستورالعمل‌های واضح و دقیق بدهید

فهمیدن و دنبال‌کردن زنجیره‌ای از دستورالعمل‌ها برای کودک دشوار است. برای اینکه در سطح خودش با او ارتباط برقرار کنید، در هر نوبت، فقط یک جمله‌ی دستوری به او بگویید تا بتواند تمرکز خود را حفظ کند؛ برای مثال، اُکول اسمیت توصیه می‌کند بگویید: «لطفا کفش‌هایت را بردار!» و در نوبت بعدی که کودک‌ برگشت، بگویید: «لطفا کفش‌هایت را بپوش!»
۳. درخواست را به سرگرمی تبدیل کنید

اُکول اسمیت می‌گوید: «کودکان با بازی‌کردن یاد می‌گیرند، نزدیک می‌شوند و ارتباط برقرار می‌کنند.» به همین دلیل است که او توصیه می‌کند درخواست‌های خود را در قالبی جالب، مثل بازی، مسابقه یا ترانه ارائه دهید؛ به‌ویژه اگر کودک شما به یک بازی علاقه‌ی خاصی دارد.

برای مثال، درباره‌ی مرتب‌کردن اسباب‌بازی‌ها این‌طور می‌نویسد: «از کودک بخواهید اسباب‌بازی‌ها را (به‌آرامی!) درون جعبه‌ی اسباب‌بازی‌ها پرت کند. بعد هم تعداد گل‌های زده را حساب کند و ببیند آیا گل‌های بیشتری نسبت به دیروز زده یا نه. برای یافتن کفش‌ها، به کودک‌تان بگویید تصور کند در حال ماجراجویی است و ٬دنبال یک غول کفشی بگردد٬ برای به رختخواب‌رفتن، وانمود کنید دلقکی هستید که صدای جالبی دارد و اگر کودک زودتر به رخت‌خواب نرود، او را قلقلک می‌دهید.»
حتما بخوانید: چگونه با کودک خود رفتار کنیم؛ ۱۳ نکته برای تربیت کودک مودب
۴. همدلی کنید

هم‌دلی کردن در رفتار با کودک حرف گوش نکن

خیلی از ما معمولا طوری با کودک‌مان حرف می‌زنیم که خودمان دوست نداریم آن‌طور با ما صحبت شود. اگر کسی مدام از شما بخواهد از کاری که می‌کنید و برایتان جالب و مهم است، دست بکشید و به‌جای آن کار دیگری انجام دهید که هیچ تعلق خاطری به آن ندارید، چه احساسی پیدا می‌کنید؟

اُکول اسمیت می‌گوید به‌جای گفتن «گفتم همین‌الان انجام بده! چرا هیچ‌وقت حرف من رو گوش نمی‌کنی!؟ گفتم همین الان!» با کودک همدلی کنید و بگویید: «می‌دونم الان مشغول هستی. نمی‌خوام بازی‌ت رو به‌هم بزنم، اما باید ازت بخوام کفش‌هات رو مرتب کنی. ترجیح می‌دی الان این کار رو انجام بدی تا زودتر برگردی سر بازی‌ت یا بازی‌ت رو تا پنج دقیقه‌ی دیگه تموم کنی و بعد بری سراغ مرتب‌کردن کفش‌هات؟»
۵. این سه سؤال را از خودتان بپرسید

اُکول اسمیت می‌گوید اگر می‌خواهید برای هر مسئله‌ای در زمینه‌ی فرزندداری، رویکرد متفکرانه‌ای داشته باشید، ابتدا باید این سه سؤال را از خودتان بپرسید:

    چرا فرزندم این رفتار را دارد؟ برای مثال، شاید احساس می‌کند به او توجه نمی‌شود یا برای بیان خواست خودش مهارت‌های ارتباطی لازم را ندارد یا شاید اصلا این رفتارها مقتضای سن اوست.
    فرزندم چه حسی دارد؟ به‌دنبال دلیل اصلی رفتارش باشید. شاید ناراحت است یا ترسیده. شاید حس می‌کند کسی دوستش ندارد. شاید به‌دنبال جلب‌توجه شماست.
    چه‌چیزی می‌خواهم به فرزندم بیاموزم؟ شاید می‌خواهید در مدیریت احساسات کودک به او کمک کنید یا کمکش کنید مسائل بهداشتی قبل از خواب را رعایت کند یا بفهمد انجام کارهای خانه جزئی از زندگی خانوادگی است.

درنهایت اینکه اگر فرزندتان به حرف شما گوش نمی‌کند یا مسئله‌ی رفتاری دیگری دارد، یکی از بهترین کارهایی که می‌توانید انجام دهید، همدلی با اوست. حتی شما که بزرگ‌ترِ او هستید، می‌دانید هیچ‌چیز بهتر از داشتن کسی نیست که به حرف‌های شما گوش کند و درعین‌حال سعی کند بفهمد چه می‌گویید.


کارشناسان حوزه‌ی تنفس، برای افزایش هوشیاری، آگاهی و به دست آوردن آن جریان سیالی که یوگیست‌ها در مکتب ذن (مکتبی در مذهب بودایی) به دنبال آن هستند، تمرینات تنفس را توصیه می‌کنند. برای پی بردن به شیوه‌ی صحیح تنفس، دکتر آلیسون مک‌ل (Dr. Alison McConnell) کارشناس تنفس، مربی یوگا ربکا پاچکو (Rebbeca Pacheco) و روانشناس دکتر اِلن لنگِر (Dr. Ellen Langer) در این مقاله توصیه‌های لازم را در اختیار ما می‌گذارند. اما باید بدانیم که تنفس به آن سادگی که به نظر می‌رسد نیست، و نیاز به تمرین دارد. پس در هر مکانی که انرژی منفی راه خودش را به درون شما پیدا کرد این ۶ تمرین تنفس را برای حفظ آرامش انجام دهید.

آغاز حیات ما با فرآیند تنفس همراه است. تنفسی که تامین‌کننده‌ی اکسیژن موردنیاز بدن و دفع‌کننده‌ی دی‌اکسیدکربن است. شاید به همین سبب سعدی هر دم و بازدم را مُمدّ حیات و مفرح ذات می‌داند. تنفس صحیح از سرفصل‌ها و اصول تمرینات آرامش ذهن، یوگا و مدیتیشن است. تنفس کنترل‌شده باعث عملکرد بهتر ذهن و بدن می‌شود، فشار خون را پایین می‌آورد و با ایجاد آرامش، استرس را کاهش می‌دهد.
۱. Sama Vritti یا تنفس یکسان

Sama Vritti یا تنفس یکسان

برای سالم ماندن باید در بدن تعادل ایجاد شود و این تعادل با تنفس کلید می‌خورد. یکی از تمریناتِ پرانایاما (کنترل نفس) تمرین تنفس یکسان است که در آن، مدت زمان دم و بازدم با هم برابر بوده و هر کدام تا ۴ شماره طول می‌کشد و این تنفس از طریق بینی انجام می‌شود. تنفس از طریق بینی، اصطکاکی طبیعی در برابر جریان هوا ایجاد می‌کند. به گفته‌ی خانم پاچکو «یوگیست‌هایی که به سطح پیشرفته‌ای در یوگا می‌رسند، به منظور آرام کردن سیستم عصبی، افزایش میزان تمرکز و کاهش استرس، هر تنفس را به ۶ تا ۸ شماره می‌رسانند.»

بهترین زمان برای انجام این روش: در هر لحظه و در هر کجا می‌توان این تمرین را انجام داد اما انجام آن پیش از خواب اثر قابل توجهی دارد. خانم پاچکو می‌گوید: «اگر در خوابیدن مشکل دارید و به شیوه‌هایی مانند شمردن ستاره‌ها پناه می‌برید تا خواب‌تان ببرد، تمرین تنفس یکسان به شما کمک می‌کند تا از افکار آشفته یا هر آنچه باعث پریشانی شما می‌شود رها شوید و خواب آرامی داشته باشید.»

سطح دشواری: آسان
حتما بخوانید: ۱۰ نکته برای کاهش استرس
۲. تمرین تنفس شکمی

تنفس شکمی

یک دست را روی قفسه سینه و دست دیگر را بر روی شکم خود بگذارید. از طریق بینی نفس عمیق بکشید. برای ایجاد کشش در شش‌ها، دیافراگم (نه قفسه‌ی سینه) باید کاملا به وسیله‌ی هوا منبسط شود، به گفته‌ی دکتر مک‌ل «هدف ما در این روش، ۶ تا ۱۰ نفس عمیق و آرام در هر دقیقه است که به مدت ۱۰ دقیقه در هر روز برای کاهش سریع ضربان قلب و فشار خون انجام می‌شود». این تمرین را برای ۶ تا ۸ هفته انجام دهید و از اثرات آن در درازمدت بهره ببرید.

بهترین زمان برای انجام این روش: قبل از امتحان یا هر رویداد استرس‌زایی می‌توانید از این روش استفاده کنید. خانم پاچکو در این باره می‌گوید‌: «افرادی که همیشه در موقعیت استرس‌زا قرار دارند، از دشواری کنترل تنفس خود تعجب خواهند کرد.»

ابزارهای بازخورد زیستی یا پس‌خوراند زیستی (biofeedback) وسایلی هستند که در اندازه‌گیری پاسخ‌های فیزیولوژیکی بدن به ما کمک می‌کنند، برای آموزش تنفس صحیح می‌توانید از نرم‌افزار «عمیق نفس بکش» (breathe strong app) استفاده کنید. این نرم‌افزارِ بازخورد زیستی،‌ برای کاربران این امکان را فراهم آورده تا در هر کجا که هستند تنفس خود را اندازه بگیرند.

سطح دشوای: آسان
حتما بخوانید: ۷ خوراکی سالم برای کاهش استرس بدون ترس از چاقی
۳. Nadi Shodhana یا تنفس متناوب

این تمرین بهترین دوست یوگیست‌ها شناخته شده است چون باعث آرامش، تعادل و یکپارچگی در عملکرد نیمکره‌ی راست و چپ مغز می‌شود. برای شروع در یکی از حالت‌های راحت مدیتیشن قرار بگیرید، شست دست راست را روی سوراخ راست بینی قرار دهید، یک دم عمیق از طریق سوراخ چپ بینی انجام دهید و وقتی به قسمت اوج دم رسیدید، انگشت حلقه را روی سوراخ سمت چپ بینی بگذارید و بازدم را از طریق سوراخ راست انجام دهید. حال دم را از طریق سوراخ سمت راست انجام دهید. با شست دست، سوراخ سمت راست بینی را بگیرید و بازدم را از طریق سوراخ سمت چپ بینی انجام دهید.

بهترین زمان برای انجام این تمرین: در لحظات بحرانی یا هر زمانی دیگری که نیاز به تمرکز و انرژی دارید، از این تمرین استفاده کنید. اما این تمرین را قبل از خواب انجام ندهید؛ تمرین تنفس متناوب، کانال‌های انرژی را پاک‌سازی می‌کند و فرد را بیدار نگه می‌دارد. به گفته‌ی خانم پاچکو «عملکرد این روش شبیه یک لیوان قهوه است».

سطح دشواری: متوسط
حتما بخوانید: چطور با تغذیه سالم، استرس را کاهش دهیم؟
۴. Kapalabhati یا تنفس جمجمه‌ی درخشان

Kapalabhati یا تنفس جمجمه‌ی درخشان

برای داشتن یک روز هیجان‌انگیز آماده‌اید؟ در این تمرین، دم، آهسته و طولانی است و بازدم سریع و قوی و به صورت شلاقی از پایین شکم صورت می‌گیرد. وقتی که به انقباض‌ شکم عادت کردید، سرعت هر دم و بازدم (از طریق بینی) را به یک تا دو ثانیه برسانید و تا ۱۰ تنفس این تمرین را ادامه دهید.

بهترین زمان برای انجام تمرین: به گفته‌ی خانم پاچکو «این تمرین به نوعی انقباض شکمی است، بدن را گرم می‌کند،‌ انرژی راکد را به جنب‌و‌جوش درمی‌آورد و مغز را بیدار می‌کند. اگر تمرین تنفس متناوب را شبیه خوردن یک فنجان قهوه در نظر بگیریم، تمرین جمجمه‌ی درخشان شبیه یک شات اسپرسو است». پس برای اینکه سرحال و قبراق شوید، و پس از بیدار شدن دیگر از رخوت و کِسِلی خبری نباشد، این تمرین را انجام دهید.

سطح دشواری: پیشرفته
برای تهیه مجموعه صوتی «مثبت‌اندیشی و شادی» کلیک کنید
۵. آرام‌سازی پیش‌رونده

آرام‌سازی پیش‌رونده

برای از بین بردن تنش در کل بدن، چشم ها را ببندید و بر روی ایجاد انقباض و آرامش در هر عضله، به مدت ۲ تا ۳ ثانیه تمرکز کنید. ابتدا از پاها و انگشتان پا شروع کنید. عضلات را منقبض کرده و سپس رها کنید. پس از پاها نوبت زانوها، ران‌ها، پشت، قفسه‌ی سینه، بازوها، دست‌ها، گردن، فک و چشم‌ها است. در هر قسمت، تنفس باید عمیق و آرام باشد. دکتر پاتریشیا فارل (Dr. Patricia Farrell) متخصص اضطراب و حملات وحشت می‌گوید: «دم از طریق بینی انجام می‌شود، همزمان عضلات را تا ۵ شماره منقبض می‌کنیم. سپس به هنگام رها‌سازی عضله، بازدم از طریق دهان انجام می‌شود.»

بهترین زمان برای انجام این تمرین: در خانه، پشت میز و یا حتی در جاده می‌توانید به تمرین بپردازید اما انجام این تمرین نباید باعث سرگیجه شود. اگر به هنگام نگه داشتن نفس دچار مشکل می‌شوید، نفس خود را فقط چند ثانیه حبس کنید.

سطح دشواری: آسان
حتما بخوانید: کدام عادت‌ها استرس دنیای مدرن را از بین می‌برند؟
۶. تجسم هدایت‌شده

تجسم هدایت‌شده

در این روش مربی، روانشناس یا یک فایل صوتی وجود دارد که برای ایجاد آرامش با توصیف یک تصویر خوشایند و مثبت، افکار منفی را در شما از بین می‌برد. به هنگام انجام این تمرین، سوالی نپرسید. آن تصویر خوشایند و زیبا را با افکار منفی خود جایگزین کرده و عمیقا بر روی آن تمرکز کنید. دکتر الن لنگر می‌گوید: «این روش یکی از راه‌های رسیدن به هوشیاری است، به جای اینکه مغز شما به مکالمه‌ای درونی و استرس‌زا گوش کند، با ‌تجسمی هدایت‌شده می‌توانید به تصویری که دوست دارید فکر کنید و به آرامش برسید.»

بهترین زمان برای انجام این تمرین: در هر جایی که بتوانید در امنیت کامل چشم‌های خود را ببندید.

سطح دشواری: متوسط

وقتی که گرفتار استرس، خشم و تنش‌های روزانه شده‌اید بهترین خبر برای شما این است که با تمرین درست تنفس می‌توانید از شر تمام این مشکلات خلاص شوید.


خواب فرآیندی است که اهمیتش در زندگی همه افراد به ویژه کودکان ثابت شده است. خواب به فرآیند رشد کودک کمک می‌کند. میزان خواب و نحوه‌ی خوابیدن، حاوی اطلاعات مهمی از وضعیت جسمی و روحی کودک است. این مقاله سعی دارد با بیان ۱۰ نکته‌ی ساده اما کلیدی درباره‌ی خواب کودک، اطلاعات لازم را در اختیار والدین قرار دهد.
چرا کودکان به خواب کافی نیاز دارند؟

جثه‌ی کوچک کودکان برای رشد کردن و سالم ماندن به خواب نیاز دارد. در زمان خواب ماهیچه‌های بدن، به‌ویژه‌ی ماهیچه‌های قلب بازسازی می‌شوند. خواب در کنترل سیگنال‌های گرسنگی نقش دارد و با تنظیم این سیگنال‌ها، به حفظ وزن کودک کمک می‌کند.

تقویت حافظه
خواب و تقویت قوای مغز

خواب کافی با تقویت حافظه، مانع فراموشی می‌شود و عامل موثری در یادگیری و عملکرد بهتر دانش‌آموزان در مدرسه است. به گفته‌ی پروفسور کوشیدا (Kushida) رئیس مرکز پزشکی مطالعات خواب دانشگاه استنفورد: «خواب بر رمزگذاری‌های هیپوکامپ و تثبیت حافظه تاثیر می‌گذارد.»؛ هیپوکامپ بخشی از دستگاه لیمبیک مغز است و نقش مهمی در یادگیری ایفا می‌کند.
حتما بخوانید: ۸ نشانه سلامت نوزاد
فرزند شما به چه میزان خواب در شبانه‌روز نیاز دارد؟

چرت زدن

میزان خواب کافی با توجه به سن فرزندتان متغیر است. کودکان نوپا به ۱۱ تا ۱۴ ساعت خواب در شبانه‌روز نیاز دارند. در کودکان سه تا پنج سال این میزان کاهش می‌یابد و به ۱۱ تا ۱۳ ساعت می‌رسد. کودکان ۶ تا ۱۳ ساله باید ۹ تا ۱۱ ساعت در شبانه‌روز بخوابند و ۸ تا۱۰ ساعت خواب برای نوجوانان کافی است.
خواب نیمروزی

خواب نیمروزی یا به اصلاح چرت زدن کودک به میزان خواب شبانه‌ی او بستگی دارد. همانطور که گفته شد کودک نوپا تقریبا به ۱۴ ساعت خواب نیاز دارد و اگر خواب شبانه‌ی او ۸ ساعت است، با چرت در میانه‌ی روز می‌تواند این مقدار را تامین کند.

چرت نیمروزی در سن ۵ سالگی متوقف می‌شود. و اگر کودک شما در این سن همچنان به خواب نیمروزی نیاز دارد، باید ساعت خواب شبانه‌ی او بیشتر شود و زودتر به رختخواب برود. همچنین خواب نیمروزی نوجوانان نیز، نشانه‌ی کمبود خواب شبانه‌ی آنها است.
چطور باید کودک را به رختخواب برد؟

نباید تلاش برای خواباندن کودک تبدیل به درگیری شود. خواباندن کودک حتی در تعطیلات آخر هفته باید روال عادی خود را داشته باشد. برای آرام کردن افکار کودک و کمک به خواب بهتر او می‌توانید در نور کم برای او کتاب بخوانید. اتاق خواب باید تاریک، خنک، ساکت و بدون وسایل دارای نمایشگر مانند تلویزیون باشد. برای کودکانی که مشکل خواب دارند، تخت‌خواب فقط باید محلی برای خواب باشد و هنگام مطالعه، انجام تکالیف مدرسه و بازی کردن نباید از‌ آن استفاده کرد.
حتما بخوانید: ۵۰ نکته مهم برای تربیت فرزندان
خوابِ به موقع در نوجوانان

خواب نوجوانان

ممکن است فرزند نوجوان شما بر اساس ساعت درونی بدنش، دیر به خواب برود و برای جبران کمبود خواب، روز بعد دیر بیدار شود. کمک به نوجوان برای داشتن خوابی منظم و به موقع ساده نیست اما با رعایت چند راهکار امکان‌پذیر است. نور اتاق را کم کنید، حتی اگر فرزندتان برای خوابیدن آماده نیست. همانطور که قبلا هم گفته شد اتاق خواب باید خنک باشد. موقع خواب تلویزیون، موبایل و کامپیوتر باید خاموش باشند. بهتر است نوجوان شما در تعطیلات آخر هفته، فقط دو ساعت بیشتر از روزهای معمولی بخوابد.
آیا باید زمان بازگشایی مدارس تغییر کند؟

ساعت شروع مدارس همیشه موضوع بحث‌برانگیزی میان والدین و اولیای مدرسه بوده است. در شرایطی که شیفت صبح مدارس معمولا از ساعت ۷ آغاز می‌شود و اغلب نوجوانان تا ساعت ۱۱ شب بیدار هستند، زمان کافی برای خوابیدن آنها وجود ندارد. بازگشایی دیرتر مدارس اگر به زمان خواب نوجوان کمک کند می‌تواند باعث عملکرد درسی بهتر او شود. تحقیقات نشان می‌دهد نوجوانانی که خواب کافی دارند نمرات بهتر و بالاتری کسب می‌کنند. اما چون در حال حاضر اجرای این گزینه امکان‌پذیر نیست، بهتر است روی به رختخواب فرستادن به موقع کودکان تمرکز کنیم.
آیا میزان خواب فرزند شما کافی است؟

اگر فرزندتان بعد از ۱۵ تا ۳۰ دقیقه پس از رفتن به رختخواب، به خواب می‌رود و به هنگام صبح، مشکلی با بیدار کردن او ندارید و لازم نیست مدام به اتاقش بروید و او را بیدار کنید، و اگر مدام خمیاز نمی‌کشد و به خواب نیمروزی نیاز ندارد، باید گفت بله او به مقدار کافی می‌خوابد.
حتما بخوانید: چطور فرزندانی شاد داشته باشیم؟
اختلالات خواب

بسیاری از مشکلات مربوط به خواب، بخشی از فرآیند رشد کودک است. اما گاهی این مشکلات نشانه‌هایی از وجود یک اختلال هستند. اگر به هنگام خواب مشکلاتی از قبیل خروپف، وقفه‌های طولانی در تنفس و مشکلات تنفسی در کودک خود مشاهده کردید، باید برای درمان به پزشک اطفال مراجعه کنید. مشکلات دیگر مانند راه رفتن در خواب، کابوس دیدن و شب ادراری نیز نشانه‌هایی از وجود اختلالات خواب در کودکان هستند.

اختلالات خواب
تفاوت اختلال بیش‌فعالی با کمبود خواب

کمبود خواب در کودکان و بزرگسالان شکل یکسانی ندارد. وقتی که بزرگسالان دچار کمبود خواب می‌شوند، خسته به نظر می‌رسند و حرکات‌شان آهسته‌تر می‌شود، اما ممکن است کودک شما این کمبود را به صورت افزایش انرژی و هیجان نشان دهد و گاه شبیه به اختلال بیش‌فعالی به نظر برسد. متخصص اطفال در تشخیص صحیح می‌تواند به شما کمک کند. تحقیقات نشان می‌دهد حتی اگر کودک شما اختلال بیش‌فعالی داشته باشد، باز هم خواب کافی به افزایش توجه و کاهش علائم اختلال در او، کمک خواهد کرد.


آیا کودک‌تان عطسه و سرفه می‌کند و از گلودرد شکایت دارد؟ هر پدر و مادری این مشکل را تجربه کرده است. آیا می‌خواهید علائم سرماخوردگی کودکان را بدانید؟ آیا می‌خواهید تا حد ممکن از سرماخوردگی کودک‌تان پیشگیری کنید؟ آیا می‌خواهید از درمان‌های طبیعی برای کاهش علائم کودک‌تان استفاده کنید؟ پس با ادامه‌ی این مطلب همراه باشید.

سرماخوردگی چیست؟

بیش از ۲۰۰ ویروس مختلف می‌توانند باعث بروز سرماخوردگی شوند. در بین تمام ویروس‌ها «راینو ویروس‌» شایع‌ترین عامل ابتلا به سرماخوردگی است. در این مواقع آنتی‌بیوتیک‌ها (که در مبارزه با باکتری‌ها نقش دارند) در درمان کودک‌تان کمکی نخواهند کرد.

بجز نوزادان و کودکانی که بیماری خاصی دارند، سرماخوردگی در سایر کودکان خطرناک نیست. معمولا سرماخوردگی کودکان بدون درمان خاصی پس از سپری کردن ۴ تا ۱۰ روز از بین می‌رود.
حتما بخوانید: بایدها و نباید‌هایی درباره درمان سرماخوردگی
در سرماخوردگی کودکان انتظار چه علائمی را داشته باشیم؟
علائم سرماخوردگی کودکان را بدانید

معمولا سرماخوردگی کودکان با حس عمومی ناخوشی و سپس گلودرد شروع می‌شود. در ابتدا گلودرد کودک می‌تواند در اثر تجمع مخاط باشد. بعدها مخاط از پشت بینی به سمت گلو می‌رود.

با ادامه‌‌ی سرماخوردگی علائمی مثل: مخاط آبکی در بینی، عطسه، احساس خستگی، تب (بعضی اوقات)، گلودرد و سرفه در کودک مشاهده می‌شود.

ویروس سرماخوردگی می‌تواند سینوس‌ها، گلو، لوله‌های برونش (نایژه) و گوش‌های کودک را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین می‌تواند علائمی مانند اسهال و استفراغ را نیز ایجاد کند. در اوایل سرماخوردگی، کودک کمی بدخلق می‌شود و از سردرد و احساس پُری شکایت می‌کند. در ادامه مخاط خارج شده از بینی او تیره و غلیظ‌تر می‌شود.
به‌طور متوسط کودکان چند بار سرما می‌خورند؟

کودکانی که در سن کودکستان هستند، معمولا تا ۹ مرتبه در سال دچار سرماخوردگی می‌شوند. برای کودکانی که در مهدکودک هستند، این عدد تا ۱۲ مرتبه در سال افزایش می‌یابد. بزرگسالان نیز به‌طور متوسط ۲ تا ۴ مرتبه در سال دچار سرماخوردگی می‌شوند. فصل سرماخوردگی از شهریور ماه آغاز و تا فروردین یا اردیبهشت ادامه دارد. بنابراین کودکان بیشتر در طول این ماه‌ها دچار سرماخوردگی می‌شوند.
چگونه باید از سرماخوردگی کودکان پیشگیری کرد؟

معمولا کودکان از طریق لمس چیزی که قبلا فرد بیمار آن را لمس کرده است، بیمار می‌شوند. دستگیره‌ی در، نرده‌ی راه‌پله، کتاب، خودکار، دسته‌ی بازی (کنسول‌های بازی و کامپیوتر) و کیبورد کامپیوتر، از مهم‌ترین حامل‌های ویروس سرماخوردگی هستند. ویروس سرماخوردگی می‌تواند تا چندین ساعت بر روی این وسیله‌ها زنده بماند.

شستن دست‌ها بهترین راه برای پیشگیری از ابتلا به سرماخوردگی است. به کودک‌تان بیاموزید بعد از دستشویی، قبل از صرف غذا و بعد از بازی در خانه یا مدرسه دست‌های خود را بشوید. دست‌ها باید حداقل به مدت ۲۰ ثانیه با آب گرم و صابون شسته شوند تا میکروب‌ها از بین بروند.

اگر کودک‌تان به سرماخوردگی مبتلا شد، مراقب باشید تا دیگران را بیمار نکند. از او بخواهید در خانه استراحت کند و از ارتباط او با دوستانش ممانعت کنید تا بهبودی کامل حاصل شود.

به کودک‌تان بیاموزید تا هنگام عطسه جلوی دهان خود را بگیرد. با دستمال بینی خود را تمیز کند. اگر دستمال نداشت، در جلوی آستین لباسش عطسه کند.
حتما بخوانید: ۸ فایده‌ نوشیدن آبلیمو و عسل قبل از صبحانه
آیا داروهای سرماخوردگی برای کودکان بی‌خطر است؟

در سرماخوردگی کودکان باید داروها با دقت به آنها داده شود

سازمان غذا و داروی آمریکا اعلام کرده است باید داروهای سرماخوردگی و ضدسرفه بادقت به کودکان زیر ۴ سال داده شود. مقدار دارویی که به آنها داده می‌‌شود، نباید از حد مجاز فراتر رود. این داروها عبارتند از:

    داروهای درمان سرفه (دکسترومتورفان)
    اکسپکتورانت به‌عنوان خلط‌آور و ضدسرفه (گایافنزین)
    داروهای ضداحتقان بینی (سودوافدرین و فنیل افرین)
    ضدحساسیت یا آنتی‌هیستامین‌ها (ﺑﺮم ﻓﻨﺮاﻣﻦ، کلرفنیرامین، دیفن هیدرامین و سایرین)

این مواد از جمله ترکیبات تشکیل‌دهنده‌ی بسیاری از داروهای ضدسرفه و سرماخوردگی کودکان هستند.
درمان‌های طبیعی سرماخوردگی در کودکان

متأسفانه برای سرماخوردگی درمان ساده‌ای وجود ندارد. Jerome E. Sag (پزشک) می‌گوید:

    سرماخوردگی یک دوره‌ی مشخص دارد. این زمان بین ۴ تا ۱۰ روز طول می‌کشد و پس از آن سرماخوردگی از بین می‌رود. بهترین کار این است که با علائم کنار بیایید. این علائم نشان می‌دهد که بدن در حال مبارزه با ویروس سرماخوردگی است.

با اینکه دیدن سرماخوردگی کودک‌تان راحت نیست، ولی باید آن را تحمل کنید تا دوره‌اش به پایان برسد. اگرچه راهی برای از بین بردن علائم ناشی از سرماخوردگی نیست، ولی راه‌هایی برای کم کردن تأثیر آنها وجود دارد. درمان‌های طبیعی که در زیر به آنها اشاره می‌کنیم، باعث راحتی بیشتر کودک می‌شود و تحمل دوره‌ی سرماخوردگی را برای او آسان‌تر می‌کند.
۱. استراحت

خواب یک درمان عالی است. خواب مناسب باعث حفظ سلامتی می‌شود و به درمان بیماری کمک می‌کند. در خواب ترکیباتی آزاد می‌شود که عملکرد سیستم دفاعی بدن را تقویت می‌کند. نکته‌ی مهم اینکه در زمان استراحت از چندین پتو برای پوشانیدن کودک‌تان استفاده نکنید تا دمای بدنش خیلی بالا نرود.
۲. زیر سر کودک خود را کمی بالا بیاورید

کمی قسمت سر تشک را بالا بیاورید. این کار به تخلیه‌ی سینوس‌ها و افزایش راحتی کودک کمک خواهد کرد. می‌توانید یک بالش کوچک یا وسیله‌ای زیر سر کودک بگذارید تا بالاتر بیاید.
۳. دستگاه بخور سرد

سرماخوردگی کودکان - دستگاه بخور سرد با مرطوب کردن هوای اتاق بینی را مرطوب می‌کند

دستگاه بخور سرد با ایجاد رطوبت در فضای اتاق، خشکی و احتقان بینی کودک را کاهش می‌دهد. فقط پس از هر بار مصرف دستگاه بخور را بشویید. زیرا اگر دستگاه بخور آلوده باشد، می‌تواند باعث پخش کپک و قارچ در دفعات بعدی مصرف شود.
حتما بخوانید: خواص به؛ با فواید این میوه پاییزی آشنا شوید
۴. مایعات

مصرف مایعات باعث خروج میکروب‌ها از بدن می‌شود. بنابراین نوشیدن آب، آب‌میوه، چای و سایر نوشیدنی‌ها توصیه می‌شود. برخلاف برخی باورهای قدیمی، مصرف شیر هم به‌عنوان نوشیدنی مفید است.
۵. سوپ مرغ

سرماخوردگی کودکان - سوپ مرغ در درمان سرماخوردگی مؤثر است

سوپ مرغ (چه خانگی و چه آماده) می‌تواند به بهبود سرماخوردگی کمک کند. بخار سوپ باعث کاهش گرفتگی بینی می‌شود. آب سوپ باعث افزایش آب بدن می‌شود. مطالعات نشان داده‌اند مرغ و سایر ترکیباتی که در سوپ وجود دارند، اثری ضدالتهاب دارند. این خبر خوبی است. زیرا التهاب موجب سرفه و گرفتگی بینی می‌شود.
۶. دوش آب گرم

همان‌طور که گفتیم هوای مرطوب به کاهش علائم کمک می‌کند. می‌توانید آب گرم حمام را زودتر باز کنید تا بخار در فضای حمام جمع شود. سپس کودک‌تان دوش بگیرد. این بخار گرم به کاهش گرفتگی بینی کمک می‌کند. اگر کودک‌تان ترجیح می‌دهد از وان استفاده کند، می‌توانید وان را پر از آب گرم کنید. این کار هم به بهبود سرماخوردگی کمک می‌کند.
۷. اسپری نمکی بینی

سرماخوردگی کودکان - اسپری نمکی بینی به عنوان تمیزکننده، مرطوب‌کننده و روان‌کننده‌ی بینی مورد استفاده قرار می‌گیرد

اسپری نمکی بینی برای مرطوب، روان و تمیز کردن بینی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این اسپری محتوی آب و نمک است. مصرف این اسپری محدودیتی ندارد و می‌توانید آن را در خانه هم بسازید. برای ساخت این محلول، دو یا سه قاشق چای‌خوری نمک (بدون ید) را با یک پیمانه آب (حدود ۴۷۳ میلی‌لیتر) مخلوط نمایید. به همین راحتی می‌توانید یک داروی خانگی درست کنید!
۸. آب نمک غرغره کردن

یک‌چهارم قاشق چای‌خوری نمک را در یک فنجان آب گرم حل کرده و سپس کودک‌تان آن را غرغره کند. اگرچه این روش درمان محسوب نمی‌شود، اما درد گلو را برای مدتی کاهش می‌دهد. می‌توانید این کار را هر زمانی که نیاز بود، انجام دهید.
۹. عسل

سرماخوردگی کودکان - عسل در درمان سرفه مؤثر است

در سال ۲۰۰۷ مطالعاتی به رهبری ایان پل (Ian Paul) در دانشگاه پنسیلوانیا انجام شد. در این آزمایش داروی سرفه‌‌ی دکسترومتورفان (که در بیشتر شربت سرفه‌ها وجود دارد) در مقابل عسل برای کاهش سرفه مورد آزمایش قرار گرفت. برنده‌ این آزمایش هم عسل بود. فقط توجه کنید که عسل را به کودک زیر یک سال خود ندهید. زیرا خطر تولید سم مهلک بوتولیسم در بدنش وجود دارد. هرچند این خطر کم است، ولی بهتر است این کار را انجام ندهید.
۱۰. سیر

سرماخوردگی کودکان - سیر خواص ضدباکتری دارد

سیر محتوی آلیسین است. این ماده خواص ضدباکتری دارد. تنها مشکل این است که بسیاری از کودکان تمایلی به خوردن سیر ندارند. می‌توانید سیر را رنده کنید و در غذاهای خود بریزید. این‌گونه کودکان متوجه آن نمی‌شوند و غذا را می‌خورند.
حتما بخوانید: چگونه سالم زندگی کنیم؟
چه زمانی به دکتر مراجعه کنیم؟

سرماخوردگی کودکان - اگر بیماری کودک پس از چند روز بهبود نیافت، به پزشک مراجعه کنید

اگر حال کودک‌تان پس از گذشت چند روز بهتر نشد، به متخصص اطفال مراجعه کنید. همچنین اگر کودک علائمی مانند تب بالا، حالت تهوع، تب و لرز، سرفه‌های خشک یا خستگی شدید داشت، با پزشک م کنید. این علائم می‌تواند نشانه‌ی بیماری‌های شدیدتری مانند آنفولانزا باشند.

اگر کودک‌تان آسم، دیابت یا بیماری جدی دیگری دارد، در مورد داروها و روش درمان با متخصص اطفال م کنید. برخی بیماری‌ها مانند سینه‌پهلو می‌تواند در اثر آنفولانزا ایجاد شود. مراقب این بیماری‌ و علائمش باشید. علائم آن شامل تب (پایین‌تر از ۳۹ درجه‌ی سانتی‌گراد)، حرکت خلط به‌ سمت دهان در اثر سرفه، درد و خستگی است.


وقتی تابستان به پایان خود نزدیک می‌شود، زمان آماده شدن برای سال تحصیلی جدید، فرا می‌رسد. خرید دفتر و کتاب و پیدا کردن حراجی‌ها، بخش آسانِ کار است. ولی کارهای دیگری نیز وجود دارد که کمتر به چشم می‌آید. چیزهایی که اکثرِ ما به آنها توجه نمی‌کنیم و همین بی‌توجهی، موجب بروز مشکلاتی در طول سال تحصیلی می‌شود. در اینجا ۹ روش را بیان می‌کنیم که به کودک شما و البته خودِ شما کمک می‌کنند تا برای بازگشتِ فرزندتان به مدرسه آماده شوید.

می‌توانید برای آشنایی با این روش‌ها نگاهی نیز به ویدیوی زیر بیاندازید.
۱. دوباره روال عادی کارهای مدرسه را از سر بگیرید

آماده کردن بچه‌ها برای رفتن به مدرسه

چند هفته‌ی آخر تابستان را طبق روال و برنامه‌ی روزهای مدرسه عمل کنید. روانشناس مدرسه، کلی ویلانکورت (Kelly Vaillancourt) پیشنهاد می‌دهد که «از کودک بخواهید تا بیدار شدن و لباس پوشیدن در زمانی ثابت در صبحِ هر روز را تمرین کند». سعی کنید زمانِ صبحانه، ناهار و میان وعده‌ها، تقریبا همان زمان‌های معمولِ غذا خوردنِ کودک، در اوقات سال تحصیلی باشد.

باید کودک را عادت بدهید که صبح‌ها از خانه بیرون برود. بنابراین یک یا دو هفته قبل از مدرسه، فعالیت‌هایی را در بیرون از خانه ترتیب بدهید. به گفته‌ی ویلانکورت که مدیر روابط دولتی در انجمن ملی روانشناسان مدرسه است، این کار برای والدین شاغل دشوار است. ولی اگر کودک، عادت‌های تابستان، مانند استراحت با لباس‌های راحتی پس از صبحانه را ترک کرده باشد، زمانی که شلوغی مدارس آغاز می‌شود، به زور بیرون بردن او از درب خانه، آسان‌تر خواهد بود.
حتما بخوانید: چطور به کاهش استرس کودکان در مدرسه کمک کنیم؟
۲. به کودک کمک کنید تا مستقل شود

وقتی درب کلاس مدرسه بسته می‌شود، کودک باید بتواند کارهای زیادی را به تنهایی انجام دهد. پیش از شروع مدارس، در مورد مسئولیت‌هایی که برای پذیرشِ آنها به اندازه‌ی کافی بزرگ شده است، با او صحبت کنید و با این کار او را برای مستقل شدن آماده کنید. نیکول فلِگر (Nicole Pfleger)، مشاور مدرسه‌ی ابتداییِ نیک‌جک (Nickajack) در اسمیرنا در جورجیا می‌گوید این مسئولیت‌ها شاملِ مواردی مانند مرتب کردن وسایل مدرسه، نوشتن تکالیف و به خانه آوردن تکالیف مدرسه است.

حتی اگر کودک سن کمی دارد، می‌توانید مهارت‌هایی را که موجب اعتماد به نفس و استقلال او در مدرسه می‌شود، به تدریج به او آموزش دهید. به او یاد بدهید که نام خود را بنویسد و به تنهایی کفش خود را بپوشد. فلِگر می‌گوید: «اگر کودک بتواند بدون وابستگی به بزرگ‌ترها، نیازهای اساسی خود را برآورده کند، دوران ورود به مدرسه، برای همه آسان‌تر خواهد بود.»
حتما بخوانید: چگونه مسئولیت پذیری در کودکان را افزایش دهیم؟
۳. سکوی پرتابی ایجاد کنید

فلِگر، که توسط انجمن مشاوره‌ی مدارس آمریکا (American School Counselor Association)، در سال ۲۰۱۲، به عنوان مشاور مدرسه‌ی سال انتخاب شده، می‌گوید: «والدین و معلمان باید برای آسان کردن ایجاد حس مسئولیت در کودک، هر چه در توان دارند انجام دهند.» شما می‌توانید در خانه محلی را برای وسایل مدرسه، مانند کوله‌پشتی‌ها و برای ظرف ناهار تعیین کنید، تا کودک هنگام صبح راحت‌تر بتواند وسایل خود را پیدا کند. همچنین می‌توانید از کودک بخواهید تا فهرستی از چیزهایی را که باید به مدرسه ببرد، بنویسد و فهرست را از داخل بر روی درِ خانه بچسبانید.
حتما بخوانید: ۵۰ نکته مهم برای تربیت فرزندان
۴. زمان و مکان خاصی را برای انجام تکالیف مدرسه تعیین کنید

تعیین مکانی برای انجام تکالیف مدرسه

با تبدیل کردن انجام تکالیف مدرسه به بخشی از روال روزمره‌ی کودک، از نزاع‌های روزانه به دلیل انجام ندادن تکالیف، جلوگیری کنید. در خانه، زمان و مکانی را برای مطالعه‌ی درس‌ها تعیین کنید. فلوگر می‌گوید: «حتی اگر این مکان، میز آشپزخانه باشد، اگر کودک بداند که می‌تواند در آنجا تکالیف خود را انجام دهد و این کار را هر روز و در زمان مشخصی انجام دهد، باز هم بسیار مفید است.» تا جای ممکن سعی کنید در زمانِ انجام تکالیف کودکان، به ویژه کودکان کوچک‌تر، در کنار آنها باشید. می‌توانید رومه بخوانید یا شام بپزید، ولی حتما در نزدیکی کودک باشید تا بتوانید پیشرفت او را بررسی کنید.
حتما بخوانید: یک راه جادویی برای تقویت تمرکز کودکان بدون تنبیه یا پاداش
۵. برای بعد از مدرسه برنامه‌ای تعیین کنید

معمولا قبل از اینکه اغلب والدین شاغل به خانه برگردند، زمان مدرسه تمام می‌شود، بنابراین باید بدانید که کودک شما بعد از مدرسه کجا می‌رود، یا بعد از ظهر چه کسی در خانه پیش او خواهد بود. ممکن است بتوانید از طریق خود مدرسه، یک کانون فرهنگی، یا باشگاه دخترانه یا پسرانه، برنامه‌ای را برای بعد از مدرسه‌ی کودک تعیین کنید. در صورت امکان، سعی کنید که خودتان برنامه‌ای برای او ترتیب دهید و وقتی کودک، در نخستین روزهای مدرسه به خانه می‌رسد، در خانه و پیش او باشید. این کار می‌تواند به کودک کمک کند تا خود را با برنامه‌ی جدید و معلم‌ها وفق دهد.
۶. برای روزهای بیماری کودک، برنامه‌ای داشته باشید

بیماری کودک

والدین شاغل، به خوبی از سختی‌ها و مشکلات پس از تماس تلفنی مدرسه، وقتی کودک آنها بیمار است ولی نمی‌توانند محل کار خود را ترک کنند، آگاهی دارند. فلِگر می‌گوید: «بیشترِ والدین به دلیل مشکلات اقتصادی شاغل هستند.» پیش از شروع مدارس، با یک پرستار کودک قابل اعتماد، یا گروهی از والدین که می‌توانند در زمانِ بیماری یکی از کودکان، مسئولیت یکدیگر را بر عهده بگیرند، هماهنگ کنید. البته حتما باید ت مدرسه را نیز بدانید. شاید لازم باشد پیشاپیش فرم‌هایی را پر کنید و در آن نام کسانی که از طرف شما اجازه دارند تا کودک‌تان را از مدرسه به خانه ببرند، بنویسید.
حتما بخوانید: روش‌هایی برای درمان سرماخوردگی کودکان
۷. برای آشنایی و ملاقات، در جلسات معارفه شرکت کنید

معمولا مدارس، پیش از شروع سال تحصیلی، جلساتی را برای آشنایی و راهنمایی برگزار می‌کنند. این فرصت خوبی برای ملاقات با افراد مهم در مدرسه است. افرادی مانند معلمان کودک‌تان، مشاوران مدرسه، مدیر مدرسه و مهم‌تر از همه، کارکنان بخش پذیرش. ویلانکورت می‌گوید: «منشی‌ها همه چیز را می‌دانند و آنها نخستین کسانی هستند که هر روز کودک، پس از ورود به مدرسه می‌بیند.»
حتما بخوانید: اشتباهات والدین که باعث لوس شدن و پرخاشگری در کودکان می‌شود
۸. با معلمان صحبت کنید

کودک شما به دلیل وجود معلمان، به مدرسه می‌رود. وقتی با معلم کودک‌تان صحبت می‌کنید، در مورد روشی که او در مورد تکالیف کودکان استفاده می‌کند، بپرسید. بعضی معلم‌ها با این هدف، تکالیف را تعیین می‌کنند که کودکان بتوانند مهارت‌های جدید را تمرین کنند، در حالی که بعضی دیگر، به درستی و دقتِ تکالیفی که کودکان به آنها تحویل می‌دهند، توجه دارند. در مورد تاریخ آزمون‌ها و پروژه‌های درسی بزرگ بپرسید تا بتوانید در برنامه‌ریزی برای آنها به کودک‌تان کمک کنید. مثلا اگر بدانید که کودک، صبح شنبه امتحان مهمی دارد، می‌دانید که عصر جمعه باید خانه را آرام نگاه دارید.
حتما بخوانید: چگونه اضطراب کودکان را برطرف کنیم؟
۹. تحصیل کودک را به یک دغدغه‌ی خانوادگی تبدیل کنید

شما و کودک‌تان با یکدیگر می‌توانید برای موفقیت او در مدرسه برنامه‌ریزی کنید. مثلا، همراه با کودک‌تان، جدولی روزانه ایجاد کنید. از کودک بپرسید که وقتی از مدرسه به خانه می‌آید، دوست دارد که در ابتدا چه کاری انجام دهد: بیرون از خانه بازی کند یا تکالیف مدرسه را انجام دهد؟ سپس جواب‌های او را در جدول بنویسید. ویلانکورت می‌گوید: «هر چه نقش کودکان در تعیین کارهای روزمره‌ و انتظاراتی که از آنها داریم بیشتر باشد، احتمال اینکه آن کارها و وظایف را انجام دهند نیز بیشتر خواهد بود.»


والدین بایستی به خاطر بسپارند که رفتار خوب، از خانه شروع می‌شود. اگر کودک شما آداب معاشرت را به‌خوبی یاد گرفته است، لازم نیست زیاد نگران روز اول مدرسه فرزندتان باشید. اما با‌این‌حال بد نیست مواردی را به فرزندتان یادآوری کنید تا روز اول مدرسه را به‌خوبی سپری کند و برای شروع سال تحصیلی آمادگی خوبی داشته باشد. در این مقاله نکاتی درمورد روز اول مدرسه را با شما درمیان می‌گذاریم. با مطالعه‌ی این مقاله، اعتماد به نفس خودتان و فرزندتان را افزایش و به معلمش نشان بدهید که برای فرزندتان اهمیت قائلید.

حتما بخوانید:

    چطور بچه‌ها را برای شروع مدرسه آماده کنیم؟
    چطور به کاهش استرس کودکان در مدرسه کمک کنیم؟
    بهترین راههای بالا بردن تمرکز در کودکان

۱. حضورِ به‌موقع در کلاس

به فرزندان‌تان بگویید که مدرسه از چه ساعتی شروع می‌شود و اهمیت احترام گذاشتن به این زمان را برای آنها توضیح بدهید. تأخیر باعث ایجاد مزاحمت برای حاضرین در کلاس می‌شود و اگر در روز اول مدرسه اتفاق بیفتد، ممکن است معلم فکر کند که این مشکل قرار است در طول سال ادامه‌ داشته باشد. البته خیلی زود حاضر شدن هم چندان خوب نیست، چون ممکن است معلم آماده نباشد. خوب است دانش‌آموزان ۵ دقیقه قبل از شروع درس در کلاس حاضر شوند مگر اینکه آن مدرسه قوانین متفاوتی داشته باشد.
۲. احترام به معلم

اگر فرزندتان هنوز یاد نگرفته‌ است که چگونه بزرگ‌ترها را مورد خطاب قرار بدهد، به او توضیح بدهید که معلمش را باید «خانم یا آقا به‌همراه نام خانوادگی معلم» خطاب کند. برای تقویت این عادت می‌توانید خودتان هم معلم فرزندتان را همین‌طور خطاب کنید تا فرزندتان گیج نشود. کودک‌تان لازم است بفهمد که استفاده از عنوان مناسب، نشانه‌ی احترام است.
۳. نظافت

اهمیت پاکیزه بودن و درست لباس پوشیدن را برای فرزندتان توضیح بدهید. این شامل حمام کردن، شستن دست‌ها پس از خوردن غذا و مسواک زدن دندان‌ها هم می‌شود. داشتن لباس نو برای روز اول مدرسه اامی نیست، اما باید از پوشیدن لباس کثیف، چروک و کهنه اجتناب کرد.
۴. آماده کردن کوله‌پشتی

کوله‌ی پشتی را آماده کنید - روز اول مدرسه

دقت کنید که فرزندتان قبل از رفتن به مدرسه، وسایل موردنیاز، میان وعده و پول‌توجیبی‌اش را در کوله‌‌اش گذاشته باشد. درباره‌ی چیزهایی که نباید به مدرسه برده شوند (مثل موبایل، دارو یا وسایل دیگر)، از قوانین مدرسه پیروی کنید.
۵. احترام به بچه‌های دیگر

احترام به هم‌مدرسه‌ای‌ها برای داشتن تجربه‌‌ای مثبت از دوران مدرسه ضروری است. کودکان عموما می‌دانند نباید چیزهایی مانند تکالیف، میان وعده و خوراکی سایر بچه‌ها را بردارند. بچه‌ها همچنین باید بدانند که نباید به شایعات دامن بزنند، حتی اگر چیزی که می‌دانند، حقیقت داشته باشد.
حتما بخوانید: چگونه به حریم شخصی دیگران احترام بگذاریم؟
۶. آداب بازی کردن

رعایت آداب زمین بازی - روز اول مدرسه

دوستانه بازی کردن با دیگران برای داشتن تجربه‌‌ای مثبت از دوران مدرسه ضروری است. اهمیت رعایت نوبت، استفاده‌ی مشترک از وسایل، رعایت نکات ایمنی در حین بازی و دعوت از دیگران برای بازی کردن را برای آنها توضیح بدهید. بچه‌ها برای تخلیه‌ی انرژی اضافی‌شان به دویدن و جست‌وخیز نیاز دارند، اما باید بدانند که هل دادن، تنه زدن و به‌هم زدن صف کار صحیحی نیست. اگر کودک شما فعال است و در برخورد با دیگران اعتماد به نفس کافی دارد، به او بگویید که حواسش به کودکان خجالتی هم باشد تا آنها نیز از بازی کردن لذت ببرند. این‌ کار فقط به سود کودکان خجالتی نیست و باعث می‌شود مهارت‌های رهبری در کودک شما شکل بگیرد.
۷. رفتار در کلاس

کودک شما باید دریابد که معلم در کلاس صاحب‌اختیار است و دانش‌آموزان باید به او احترام بگذارند. برای فرزندتان توضیح بدهید که مدرسه و خصوصا کلاس درس قوانین خاصی دارد. با معلم صحبت کنید و از او بخواهید قوانین را برای‌تان بازگو کند تا بتوانید آنها را در خانه با کودکان‌تان مرور کنید.
۸. اخلاق جوانمردانه

داشتن اخلاق جوانمردانه برای زندگی در این دنیا ضروری است، پس به کودکان‌تان بیاموزید که اخلاق جوانمردانه‌ای داشته باشند. مثلا وقتی کسی نمره‌ی بهتری می‌گیرد یا رقابتی مثل حفظ الفبا را برنده می‌شود، خوب است که سایر بچه‌ها به او تبریک بگویند. به بچه‌ها یاد بدهید که در بازی‌های تیمی، یکی از تیم‌ها باید ببازد و یک تیم همیشه برنده نمی‌شود.
حتما بخوانید: راهکارهایی برای خوش اخلاقی با دیگران
۹. پذیرش تفاوت‌ها

پذیرش تفاوت‌ها - روز اول مدرسه

به کودکان‌تان بیاموزید که تفاوت‌های زیادی مانند تفاوت در نژاد، مذهب، انواع شرایط زندگی و … میان دانش‌‌آموزان یک کلاس وجود خواهد داشت. حتی ممکن است یکی از همکلاسی‌هایشان دچار معلولیت جسمی باشد. بچه‌ها باید بتوانند این تفاوت‌ها را بپذیرند.
۱۰. آداب معاشرت

اگر می‌خواهید کودکان‌تان خوش‌رفتار باشند، خودتان باید الگوی مناسبی برای آنها باشید. اگر شما از کلماتی مانند: «لطفا»، «ممنون» و «ببخشید» استفاده کنید، آنها هم از شما پیروی می‌کنند. آنها را بابت اینکه حواس‌شان به آداب معاشرت هست، ستایش کنید تا به ادامه‌ دادن این رفتار تشویق شوند. اگر هنگام خرید کسی را دیدید که برای جابه‌جا کردن یک بسته نیاز به کمک دارد، بگذارید کودکان‌تان ببینند که به دیگران کمک می‌کنید.


اینکه کودک را از چه سنی به مهدکودک ببریم، یک تصمیم شخصی است و می‌تواند به عوامل متعددی بستگی داشته باشد. مدت‌زمان مرخصی زایمان شما، توانایی همسرتان برای گرفتن مرخصی، پشتوانۀ مالی و اینکه آیا برای مراقبت از کودک خود گزینه‌های دیگری، مانند اقوام، در اختیار دارید یا خیر،‌ می‌توانند از جمله عوامل موثر بر تصمیم گیری شما برای تعیین زمان فرستادن کودکتان به مهدکودک باشند. اما از چه سنی می توانیم کودکان را به مهدکودک بفرستیم؟‌ بهتر است برای نوزادمان پرستار بگیریم یا او را به مهدکودک بفرستیم؟ ما به‌عنوان والدین از کی باید به فکر انتخاب مهدکودک یا پرستار مناسب برای فرزندمان باشیم؟ برای رسیدن به پاسخ این سؤالات تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
[yektanet.com]

حتما بخوانید:

    کودک یک ساله و مراحل رشد فیزیکی و روحی او در یک سالگی
    چطور به کودک خجالتی‌ کمک کنیم با بچه‌های دیگر ارتباط برقرار کنند؟‌
    بازی با کودکان؛ ۲۰ بازی سرگرم‌کننده که والدین می‌توانند در خانه انجام دهند

هرچه پدر یا مادر مدت‌زمان بیشتری بتوانند کنار کودک تازه‌متولدشدهٔ خود بمانند، بهتر می‌توانند در او احساس امنیت ایجاد کنند. پدر و مادر باید تا زمانی که جای بند ناف نوزاد کاملا بهبود می‌یابد و الگوهای تغذیه کودک و نیز خواب کودک به‌خوبی مشخص می‌شود،‌ منتظر بمانند. همچنین، این کار کمک می‌کند که تازگیِ وضعیت جدید، هم برای نوزاد و هم برای والدین برطرف شود.

اما بسیاری از مادران شاغل تنها پس از چند ماه مرخصی باید به محل کار خود بازگردند؛ اعضای خانواده به درآمد آنها وابسته هستند و نمی‌توانند تا زمانی‌ که نوزادشان بزرگ‌تر شود، منتظر بمانند. ازطرفی بسیاری از مهدکودک‌ها کودکان زیرِ ۶ هفته را قبول نمی‌کنند. همچنین بسیاری از این مراکز هم از امکانات و تسهیلات مناسبی برخوردار نیستند تا بتوانند از نوزادانی که زودتر از موعد متولد شده‌‌اند یا در این سن بسیار حساس، به مراقبت‌های پزشکی نیاز دارند، به‌طور ویژه مراقبت کنند.
زمان انتخاب مهدکودک یا پرستار مناسب

سن مهدکودک، کودکان

شاید تعجب کنید، اما والدین باید از زمانی که مادر دوران بارداری خود را می‌گذراند، مهدکودک یا پرستار مناسب کودک خود را پیدا کنند.

اگر بلافاصله بعد از گذراندن دورهٔ مرخصی زایمان‌تان باید کارتان را از سر بگیرید، بهتر است هرچه زودتر مهدکودک یا پرستار مناسب فرزندتان را پیدا کنید. بدین‌ترتیب بهتر می‌توانید با مشکلات مراقبت از کودک و دوره نقاهت پس از زایمان کنار بیایید. همچنین بعد از بازگشت به محل کارتان راحت‌تر احساسات خود را کنترل خواهید کرد.
ویژگی‌های مهدکودک یا پرستار مناسب

برای بررسی مهدکودک‌ها و پیداکردن مهدکودک مناسب، باید سؤالات مختلفی از خود بپرسید و موارد متعددی را بررسی کنید. مهم‌ترین مسئله، بررسی مجوز مرکز است،‌ بعد از آن باید صلاحیت کارکنان و به‌ویژه مربیان را برای کار در مهدکودک بررسی کنید. همچنین باید این نکته را هم در نظر بگیرید که نسبت تعداد کودکان به کارکنان چقدر است،‌ برنامه کاری مهدکودک به چه صورت است و روزها در این مهد چگونه سپری می‌شوند. والدین زمانی‌ که در محل کار خود هستند، باید از وضعیت مراقبتی کودکان خود مطمئن و آسوده‌خاطر باشند.

بهتر است از کودکان تازه متولد شده (تا یک سالگی) به‌طور مستقیم مراقبت شود زیرا وقتی که پرستار به نیازهای آنها توجه نشان می‌دهد، بهتر رشد می‌کنند. بنابراین در این مرحله از رشد کودک،‌ گرفتن پرستار در خانه بهترین گزینه است. در این حالت، پرستار به‌سرعت به نیاز کودک پاسخ می‌دهد. بنابر توصیه انجمن رشد کودک، بهترین نسبت تعداد پرستار به کودکان، برای نوزادان (تا ۱۲ ماهگی) یک به چهار است،‌ یعنی هر چهار کودک یک پرستار داشته‌باشند. برای کودکان بیش از یک سال، این نسبت نباید بیش از ۸ کودک باشد،‌ یعنی حداکثر به ازای هر ۸ کودک بالای یک سال باید یک پرستار وجود داشته باشد.

احساس وابستگی و اعتماد به پرستاران برای نوزادانِ تا ۱۸ ماهه بسیار مهم است. در این مرحله از سن کودک، او به توجه دائمی نیاز دارد. آنها همچنین برای اینکه بتوانند به پرستار خود اعتماد کنند، به زمان نیاز دارند. در ضمن، محیط نگهداری کودکان باید تمیز و امن باشد، چون آنها شروع به کشف و شناسایی دنیای اطراف خود می‌کنند.

مؤسسهٔ ملی بهداشت کودکان و توسعهٔ انسانی در سال ۲۰۰۹ گزارشی دربارۀ این موضوع ارائه داد. بر پایۀ این گزارش، پیوند عاطفی بین نوزادان و مادران‌شان، تا زمانی‌ که در خانه از نوزاد به‌خوبی مراقبت شود، سست نمی‌شود. همچنین مادامی‌که در مهدکودک‌ به نوزادان بسیار توجه و محبت شود و تعاملات شادی با پرستاران خود داشته باشند، می‌توانند از رشد خوب و مناسبی برخوردار شوند. وجود پرستار شایسته برای تأمین نیاز‌های کودک بسیار مهم است. پرستار باید بتواند به‌آسانی به کودکان ابراز علاقه کند و تمام مراحل رشد کودک را بفهمد.
توجه به گزینه‌های مختلف مراقبتی

والدین، دست‌کم تا زمانی‌که کودک بزرگ‌تر شود، باید گزینه‌های دیگری برای مراقبت از او را هم درنظر بگیرند، مانند استخدام پرستار حرفه‌ای یا نگهداری خودشان از نوزاد.

تمام فواید و معایب گزینه‌های مراقبتی کودکان را درنظر داشته باشید، مانند هزینه‌ها، انعطاف‌پذیری، توجه به کودک و عوامل دیگری که برای‌ خودتان مهم است.

ممکن است اولین روزها و هفته‌هایی که کودک‌تان را به‌دست پرستار می‌سپارید، بسیار سخت باشد. ممکن است احساس نگرانی، ترس یا حتی حسادت کنید. تمام این احساسات طبیعی هستند. اما وقتی می‌بینید که از کودک‌تان به‌خوبی مراقبت می‌شود و خودتان آرامش بیشتری دارید، به این نتیجه می‌رسید که تصمیم خوبی گرفته‌اید.

چنانچه دربارۀ مهدکودک یا پرستار فرزندتان حس خوبی نداشتید، به احساس‌تان اعتماد کنید. شما مجبور نیستید حتما کودک‌تان را در همان مهدکودکی بگذارید که انتخاب کرده‌اید. کاری را انجام دهید که برای شما و خانواده‌تان بهترین انتخاب است. خوشبختانه روش‌های مختلفی هست که با آنها متوجه شوید مهدکودک مناسبی برای فرزندتان انتخاب کرده‌‌اید و آن مؤسسه از بهترین کیفیتِ مراقبتی برخوردار است یا خیر. بنابراین اگر لازم است که فرزندتان را حتما به مهدکودک بسپارید، نگران نباشید و با توجه به نکات بالا بهترین گزینه را انتخاب کنید.


کودک خجالتی صرف‌نظر از اینکه مشکل یادگیری هم داشته باشد یا خیر، در مقایسه با کودکان برونگرا برای پیدا کردن دوستان جدید کار سخت‌تری دارد. گاهی خجالتی بودن کودکان به‌ حدی برای‌شان مسئله‌ساز می‌شود که از شرکت در فعالیت‌های مدرسه سر باز می‌زنند. کودک ممکن است خجالت بکشد دستش را در کلاس بالا بگیرد، برای سایر بچه‌های کلاس انشایش را بخواند و مشکلات دیگری مانند این. بعضی از کودکان خجالتی حتی در فعالیت‌های تفریحی مدرسه مثل ورزش یا کارهای داوطلبانه هم شرکت نمی‌کنند. چنین تمایلاتی ممکن است کودکان را به خودخوری و انزوا بکشاند که می‌تواند تأثیر بدی در روحیه‌شان داشته باشد. در این مطلب می‌خواهیم راجع به فعالیت‌هایی برای بهبود روابط اجتماعی کودکان خجالتی صحبت کنیم.
[yektanet.com]

حتما بخوانید:

    ویژگی‌های کودکان درون گرا و نحوه صحیح برخورد با آنها
    دوست خیالی کودکان و ۴ نکته که والدین باید درمورد آن بدانند
    ۱۰ بازی فوق‌العاده برای رشد مهارت‌های ذهنی و جسمی کودکان

پیش از صحبت دربارهٔ فعالیت‌ها، بیایید ببینیم علت معمول خجالتی شدن کودکان چیست. این مسئله بیشتر مربوط به کودکان با نیازهای خاص (استثنایی) می‌شود. چنین کودکانی از دیگران کناره می‌گیرند و اگر در جمع افراد باشند، دچار نگرانی و اضطراب می‌شوند، چراکه خودشان تا حدودی واقف به متفاوت بودن‌شان هستند؛ گاهی هم فقط نگران این هستند که دیگران آنها را نپذیرند.

خجالتی بودن متأسفانه کودکان را از دوست یابی بازمی‌دارد و ممکن است باعث ناراحتی و افسردگی آنها شود. این حقیقتی است که باید بپذیریم و نباید اجازه بدهیم زندگی به کام کودکانی که کمتر اهل صحبت کردن هستند تا این حد تلخ شود. والدین و معلم‌های کودکان مهم‌ترین نقش را به عهده دارند: آنها هستند که می‌توانند کودکان را از پیلهٔ تنهایی‌شان بیرون بیاورند و برای پیدا کردن دوستان جدید، کمک‌شان کنند. فعالیت‌هایی که در ادامه معرفی می‌کنیم برای این کار مناسب هستند.
۱. استفاده از بازی دسته‌جمعی برای برانگیختن کنجکاوی کودک خجالتی

بازی دسته‌جمعی-کودکان خجالتی

تعدادی اسباب‌بازی پیدا کنید که کودکان بتوانند برای بازی با آنها با یکدیگر تعامل داشته باشند. گروه کوچکی از کودکان را گرد هم جمع کنید و از کودک خجالتی هم بخواهید به آنها بپیوندد. به کودکان اجازه بدهید نوبتی هرکدام چیزی را از جعبه بیرون بیاورند و برای خودشان نگه دارند. پس از آن، از کودکانی که اسباب‌بازیِ شبیه‌به‌هم درآورده‌اند بخواهید پانزده تا بیست دقیقه با یکدیگر بازی کنند. بعد از سپری شدن این مدت‌زمان، اسباب‌بازی‌ها را سر جای‌شان بگذارید و دوباره این کار را انجام بدهید. به این شکل می‌توانیم امیدوار باشیم کودک خجالتی از میان این بچه‌ها هم‌بازی خوبی برای خودش پیدا کند.
حتما بخوانید: ۲۲ بازی ‌گروهی مختلف برای دورهمی‌های دوستانه
۲. درگیر کردن کودک خجالتی در کارهای گروهی

کارهای گروهی-کودکان خجالتی

کارگاه یا مکانی را برای کودکان آماده کنید که بتوانند در گروه‌های دو تا چهارنفره کاردستی درست کنند. تمامی وسایل موردنیازشان را هم فراهم کنید. کودک خجالتی در قالب چنین گروه‌هایی یاد می‌گیرد که با تحمل حضور دیگران در کنارش، روی درست کردن کاردستی‌اش متمرکز باشد. به‌مرورِزمان که حضور کودکان دیگر برایش عادی شود، با آنها ارتباط چشمی برقرار خواهد کرد. کمی بعد با آنها صحبت خواهد کرد و به‌مرور می‌توانیم امیدوار باشیم میان‌شان رابطهٔ دوستی شکل بگیرد.
۳. بازی در هوای آزاد برای تشویق کودک خجالتی به برقراری ارتباط با دیگران

بازی در محیط سرباز-کودکان خجالتی

از بازی‌هایی شروع کنید که تعامل و ارتباط کودکان در آنها محدود است و به‌مرور به بازی‌‌های دیگر رو بیاورید. بازی‌هایی مثل قایم‌باشک یا وسطی برای اوایل کار، انتخاب‌های مناسبی هستند. وقتی کودکان با یکدیگر راحت‌تر شدند، بازی‌هایی را به آنها معرفی کنید که به تعامل بیشتری نیاز دارند و کسانی که در بازی شرکت می‌کنند، باید به هم نزدیک‌تر شوند: فرضا بازی‌هایی مثل انواع بازی فکری یا بسکتبال.
حتما بخوانید: بازی فکری کودکان؛ ۱۴ بازی برای تقویت ذهن و خلاقیت کودک
۴. از کودکان خجالتی انتظارات غیرمنطقی نداشته باشید

داشتن انتظارات معقول از کودکان خجالتی

نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم فعالیت‌های بالا یک‌شبه کودک خجالتی را زیرورو کنند. این را هم نباید فراموش کنیم که بعضی از کودکان در طبیعت‌شان درونگرا هستند. درون گرایی کمی با خجالتی بودن متفاوت است. بهتر است کودکان درونگرا را همان‌طور که هستند، بپذیریم‌.

اما برای کودکان خجالتی، مسئله جور دیگری است. اگر بتوانیم آنها را در فعالیت‌هایی مانند آنچه گفتیم درگیر کنیم، یخ‌شان به‌مرور آب می‌شود و فرصت آشنایی با کودکان دیگر را پیدا خواهند کرد. کودک خجالتی متوجه می‌شود که کودکانِ دیگر آن‌قدرها هم که فکر می‌کرد، بد نیستند و ممکن است در علایقش با بعضی از آنها شریک شود.

اگر کودک خجالتی در همان ابتدای امر با شرکت در فعالیت‌های یادشده دوست تازه‌ای پیدا نکرد، ناامید نشوید. همین‌که حاضر شده است از خلوتش بیرون بزند و با کودکان دیگر بازی کند، خودش قدم بزرگی است. به‌مرورِزمان اتفاق‌های بهتری هم خواهد افتاد.

نظر شما چیست؟ آیا تاکنون با کودکان خجالتی سروکار داشته‌اید؟ راهکاری برای بهبود روابط آنها سراغ دارید؟ نظرتان را با ما و خوانندگان این مطلب به اشتراک بگذارید.


ورزش، تحرک و بازی بهترین راه برای تخلیۀ انرژی و آموزش کودکان است. ورزش کودکان می‌تواند ضمن شاد کردن کودک دلبندتان، به سلامتی بدنی آنها نیز کمک کند. در این مقاله ۱۲ نوع ورزش جذاب برای کودکان مطرح شده است. همراه ما باشید تا شما را با این ورزش‌های ساده اما مؤثر آشنا کنیم.
[yektanet.com]

حتما بخوانید:

    راهنمای انتخاب اسباب بازی کودک از تولد تا ۳ سالگی
    علائم بیش فعالی در کودکان؛ کودک‌تان بیش فعال است یا بازیگوش؟
    ۱۰ بازی فوق‌العاده برای رشد مهارت‌های ذهنی و جسمی کودکان

۱. راه رفتن خرسی

این حرکت برای شانه‌ها و بخش پشتی بدن بسیار مناسب است. خیلی از کودکان این ورزش را دوست دارند. برای انجام این ورزش، کافی است کودک خم شود و دستان خود را روی زمین بگذارد؛ به این ترتیب، وزن بدن او روی پنجه‌های دست و پا وارد می‌شود.

12 ورزش جذاب برای کودکان _ 1. راه رفتن خرسی

سپس باید زانوها را خم کند و شبیه خرس، چهاردست‌وپا راه برود. برای این کار، لازم است دست چپ و پای راست را به‌طور هم‌زمان به‌‌سمت جلو بگذارد و بعد این کار را با دست و پای دیگر انجام دهد.
۲. لی‌لی و جست‌وخیز کردن

12 نوع ورزش جذاب برای کودکان _ 2.لی‌لی و جست‌وخیز کردن

استیو اتینگر (Steve Ettinger)، متخصص تناسب اندام کودکان و نویسندۀ کتاب کودک «ورزش‌های والی» (Wallie Exercises) است. به‌گفتۀ او، لی‌لی یکی از اساسی‌ترین ورزش‌ها برای کودکان و بزرگ‌سالان است و معمولا به ارزشش توجهی نمی‌شود. هرچند که به‌ظاهر ممکن است در دستۀ فعالیت‌های شدید فیزیکی قرار نداشته باشد اما هماهنگی و حرکات موردنیاز برای لی‌لی به‌خوبی می‌تواند ستون فقرات را برای دویدن و پرش آماده کند.
۳. ابرقهرمان

12 نوع ورزش جذاب برای کودکان - 3. ابرقهرمان

هر بچه‌ای دوست دارد که ابرقهرمان درون خودش را کشف کند. برای انجام این ورزش کودک باید روی شکم دراز بکشد و دست‌ها را به‌سمت جلو بکشد. کمی به کمرش قوس دهد و سپس قفسه‌سینه، دست‌ها و پاها را از زمین بلند کند؛ چیزی شبیه به اینکه پرواز می‌کند (راستی شنل قهرمانی را فراموش نکنید!). کمی در این حالت بماند و سپس به وضعیت اول برگردد.
۴. چمباتمه زدن قورباغه‌ای

12 نوع ورزش جذاب برای کودکان - 4. چمپاتمه زدن قورباغه‌ای

کودک باید مثل قورباغه روی پاهایش بنشیند و به‌عنوان تکیه‌گاه، نوک انگشتان دست را بین ساق‌ها روی زمین بگذارد؛ سپس تا جایی که می‌تواند به هوا بپرد.
۵. تمرین با مخروط‌های ورزشی

12 نوع ورزش جذاب برای کودکان - 5. تمرین با مخروط‌های ورزشی

استفاده از پا، بخشی ضروری از هر ورزش یا فعالیت فیزیکی است. با استفاده از مخروط‌های ورزشی (یا نردبان سرعت) به کودکان کمک کنید تا با استفاده از پاها بیشتر روی بدن‌شان کنترل و تسلط پیدا کنند. پنج مخروط را با فواصل منظم در یک خط قرار دهید. کودک باید از یک سمت بازی را شروع کند و تا سمت دیگر با الگوهای مختلف از بین مخروط‌ها عبور کند. دوره‌های کوتاه ورزش‌های تمرکزی، در برابر دویدن‌های طولانی و آهسته، به کودکان کمک می‌کند تا مهارت‌هایشان را بدون حواس پرتی تقویت کنند.
۶. راه رفتن خرچنگی

ره رفتن خرچنگی کودک - ۱۲ حرکت ورزشی سرگرم‌کننده و جذاب برای کودکان و والدین

هرکسی می‌تواند راه رفتن خرچنگ را تقلید کند. کودک خود را تشویق کنید تا این کار را انجام دهد. برای این ورزش، ابتدا روی زمین بنشیند و پاهای خود را خم کند، به‌طوری‌که کف پا روی زمین باشد. کمی به پشت دراز بکشد و کف دست‌هایش را روی زمین بگذارد؛ سپس درحالی‌که کف پا و کف دست‌‌هایش روی زمین است، باسن خود را از زمین بلند کند، شروع به راه رفتن کند و با استفاده از دست‌ها و پاها به هر سمتی برود که می‌خواهد.
۷. ستارۀ دریایی (Star Jack)

12 نوع ورزش جذاب برای کودکان - 7. ستارۀ دریایی

این حرکت شبیه ورزش پروانه است اما به‌جای اینکه کودک پاهایش را بیشتر از عرض شانه باز کند، ابتدا به‌صورت مستقیم می‌پرد و زمانی که بین زمین و هوا است مثل ستارۀ دریایی دست‌ها و پاها را باز می‌کند.
۸. وضعیت درخت

12 نوع ورزش جذاب برای کودکان - 8. وضعیت درخت

بازی وضعیت درخت به کودکان کمک می‌کند تا تمرینِ تمرکز کنند، عضلات مرکزی بدن را تقویت کنند و همچنین گیرنده‌های حس عمقی بدن را بهبود بخشند. برای انجام این ورزش باید روی یک پا بایستد و پای دیگر را خم کند. در اینجا تعادل را برقرار کند یا به‌آرامی مچ پای خود را خم کند و کف پای خم‌شده را روی ساق پایی قرار دهد که روی آن ایستاده است. کودک باید سعی کند انگشتان پای خم‌‌شده به‌سمت پایین باشد و با کف پا به ساق پای مقابل فشار وارد کند. درجهت مخالف هم ساق پا به کف پای او فشار وارد می‌کند. همچنین دست‌هایش را مثل شاخه‌های درخت رو به آسمان بگیرد.
حتما بخوانید: بهترین راههای بالا بردن تمرکز در کودکان
۹. وضعیت کودک

12 نوع ورزش جذاب برای کودکان - 9. وضعیت کودک

این وضعیت به فعال شدن سیستم عصبی پاراسمپاتیک (خودمختار) کمک می‌کند و به بدن اجازۀ استراحت و هضم می‌دهد. برای این کار باید به حالت سجده قرار گیرد و زانوها را کمی از هم باز کند، به‌نحوی‌که قفسه‌سینه روی ران‌ها قرار بگیرد. سپس دست‌هایش را به‌سمت جلو بکشد؛ طوری‌که کف دست کاملا روی زمین قرار گیرد و روی آن فشار ایجاد کند. پیشانی خود را هم برای استراحت روی زمین بگذارد.
۱۰. وضعیت قایق

12 نوع ورزش جذاب برای کودکان - 10. وضعیت قایق

این وضعیت به استحکام ستون فقرات کمک می‌کند. از آنجا ‌که وضعیت قایق نوعی ورزش قدرتی است و به استقامت بدن کمک می‌کند، یکی از ورزش‌های مناسب برای کودکان به حساب می‌آید. برای این ورزش، لازم است کودک روبه‌روی فرد دیگری بنشیند؛ سپس کف پاهایش را به کف پای طرف مقابل بچسباند. آنگاه دست‌های همدیگر را بگیرند، به‌طوری‌که پاها در بین دست‌ها قرار داشته باشد. کمی زانوها را خم کنند. هم‌زمان با هم، یک پا را به‌آرامی از زمین بلند کنند و سپس این کار را با پای دیگر انجام دهند.
۱۱. وضعیت قورباغه

12 نوع ورزش جذاب برای کودکان - 11. وضعیت قورباغه‌

این ورزش یکی از حالت‌های چمباتمه یا قوز کردن است که برای تقویت قوزک پا، بهبود انعطاف پذیری زانوها و کشش ستون فقرات مناسب است؛ همچنین به دستگاه گوارش کمک می‌کند. از کودک بخواهید پاهایش را به اندازۀ عرض شانه‌ها باز کند. کمی پاها را به‌طرف خارج بچرخاند تا احساس راحتی کند. سپس به حالت قوزکرده زانوها را خم کند و دست‌ها را بین پاها قرار دهد. درحالی‌که زانوها را از هم جدا می‌کند، کف دست‌ها را به هم نزدیک کند.
۱۲. حرکت جنگجو ۳
12 نوع ورزش جذاب برای کودکان - 12. حرکت جنگجو 3

این وضعیت علاوه بر تقویت و کشش پشت، می‌تواند در بهبود تعادل و هماهنگی به کودک کمک کند. از کودک بخواهد بایستد و سعی کند وزن بدن را روی یک پا منتقل کند. سپس به‌آرامی سعی کند با کشیدن دست‌ها به‌سمت جلو، قسمت بالاتنه را به‌سمت جلو بکشد. پای دیگر را تا جایی که امکان دارد به‌سمت بالا بیاورد تا به‌صورت موازی با زمین قرار گیرد؛ انگار دارد مثل هواپیما پرواز می‌کند. در این حالت به زمین خیره شود. کف پای خود را خم کند تا جهت انگشتان به‌سمت زمین باشد.


ترس از مدرسه یا مدرسه هراسی موضوع عجیب یا پیش‌پا افتاده‌ای نیست. بسیاری از کودکان از رفتن به مهد‌کودک، پیش‌دبستانی یا مدرسه می‌ترسند. کودکان از سن ۱ تا ۲ سالگی «اضطراب جدایی» را تجربه می‌کنند. اگر کودکی در این سنین از والدینش جدا شود، به اضطراب و وابستگی دچار می‌شود. برخی کودکان حتی در محیط‌های خارج از خانه احساس راحتی و امنیت خود را از دست می‌دهند. این وضعیت طبیعی است و جای نگرانی ندارد. این مشکلات به‌مرورِزمان و با اقدامات آرامش‌بخش و پرورش احساس استقلال از بین می‌روند. برای پی‌بردن به نشانه‌ها و روش‌های بر‌طرف‌کردن ترس از مدرسه این مقاله را بخوانید.
[yektanet.com]

حتما بخوانید:

    چطور به کاهش استرس کودکان در مدرسه کمک کنیم؟
    علائم استرس در کودکان؛ عوامل ایجاد و راههای درمان آن
    چطور بچه‌ها را برای شروع مدرسه آماده کنیم؟

اضطراب جدایی در برخی کودکان عمیق‌تر و ماندگار‌تر است. در این صورت باید هوشیار‌تر بود؛ چون ممکن است مسائل جدی‌تری در میان باشد! اگر ترس از مدرسه تا مدتی طولانی ادامه پیدا کند، تأثیرات مخرب جسمی و روحی‌ای بر کودکان خواهد داشت. طفره‌رفتن، استنکاف و یا ترس از مدرسه به همین وضعیت اطلاق می‌شود.
ویژگی‌ها و نشانه‌های ترس از مدرسه

کودکانی که از مدرسه می‌ترسند اغلب بسیار حساس و نا‌ایمن‌اند. این کودکان ترجیح می‌دهند همیشه کنار والدین خود بمانند و در صورت جدایی از آنها دچار اضطراب می‌شوند! اگر فرزندتان نشانه‌های زیر را بروز داد، ممکن است با ترس از مدرسه روبه‌رو باشد:

    نشانه‌های جسمی مداوم مانند ناراحتی‌های شکمی، حالت تهوع، استفراغ، اسهال یا خستگی شدید بدون علت پزشکی قابل‌تشخیص و واقعی؛
    کج‌خلقی، وابستگی یا علائم اضطراب در صورت جدایی از والدین؛
    ترس شدید از تنهایی یا ترس‌های غیر‌منطقی؛
    دشواری در خوابیدن و کابوس دیدن مداوم؛
    بروز نشانه‌ها در روز‌های مدرسه و رفع این نشانه‌ها در روز‌های تعطیل و آخر هفته‌ها.

کودکانی که با هراس از مدرسه روبه‌رو هستند، تا مدتی طولانی و به‌صورت ادامه‌دار از مدرسه‌ رفتن امتناع می‌کنند. این ترس مشکل نادری نیست و متأسفانه تأثیر مخربی بر تحصیل کودکان دارد. تخمین زده می‌شود که ۱ تا ۵ درصد از کودکان، ترس از مدرسه دارند.

ترس از مدرسه تجربهٔ استرس‌آفرینی برای کودک و والدین است. خوشبختانه والدین می‌توانند برای کنار‌آمدن کودکان با این ترس و غلبه بر آن اقدامات مؤثری انجام دهند. گام نخست برای حل مشکل این است که بفهمید «چرا فرزند‌تان از مدرسه‌ رفتن می‌ترسد».
دلایل به وجود‌ آمدن ترس از مدرسه

انزوا و ترس از مدرسه

پژوهشی در این حوزه، ۵ عامل زیر را با ترس از مدرسه مرتبط می‌داند:

    متغیر‌های اجتماعی ـ جمعیت‌شناختی (Sociodemographic)؛
    اضطراب؛
    افسردگی؛
    عوامل آموزشی (مربوط به محیط آموزشی)؛
    عوامل خانوادگی.

با در‌ نظر‌ داشتن عوامل بالا، نقش‌آفرینی مسائل زیر را نیز بررسی کنید:

    نقل‌مکان، شامل انتقال به مدرسۀ جدید، رفتن به کلاس بعدی و شروع کلاس‌های جدید؛
    تغییر در زندگی خانوادگی مانند جدا‌ شدن اعضای خانواده، طلاق، مرگ عضوی از خانواده یا هرگونه رویداد تروماتیک (ازنظر روانی هولناک) دیگر؛
    دغدغهٔ امنیت یا سلامت اعضای خانواده (مانند بیماری یکی از اعضا)؛
    اضطراب اجتماعی یا خجالتی‌ بودن؛
    مشکلات عذاب‌آور یا خجالت‌آور مانند شب ادراری مداوم؛
    با زورگویی یا تهدید روبه‌رو شدن در مدرسه؛
    ترس از عملکرد و نمرات ضعیف در مدرسه؛
    ترس از روابط بد با معلم‌ها یا هم‌کلاسی‌ها؛
    ترس (واقعی یا خیالی) از تنبیه یا مسخر‌ه شدن در مدرسه؛
    داشتن والدینی بیش از حد محافظت‌کننده (وابسته‌کننده) باجود پاک‌نیت‌بودن.

توجه کنید که کشف علت اجتناب کودکان از مدرسه گاهی بسیار دشوار است. ممکن است حتی خود کودک نیز متوجه نباشد چرا با مدرسه رفتن دچار اضطراب، ناراحتی یا مریضی می‌شود.
ترس از مدرسه در چه کودکانی بیشتر بروز می‌کند؟

هر کودکی ممکن است با ترس از مدرسه روبه‌رو شود. برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهند که کودکانی با شرایط زیر، بیشتر در معرض خطر هستند:

    تک‌فرزند‌ها؛
    کوچک‌ترین فرزند خانواده؛
    کودکانی که بیماری‌های مزمن دارند.

چگونه به کودکانی که ترس از مدرسه دارند کمک کنیم؟

همدلی کردن با کودک در مقابل ترس از مدرسه

دوباره تأکید می‌کنیم که بیزاری یا اکراه از مدرسه در اکثر کودکان از بین می‌رود. اگر احساس می‌کنید ترس کودک شما عمیق و ماندگار است، برای پیشگیری از بروز مشکلی مزمن و طولانی‌مدت می‌توانید اقدامات مؤثری انجام دهید. در صورت جدی‌نگرفتن این مسئله، توانایی فرزند شما برای کسب استقلال و بلوغ روانی و همچنین تحصیلات او به خطر می‌افتد.

در نخستین گام، اجازه دهید پزشک اطفال فرزند شما را معاینه کند. پزشک وجود هرگونه علت قابل‌درمان پزشکی را تشخیص خواهد داد. بسیاری از نشانه‌های مدرسه هراسی (مانند مشکلات شکمی) ممکن است نه به‌علت این ترس بلکه به‌علت مشکلات جسمی بروز کنند؛ به این ترتیب، هر نوع بیماری احتمالی شناسایی و درمان می‌شود.

پس از اینکه خیال‌تان از بابت مشکلات پزشکی آسوده شد، از معلم یا مشاور یا روان‌شناس مدرسه کمک بخواهید. با کمک آنها سعی کنید دلایل احتمالی ترس کودک خود را شناسایی کنید. با همراهی کارکنان مدرسه می‌توانید برنامه‌ای برای افزایش تمایل فرزند‌تان به مدرسه و کاهش رفتار‌های سلبیِ او طراحی و اجرا کنید.

برنامه‌های مداخله‌ای برای فائق‌آمدن بر ترس از مدرسه در هر دو محیط خانه و مدرسه اجرا می‌شوند. ممکن است راهبرد خاصی بیشترین کمک را به فرزند شما برساند، اما بد نیست همهٔ راهکار‌های زیر را در نظر بگیرید:
۱. با فرزند خود گفت‌و‌گو کنید

گاهی کودکان احساسات خود را بدون درخواست شما بیان نمی‌کنند. به‌جای سؤالات بله/خیر از سؤالاتی با پایان باز استفاده کنید تا کودک بتواند جای خالی را کامل کند. مثلا بپرسید: «وقتی در مدرسه هستی، چه چیزی بیشتر از همه آزارت می‌دهد؟»
۲. موانع آموزشی را پیدا کنید

ببینید آیا مهارت‌های ضعیف یادگیری یا نوعی ناتوانی در آموختن، نقشی در ترس از مدرسه دارند یا نه. حتی برای دانش‌آموزان ممتاز هم ترس از شکست (نمرات ضعیف)، یکی از علل ترس از مدرسه است.
۳. به فرزند‌تان تسلی‌خاطر دهید

همواره به فرزند‌تان یاد‌آوری کنید که همه‌چیز درست می‌شود. رفتار شما نیز باید همین گفتار را تأیید کند. به همین دلیل، نگرانی خود را بروز ندهید.
۴. یک متحد پیدا کنید

از معلم یا یکی دیگر از مسئولان مورد‌اعتماد مدرسه کمک بگیرید. از او بخواهید در صورت مضطرب شدن فرزند‌تان یا بروز هر‌ مشکلی پشتیبان او باشد.
۵. روابط فرزند خود با دوستانش را تحکیم کنید

به فرزند خود کمک کنید روابط دوستانه‌اش را گسترش دهد. می‌توانید دوستانش را به منزل دعوت کنید یا او را در یک باشگاه ورزشی یا فعالیت جمعی دیگر ثبت‌نام کنید.
۶. برنامه‌های فرزند‌تان را ارزیابی کنید

مطمئن شوید کودک‌تان فرصت‌های لازم برای موفقیت تحصیلی را دارد و هم‌زمان می‌تواند به فعالیت‌های مورد‌علاقه‌اش هم بپردازد.
۷. فرزند خود را توانمند کنید

اگر به کودک‌تان زورگویی شده است، راهبرد‌های مختلفی را برای باز‌پس‌گیری قدرت و غرور او بررسی کنید. اگر لازم بود، از افراد متخصص کمک بگیرید.
۸. هر جا لازم بود مداخله کنید

اگر فرزند‌تان با تهدیدی جدی در مدرسه یا محله روبه‌رو است، حتما برای رفع آن اقدام کنید. به یاد داشته باشید که تشویق فرزند‌تان به تلافی‌کردن بهترین روش مقابله با قلدر‌ها نیست.
۹. آهسته و پیوسته اقدام کنید

اگر ترس کودک از مدرسه شدید است، ابتدا فقط چند ساعت او را به مدرسه ببرید؛ به‌مرور، زمان حضور او را افزایش دهید تا نهایتا یک روز کامل را در مدرسه سپری کند.
۱۰. از پاداش‌دادن استفاده کنید

با استفاده از «نظام مدیریت رفتار»، برای حضور در مدرسه به فرزند‌تان جایزه بدهید. از طرف دیگر، اگر فرزند‌تان از مدرسه رفتن سر‌ باز زد و در خانه ماند، فعالیت‌های تفریحی را برای او ممنوع کنید.
۱۱. با متخصص م کنید

اگر مسائل خانوادگی شما مشکل فرزند‌تان را تشدید می‌کند، حتما با متخصص سلامت روان م کنید. اگر ترس از مدرسه با مداخلات شما نیز بهبود نیافت باز هم با متخصص م کنید. در صورت امکان، همهٔ اعضای خانواده را در جلسات مشاوره مشارکت دهید؛ چون روابط خانوادگی هم بر ترس از مدرسه مؤثر است و هم از آن تأثیر می‌پذیرد.
سخن آخر

ترس از مدرسه برای والدین نیز تجربهٔ بسیار مشقت‌آفرینی است. گفت‌و‌گو با فرزند‌تان دربارۀ ترس‌هایش اهمیت فراوانی دارد. حامی فرزند خود باشید و به او نشان دهید مشکلش را درک می‌کنید. فرزند‌تان باید احساس کند که با همکاری هم می‌توانید استرس مدرسه‌ رفتن را کاهش دهید و آن را به تجربه‌ای لذت‌بخش تبدیل کنید. با همکاری فرزند خود، کارکنان مدرسه و افراد متخصص می‌توانید برنامه‌ای برای از بین بردن این ترس طراحی کنید.


تیگران پطروسیان و لِون آرونیان دو قهرمان مشهور شطرنج‌‌اند اما تنها اشتراک آنها شطرنج‌بازی نیست! آنها هر دو اهل ارمنستان هستند و ارمنستان اولین کشوری است که در مدارس آن به همهٔ کودکان ۶ ساله شطرنج آموزش می‌دهد. همهٔ والدین به فکر آینده فرزندان خود هستند. همه تلاش می‌کنند فرزندان خود را در مسیر صحیح قرار دهند. مهم‌ترین مأموریت والدین، یافتن بهترین راهکارها برای پیشرفت کودکان است. اگر پدر و مادر دلسوزی هستید که در انتخاب فعالیت مطلوب برای فرزند خود تردید دارید، حتما این مقالهٔ آموزشی را مطالعه کنید. در این مقاله ۱۰ مورد از مهم‌ترین فواید شطرنج برای کودکان، سلامت مغز و رشد فکری آنها را به همراه تأثیر آن بر آینده کودکان بررسی کرده‌ایم. با ما همراه باشید.
[yektanet.com]

حتما بخوانید:

    ۱۰ بازی فوق‌العاده برای رشد مهارت‌های ذهنی و جسمی کودکان
    چگونه خلاقیت کودکان را پرورش دهیم؟
    ۹ راهکار منحصر به فرد برای تقویت حافظه کودکان

شطرنج، بازی جوانمردانه‌ای‌ست. فرزند شما در یک سمت، صفحهٔ شطرنج وسط و کودک دیگر در سمت مقابل است. هیچ برخورد فیزیکی‌ای در کار نیست. شطرنج رزم ذهن‌ها‌ست. پادشاه بازی‌های تخته‌ای ویژگی‌های شگفت‌آور فراوانی دارد؛ ویژگی‌هایی که احتمالا هرگز به ذهن ما خطور نکرده‌اند. آیا فکر می‌کنید یادگیری شطرنج برای کودکان دشوار است؟ قول می‌دهیم بعد از خواندن مزایای بازی شطرنج برای کودکان، در انتخاب‌های خود تجدید‌نظر کنید.
۱.شطرنج در پیشگیری از آایمر مؤثر است

فواید شطرنج برای کودکان

وقتی شطرنج بازی می‌کنید، فعال‌ترین عضو بدن مغز است. مغز مانند یک عضله عمل می‌کند. به همین دلیل، برای حفظ سلامت و پیشگیری از صدمات، به تمرینات مداوم نیاز دارد. پژوهش‌های پزشکی نشان می‌دهند شطرنج بازی‌کردن احتمال بروز «زوال عقل» را کاهش می‌دهد. علاوه بر این، شطرنج عملکرد مغز را بهبود می‌بخشد. به همین دلیل، از بروز عوارض آایمر (گم کردن آدرس، فراموش کردن نام‌ها و …) در افراد مبتلا جلوگیری می‌کند.

شطرنج از بروز اختلال‌هایی مانند اضطراب و افسردگی در آایمری‌ها نیز پیشگیری می‌کند. نشریهٔ «The New England Journal of Medicine» پژوهش جالب‌توجهی دربارهٔ تأثیر فعالیت‌های ذهنی در پیشگیری از آایمر منتشر کرده است. این پژوهش نشان می‌دهد احتمال زوال عقل در افراد بالای ۷۵ سالی که به فعالیت‌های ذهنی (مانند شطرنج) می‌پردازند بسیار کمتر از افراد کهن‌سالی است که فعالیت ذهنی ندارند.
۲. شطرنج موجب افزایش یادگیری در کودکان می‌شود

آنتنی را تصور کنید که سیگنال‌های مختلف را دریافت می‌کند. هر‌چه تعداد آنتن‌های شما بیشتر باشد، سیگنال‌های بیشتری را دریافت می‌کنید و گیرایی‌تان افزایش می‌یابد. دندریت‌ها، آنتن‌های عصبی ما هستند. این یاخته‌های عصبیِ درخت‌مانند، سیگنال‌های دریافتی از سلول‌های عصبی را به نورون‌ها انتقال می‌دهند. یادگیری شطرنج یک فعالیت فکری مداوم است که در سنین کودکی موجب رشد و توسعه مداوم دندریت‌ها می‌شود.
۳. شطرنج ضریب هوشی (IQ) فرزندان شما را افزایش می‌دهد

افراد تیز‌هوش شطرنج بازی می‌کنند. جای تعجب ندارد که شطرنج هوش کودکان را افزایش می‌دهد. پژوهشی گسترده بر روی ۴۰۰۰ کودک ونزوئلایی این موضوع را اثبات کرده است. ضریب هوشی کودکان (دختر و پسر) مورد پژوهش پس از تنها ۴ ماه آموزش شطرنج افزایش یافت!

حرکت‌دادن مهره‌ها یک فعالیت معمولی نیست بلکه نتیجه بالا‌رفتن هوش است. اگر دوست دارید که فرزند‌تان با ضریب هوشی بالای خود بدرخشد، دنیای شطرنج منتظر او‌ست.
۴. شطرنج مهارت‌های حل مسئلهٔ کودکان را تقویت می‌کند

فواید شطرنج برای کودکان

در دنیای رو‌به‌توسعهٔ امروزی، ما هر روز و در هر مرحله از زندگی با مشکلات و موانع فراوانی رو‌به‌رو می‌شویم. ما برخی از این مسائل را رفع‌و‌رجوع می‌کنیم اما به دلیل اینکه مهارت‌های حل مسئله ما ناقص است، از حل بسیاری مسائل نا‌توانیم.

والدین موظف‌اند فرزندان خود را برای رو‌یا‌رویی با این مسائل آماده کنند. والدین باید شیوهٔ حل مسئله و عبور از موانع را به کودکان آموزش دهند. هرچه زود‌تر شروع کنید، اعتماد به نفس و استقلال کودک شما سریع‌تر تقویت می‌شود. شطرنج نمونه‌ای درخشان از آموزش مهارت‌های حل مسئله است. اجازه دهید فرزند‌تان با شطرنج بازی‌کردن به فردی دارای مهارت حل مسئله و اعتماد به نفس بالا تبدیل شود.
۵. شطرنج مهارت‌های تجسم فضایی (هندسی) را افزایش می‌دهد

توانایی تجسم فضایی در محاسبات بازی شطرنج اهمیت بالایی دارد. بازیکنان باید وضعیت مهره‌ها را در ۱۰ حرکت آینده محاسبه کنند، تغییرات بازی را تجسم کنند، موقعیت خود‌شان را پس از چند حرکت تصور کنند و محاسبات ذهنی سنگینی انجام دهند.

به‌تازگی پژوهشی دربارهٔ «برتری مردان در شطرنج» انجام شده است. این پژوهش نشان می‌دهد توانایی تجسم فضایی در مردان، توسعه‌یافته‌تر از ن است. یعنی توانایی تجسم اشیاء در فضا، تصور یک موقعیت و دست‌کاری ذهنی تصاویر در مردان قوی‌تر از ن است. این توانایی نقش مهمی در تفکرات و محاسبات بازی شطرنج دارد. در بازی شطرنج باید مسائل پیچیده و زیر‌مجموعه‌های این مسائل را حل کرد. حل این مسائل تنها زمانی ممکن است که ضریب هوشی فرزند شما بالا باشد.
۶. شطرنج حافظهٔ کودک شما را تقویت می‌کند

تصور عموم مردم این است که شطرنج حافظه را تقویت می‌کند. خوشبختانه این تصور درست است. وقتی شطرنج بازی می‌کنید باید حرکات رقیب و موقعیت‌هایی که به نفع او هستند را به یاد بسپارید. برای موفقیت در بازی شطرنج باید راهبرد‌های آغاز بازی و فوت‌و‌فن‌های آن را از بر کرد. همین مورد به‌تنهایی برای تقویت حافظهٔ فرزند شما کافی‌ست.
۷. شطرنج هر دو سمت مغز را تقویت می‌کند

فواید شطرنج برای کودکان - تقویت هر دو سمت مغز

تصور می‌شد شطرنج‌باز‌های قهار برای انجام محاسبات فضایی و تجسم‌های ذهنی بیشتر از سمت چپ مغز استفاده می‌کنند. تا این که پژوهشگران آلمانی به نتایج عجیبی دست یافتند! پژوهش آنها نشان می‌داد در بازی شطرنج، نیمکرهٔ راست مغز به‌اندازهٔ نیمکرهٔ چپ فعال است.

بله، بازیکنان شطرنج از تمام مغز‌شان استفاده می‌کنند. والدین گرامی! بازی شطرنج و آموختن قواعد و فنون آن هر دو سمت مغز فرزندان شما را تمرین و توسعه می‌دهد.
۸. شطرنج خلاقیت کودکان را افزایش می‌دهد

مغز یکی از مهم‌ترین اعضای بدن است. یک عضو بدن با وزن تقریبی ۱٫۳ کیلو‌گرم و دارای ۱۰۰ میلیارد نورون با ۱۰۰ تریلیون اتصالات عصبی مدیر بدن ما‌ست. نیمکره‌های مغز بسیار شبیه به هم هستند اما نحوهٔ فعالیت و پردازش اطلاعات آنها بسیار متفاوت است. نیمکرهٔ چپ مغز مسئول تفکر تحلیلی و روشمند و نیمکرهٔ راست مسئول تفکر خلاق یا هنری‌ست.

پژوهشی ۳۲ هفته‌ای که روی دانش‌آموزان کلاس ۷ تا ۹ انجام شد، تأثیر فعالیت‌های متفاوت مانند شطرنج، استفاده از رایانه و … بر خلاقیت نوجوانان را بررسی کرد. نتایج این پژوهش نشان می‌دهند نوجوانانی که شطرنج بازی می‌کنند در مقایسه با دیگران خلاقیت بالا‌تری به دست می‌آورند. در حقیقت افزایش خلاقیت بزرگ‌ترین دستاورد طرفداران شطرنج است.
۹. شطرنج تمرکز فرزند شما را بهبود می‌دهد

افزایش تمرکز از فواید شطرنج برای کودکان

تمرکز یکی از مهم‌ترین اامات بازی شطرنج است. محال است بتوانید در حین بازی شطرنج به چیز دیگری فکر کنید و برنده شوید. در بازی شطرنج، رقبا حرکات‌شان را به فرزند شما اطلاع نمی دهند. بنابراین فرزند شما باید روی بازی متمرکز باشد و به تمام حرکات و جزئیات بازی حریف دقت کند. به این ترتیب شطرنج باعث افزایش تمرکز کودکان می‌شود. بهبود تمرکز به دیگر فعالیت‌های کودکان نیز سرایت می‌کند.
۱۰. شطرنج برنامه‌ریزی و دور‌اندیشی را آموزش می‌دهد

دوران نوجوانی خود را به‌ یاد بیاورید. شاید حسرت انجام کاری را می‌خورید و آرزو می‌کنید آن کار را بدون فکر‌کردن به عواقبش انجام نداده بودید. همهٔ شطرنج‌باز‌ها همواره در حال برنامه ریزی و پیش‌بینی آینده هستند،‌ فرقی نمی‌کند کجا باشند! این یکی از ویژگی‌های شخصیتی بازیکنان شطرنج است.

برنامه‌ریزی یکی از اقدامات مهم در بازی شطرنج است. این ویژگی به بخشی از شخصیت بازیکنان تبدیل می‌شود و آنها را به تبعیت از این قوانین مجبور می‌کند. اگر نوجوانی می‌خواهید که دارای مهارت برنامه‌ریزی است، اکنون زمان اقدام کردن است.
سخن آخر

مهارت‌هایی که برای بازی شطرنج به کودکان آموزش داده می‌شود در تمام شئون زندگی به کار می‌روند. آموزش شطرنج افراد را برای رو‌یا‌رویی با دشواری‌های زندگی آماده می‌کند. انتخاب‌های سخت در این بازی افراد را برای رفع موانع زندگی با روش‌های خلاقانه تربیت می‌کند. آموزش شطرنج به کودکان می‌تواند بهترین هدیهٔ ما به آنها باشد!

بیایید با کودکانمان شطرنج بازی کنیم. شاید فرزند شما جهان شطرنج را فتح کرد و به نابغهٔ بعدی شطرنج تبدیل شد. اجازه دهید فرزند‌تان شانس خود را امتحان کند.


تغذیه سالم برای کودکان و داشتن کودکانی سالم و بانشاط خواسته هر پدر و مادری است؛ اما آیا ما به عنوان پدر و مادر، از مواد مغذی موردنیاز کودکان و میزانی که از هریک در طول روز باید دریافت کنند آگاهی داریم؟ در ادامهٔ این مطلب به ذکر مواد مغذی موردنیاز کودکان و بهترین منابع موجود برای هریک خواهیم پرداخت. سپس به‌تفکیک گروه‌های سنیِ دختر و پسر، میزان مواد مغذی موردنیاز هریک در طول روز را بررسی خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
[yektanet.com]

حتما بخوانید:

    راهنمای کامل تغذیه نوزاد در ماه‌های مختلف زندگی
    کمبود آهن در کودکان، علائم، عوارض و منابع مورد نیاز برای رفع آن
    چگونه با کودکان بدغذا رفتار کنیم؟

تغذیه سالم برای کودکان پیرو همان اصول و قواعد تغذیهٔ بزرگ‌سالان است. مواد مغذی موردنیاز برای سالم بودن به سن‌وسال ارتباط ندارد و همه ما به آنها نیاز داریم: به ویتامین ها، مواد معدنی، کربوهیدرات، پروتئین، چربی و دیگر مواد مغذی. در این میان، مسئله‌ای وجود دارد که تغذیه کودکان را تا حدودی متفاوت از دیگر گروه‌های سنی می‌کند و آن میزان متفاوت مواد مغذی موردنیاز آنها در طول یک روز کامل است.

سؤالی که پیش می‌آید این است که تغذیه سالم برای کودکان شامل چه مواردی می‌شود و از چه اصولی باید پیروی کنیم تا کودک‌مان روند طبیعی رشدش را طی کند. در ادامه، شما را با نیازهای اساسی تغذیه‌ای برای رشد کودکان دختر و پسر در گروه‌های سنی مختلف آشنا خواهیم کرد.
تغذیه سالم برای کودکان شامل چه مواردی می‌شود؟

تغذیه سالم برای کودکان-مواد مغذی مورد نیاز

پیش از آنکه به‌تفکیک گروه‌های سنی مختلف کودکان مواد مغذی موردنیازشان را بررسی کنیم، خوراکی‌های سالم و مهمی را معرفی می کنیم که تا جای ممکن باید در رژیم غذایی کودکان لحاظ شوند.
۱. پروتئین

غذاهای دریایی، گوشت قرمز یا گوشت مرغ بدون‌چربی، تخم مرغ، لوبیا، نخود فرنگی، سویا، آجیل و دانه‌های بدون نمک ازجمله مواد غذایی مناسب برای تأمین پروتئین کودکان هستند.
۲. میوه‌جات

یکی دیگر از موارد مهم در تغذیه سالم برای کودکان در نظر گرفتن میوه‌جات است. کودکان را تشویق کنیم به‌جای آبمیوه از انواع میوه‌های تازه، میوه خشک‌‌شده، یخ‌زده و کنسرو (کمپوت) های طبیعی میوه استفاده کنند. اگر کودک‌تان اصرار دارد آب‌میوه بنوشد، سعی کنید آب‌میوه ۱۰۰ درصد طبیعی باشد و شکر افزوده نداشته باشد. برای میزان آب‌میوهٔ مصرفی در طول روز هم محدودیتی در نظر بگیرید. اگر از کنسرو میوه استفاده می‌کنید، به‌دنبال مارکی باشید که از آب طبیعی خود میوه در آن استفاده شده باشد و شکر افزوده نداشته باشد. به خاطر داشته باشید که ارزش غذایی یک‌چهارم فنجان میوه خشک‌شده، معادل یک فنجان کامل میوه طبیعی است. البته مصرف بیش از حد میوهٔ خشک‌شده می‌تواند باعث جذب کالری اضافی شود.
۳. سبزیجات

مصرف سبزیجات هم در تغذیه سالم برای کودکان حائز اهمیت است. مثل مورد قبل می‌توانید از انواع تازه، کنسروشده، یخ‌زده و خشک‌شدهٔ سبزیجات استفاده کنید. سبزیجاتی که در رژیم غذایی کودک در نظر می‌گیرید، تا حد امکان باید متنوع باشند. انواع سبزیجات به رنگ‌های سبز تیره، قرمز و نارنجی، لوبیا و نخودفرنگی، سبزیجات نشاسته‌ای (به سبزیجاتی گفته می‌شود که کربوهیدرات زیادی دارند مثل سیب زمینی، زردک و کدو حلوایی) و دیگر گونه‌های سبزیجات را به‌صورت هفتگی در رژیم غذایی کودک لحاظ کنید. اگر سبزیجات کنسروشده یا یخ‌زده را آماده می‌خرید، به‌دنبال محصولاتی باشید که سدیم کمتری دارند.
۴. غلات

اهمیت غلات هم در تغذیه سالم برای کودکان کمتر از ۲ مورد پیشین نیست. سعی کنید تا جای ممکن از غلات کامل استفاده کنید. نانِ تهیه‌شده از غلات کامل، بلغور جو، ذرت بوداده و برنج قهوه ای یا برنج وحشی ازجمله انتخاب‌های سالم و مناسب برای این منظور هستند. از سوی دیگر، بهتر است مصرف غلات فرآوری‌شده مانند برنج، نان و ماکارونی سفید را محدود کنید.
۵. لبنیات

لبنیات از دیگر پایه‌های اصلی تغذیه سالم برای کودکان است. آنها را تشویق کنیم که بیشتر از لبنیات کم‌چرب یا بدون‌چربی استفاده کنند. شیر، ماست، پنیر و شیر سویا انتخاب‌های خوبی هستند.
در تغذیه سالم برای کودکان مصرف چه خوراکی‌هایی را باید محدود کرد؟

تغذیه سالم برای کودکان-محدود کردن مصرف شکر افزوده

در رعایت تغذیه سالم برای کودکان زمانی به نتیجهٔ دلخواه می‌رسیم که با محدود کردن مصرف خوراکی‌های زیر، میزان کالری دریافتی کودک را کنترل کنیم:
شکر افزوده

بهتر است مصرف شکر افزوده تا حد امکان محدود شود. قندی که به‌طور طبیعی در میوه‌جات، شیر و نظایر این خوراکی‌ها وجود دارد، شکر افزوده به‌شمار نمی‌رود و سالم است. شکر قهوه ای و سفید، ذرت شیرین‌کننده، شربت ذرت و عسل از جمله خوراکی‌های حاوی شکر افزوده هستند.
حتما بخوانید: حذف شکر چه تاثیری بر سلامت فرزندان دارد؟
چربی‌های ترانس و اشباع‌شده

در رعایت تغذیه سالم برای کودکان باید مصرف این نوع چربی‌ها را هم محدود کنیم. چربی اشباع‌شده و ترانس بیشتر در گوشت قرمز، گوشت مرغ، محصولات لبنی پرچرب و روغن جامد یافت می‌شود. می‌توانیم از روغن سبزیجات و دانه‌ها به‌عنوان جایگزین این چربی‌های مضر استفاده کنیم که هم اسیدهای چرب ضروری را تأمین می‌کنند و هم حاوی ویتامین E هستند. زیتون، آجیل، آووکادو و خوراک‌های دریایی از دیگر مواد خوراکی حاوی چربی‌ های مفید هستند. از روغن‌های هیدروژنه (روغن جامد و نیمه‌جامد) هم باید پرهیز کرد؛ چون حاوی چربی‌های ترانس و اشباع‌شده هستند.

اگر در رعایت تغذیه سالم برای کودکان به‌دنبال رژیم غذایی مشخصی می‌گردید یا سؤال و نگرانی‌ای در این باره دارید، با پزشک متخصص کودکان یا متخصص تغذیه م کنید.
مواد مغذی موردنیاز برای کودکان و نوجوانان دختر و پسر بین ۲ تا ۱۸ سالگی

در ادامه به‌تفکیک گروه‌های سنی مختلف کودکان دختر و پسر، به ذکر مواد مغذی موردنیاز آنها طی یک روز کامل خواهیم پرداخت.
سنین ۲ تا ۳ سال: راهنمای تغذیه روزانه کودکان دختر و پسر
ماده مغذی     میزان موردنیاز در طول یک روز
کالری     ۱۰۰۰ تا ۱۴۰۰؛ بسته به رشد و میزان فعالیت
پروتئین     ۲ تا ۴ اونس (تقریبا ۵۷ تا ۱۱۳ گرم)
میوه‌جات     ۱ تا ۱٫۵ فنجان
سبزیجات     ۱ تا ۱٫۵ فنجان
غلات     ۳ تا ۵ اونس (تقریبا ۸۵ تا ۱۴۲ گرم)
لبنیات     ۲ فنجان
سنین ۴ تا ۸ سال: راهنمای تغذیه روزانه کودکان دختر

تغذیه سالم برای کودکان
ماده مغذی     میزان موردنیاز در طول یک روز
کالری     ۱۲۰۰ تا ۱۸۰۰؛ بسته به رشد و میزان فعالیت
پروتئین     ۳ تا ۵ اونس (تقریبا ۸۵ تا ۱۴۲ گرم)
میوه‌جات     ۱ تا ۱٫۵ فنجان
سبزیجات     ۱٫۵ تا ۲٫۵ فنجان
غلات     ۲ تا ۴ اونس (تقریبا ۵۷ تا ۱۱۳ گرم)
لبنیات     ۲٫۵ فنجان
سنین ۴ تا ۸ سال: راهنمای تغذیه روزانه کودکان پسر
ماده مغذی     میزان موردنیاز در طول یک روز
کالری     ۱۲۰۰ تا ۲۰۰۰؛ بسته به رشد و میزان فعالیت
پروتئین     ۳٫۵ تا ۵ اونس (۹۹ تا ۱۴۲ گرم)
میوه‌جات     ۱ تا ۲ فنجان
سبزیجات     ۱٫۵ تا ۲٫۵ فنجان
غلات     ۴ تا ۶ اونس (تقریبا ۱۱۳ تا ۱۷۰ گرم)
لبنیات     ۲٫۵ فنجان
سنین ۹ تا ۱۳ سال: راهنمای تغذیه روزانه کودکان دختر
ماده مغذی     میزان موردنیاز در طول یک روز
کالری     ۱۴۰۰ تا ۲۲۰۰؛ بسته به رشد و میزان فعالیت
پروتئین     ۴ تا ۶ اونس (تقریبا ۱۱۳ تا ۱۷۰ گرم)
میوه‌جات     ۱٫۵ تا ۲ فنجان
سبزیجات     ۱٫۵ تا ۳ فنجان
غلات     ۵ تا ۷ اونس (۱۴۲ تا ۱۹۸ گرم)
لبنیات     ۳ فنجان
سنین ۹ تا ۱۳ سال: راهنمای تغذیه روزانه کودکان پسر
ماده مغذی     میزان موردنیاز در طول یک روز
کالری     ۱۶۰۰ تا ۲۶۰۰؛ بسته به رشد و میزان فعالیت
پروتئین     ۵ تا ۶٫۵ اونس (تقریبا ۱۴۲ تا ۱۸۴ گرم)
میوه‌جات     ۱٫۵ تا ۲ فنجان
سبزیجات     ۲ تا ۳٫۵ فنجان
غلات     ۵ تا ۹ اونس (تقریبا ۱۴۲ تا ۲۵۵ گرم)
لبنیات     ۳ فنجان
سنین ۱۴ تا ۱۸ سال: راهنمای تغذیه روزانه کودکان دختر
ماده مغذی     میزان موردنیاز در طول یک روز
کالری     ۱۸۰۰ تا ۲۴۰۰؛ بسته به رشد و میزان فعالیت
پروتئین     ۵ تا ۶٫۵ اونس (تقریبا ۱۴۲ تا ۱۸۴ گرم)
میوه‌جات     ۱٫۵ تا ۲ فنجان
سبزیجات     ۲٫۵ تا ۳ فنجان
غلات     ۶ تا ۸ اونس (تقریبا ۱۷۰ تا ۲۲۷ گرم)
لبنیات     ۳ فنجان
سنین ۱۴ تا ۱۸ سال: راهنمای تغذیه روزانه کودکان پسر
ماده مغذی     میزان موردنیاز در طول یک روز
کالری     ۲۰۰۰ تا ۳۲۰۰؛ بسته به رشد و میزان فعالیت
پروتئین     ۵٫۵ تا ۷ اونس (تقریبا ۱۵۶ تا ۱۹۸ گرم)
میوه‌جات     ۲ تا ۲٫۵ فنجان
سبزیجات     ۲٫۵ تا ۴ فنجان
غلات     ۶ تا ۱۰ اونس (تقریبا ۱۷۰ تا ۲۸۳ گرم)
لبنیات     ۳ فنجان


آیا دوست دارید که کودکان‌تان برای مدتی کوتاه هم که شده تماشای کارتون و بازی با تبلت یا موبایل را کنار بگذارند و کمی فعالیت بدنی داشته باشند؟ اگر جواب‌تان به این سؤال مثبت است، با ما همراه شوید. می‌خواهیم از ایده‌هایی سرگرم‌کننده برای بازی کودکان در فضای باز صحبت کنیم که باعث فعالیت بیشتر آنها می‌شود. ایده‌هایی که هم کلافگی و بی‌حوصلگی ماندن در خانه را از آنها دور می‌کند و هم به آنها در دوست یابی و پیدا کردن دوستان جدید کمک می‌کند.
[yektanet.com]

حتما بخوانید:

    ۲۲ بازی ‌گروهی مختلف برای دورهمی‌های دوستانه
    ۴ بازی‌ جذاب برای تقویت حافظه‌ و افزایش تمرکز کودکان و بزرگسالان
    اسباب بازی نوزاد؛ انتخاب اسباب بازی نوزادان و کودکان تا ۶ سالگی

۱. پرتاب کیسه در سوراخ

اولین ایدهٔ سرگرم‌کننده که برای بازی کودکان در فضای باز معرفی می‌کنیم، پرتاب کیسه در سوراخ است. برای انجام این بازی به تخته‌ای شیب‌دار نیاز دارید که روی آن حفرهٔ متوسطی ایجاد شده باشد، درست مثل تصویر پایین، اما نه به این دقت و ظرافت. از چوب (یا مقوای محکم) بلااستفاده‌ای کمک بگیرید و با یک پایه آن را شیب‌دار کنید. حتی می‌توانید به جای تخته شیب‌دار از یک سبد کوچک هم استفاده کنید

پرتاب کیسه در حفره-چند ایده سرگرم‌کننده برای بازی کودکان در فضای باز

تعدادی کیسهٔ پلاستیکی کوچک را با کشمش، لوبیا یا هر چیز دیگری که دوست دارید پر کنید و در اختیار بچه‌ها قرار دهید یا اینکه از یک توپ کوچک تنیس استفاده کنید. کسی که بتواند کیسه را در سوراخ بیندازد، برندهٔ بازی است. بازنده هم به شما در چیدن میز غذا کمک می‌کند.
۲. لِی‌لِی

لِی‌لِی-چند ایده سرگرم‌کننده برای بازی کودکان در فضای باز

در کوچه یا حیاط خانه، با گچ مربع‌های لی‌لی بکشید و بچه‌ها را برای مدتی با آن سرگرم کنید.
۳. بازی انعطاف (لیمبو)

بازی انعطاف (لیمبو)-چند ایده سرگرم‌کننده برای بازی کودکان در فضای باز

برای انجام این بازی به چوب نسبتا بلندی نیاز دارید. دو نفر چوب را می‌گیرند و باقی بچه‌ها به‌ترتیب با خم کردن خود سعی می‌کنند از زیر چوب عبور کنند. چوب را به‌مرور پایین‌تر بیاورید تا یکی از بچه‌ها برندهٔ بازی شود. اگر هم امکانش را دارید می‌توانید چوب را مانند تصویر در جایی نصب کنید.
۴. صندلی‌بازی

صندلی‌بازی-چند ایده سرگرم‌کننده برای بازی کودکان در فضای باز

برای انجام این بازی به چند صندلی نیاز دارید تا بچه‌ها را در فضای باز دور هم جمع کنید. تعداد صندلی‌ها باید یک دانه از تعداد بچه‌ها کمتر باشد. با پخش موسیقی، بچه‌ها باید دور صندلی‌ها بچرخند و وقتی موسیقی قطع شد، همه روی صندلی‌ها بنشینند. کسی که صندلی گیرش نیاید از بازی کنار می‌رود. برای نفرِ بازنده تنقلات، شیرینی یا جایزهٔ مختصری کنار بگذارید که ناراحت نشود.
۵. عبور از موانع

عبور از موانع-چند ایده سرگرم‌کننده برای بازی کودکان در فضای باز

با این بازی سرگرم‌کننده می‌توانید کودکان را به چالش بکشید. با حلقه‌های بزرگ پلاستیکی و دیگر وسایلی که با خلاقیت خودتان پیدا می‌کنید، موانعی در حیاط درست کنید و از کودکان‌تان بخواهید از آنها عبور کنند. هر که سریع‌تر به نقطهٔ پایان برسد برنده است.
۶. بگرد و ببر

بگرد و ببر-چند ایده سرگرم‌کننده برای بازی کودکان در فضای باز

با کمک این بازی می‌توان به تقویت مهارت کودکان در حل کردن مشکلات کمک کرد. برای انجام بازی به چند وسیلهٔ مختلف نیاز دارید: قاشق، ماژیک و هر چیزی که دم دست باشد. کودکان را بسته به تعداد به دو گروه تقسیم کنید (اگر دو نفر باشند دو گروه تک‌نفره) و فهرستی شامل نام وسایل موردنظر را در اختیارشان دهید. باید از قبل آنها را قایم کرده باشید تا کودکان دنبال‌شان بگردند. بهتر است سرنخ‌هایی هم در اختیارشان بگذارید. گروهی که زودتر همهٔ وسایل را پیدا کند برندهٔ بازی است. برای برنده جایزه‌ای در نظر بگیرید.
۷. ورزش‌های مختلف

ورزش‌های مختف-چند ایده سرگرم‌کننده برای بازی کودکان در فضای باز

اگر کودک‌تان به ورزشی علاقه نشان می‌دهد، اجازه دهید که با دوستانش در حیاط یا کوچه به آن فعالیت خاص مشغول شود. کافی است دو دروازهٔ کوچکِ فوتبال یا حلقه‌های قابل‌حمل بسکتبال تهیه کنید. یا مثلا تور کوتاهی برای والیبال نصب کنید.
۸. دنبال هم کردن

دنبال هم کردن-چند ایده سرگرم‌کننده برای بازی کودکان در فضای باز

خوبی این ایدهٔ سرگرم‌کننده این است که به هیچ وسیلهٔ خاصی نیاز ندارد. بچه‌ها دنبال هم می‌کنند و تنها قانون این است که کسی که دیگری را دنبال می‌کند، باید سعی کند با دستش آرام به او بزند. سپس جای‌ تعقیب‌کننده با تعقیب‌شونده عوض می‌شود. کودکان می‌توانند این بازی را در فضای باز انجام دهند تا حسابی خسته شوند.
۹. طناب‌کشی

طناب‌کشی-چند ایده سرگرم‌کننده برای بازی کودکان در فضای باز

این بازی هم که برای همه آشناست. بچه‌های محله را دور هم جمع کنید و با این بازی سرگرم‌شان کنید. اگر تعداد بچه‌ها کم بود ایرادی ندارد و باز هم می‌شود بازی کرد.
۱۰. بازی با تفنگ آب‌پاش

بازی با تفنگ آب‌پاش-چند ایده سرگرم‌کننده برای بازی کودکان در فضای باز

این بازی سرگرم‌کننده مخصوص روزهای گرم تابستان است. چند تفنگ آب‌پاش در اختیار بچه‌ها بگذارید و از آنها بخواهید به یکدیگر آب بپاشند. هم خودشان خنک می‌شوند و هم به درخت‌های حیاط کمی آب می‌رسد.
۱۱. تسخیر پرچم

تسخیر پرچم-چند ایده سرگرم‌کننده برای بازی کودکان در فضای باز

تسخیر پرچم نوعی بازی استراتژیک سرگرم‌کننده است که بیشتر برای رده‌های سنی بالاتر مناسب است. برای انجام این بازی به دو پرچم نیاز دارید و دو گروه با تعداد نفرات دلخواه. هر گروه منطقه‌ای را به‌عنوان پایگاه انتخاب می‌کند و پرچم را در آن می‌گذارد. اعضای گروه دیگر باید سعی کنند پرچم را تسخیر کنند و به پایگاه مخصوص خودشان ببرند. برای درست کردن پرچم هم می‌توانید تکه پارچه‌ای را به پایه‌ای چوبی ببندید.
۱۲. قایم‌موشک

قایم‌موشک-چند ایده سرگرم‌کننده برای بازی کودکان در فضای باز

انجام این بازی سرگرم‌کننده با سه نفر هم امکان‌پذیر است. البته شلوغ‌تر بودن گروه‌ها، مثلا ۱۲ نفری بودن‌شان باعث هیجان‌انگیزتر شدن بازی می‌شود. فقط سعی کنید محدوده‌ای برای بازی بچه‌ها در نظر بگیرید تا پیدا کردن کسانی که قایم شده‌اند چندان سخت نشود.
۱۳. اسب

اسب-چند ایده سرگرم‌کننده برای بازی کودکان در فضای باز

از این ایدهٔ سرگرم‌کننده و جالب برای بهبود مهارت بچه‌ها در بازی بسکتبال استفاده کنید. هر کدام از بچه‌ها باید پرتاب نفر قبلیش را تکرار کند. اگر نتواند مثل او پرتاب کند، حرف اول از کلمهٔ «اسب» به او داده می‌شود. همین روند ادامه پیدا می‌کند و هر کس زودتر سه حرف اسب را گرفت، می‌بازد. می‌توانید از هرکلمه ای که خودتان فکر می‌کنید مناسب است به‌جای «اسب» استفاده کنید.
۱۴. شوت کردن قوطی

شوت کردن قوطی-چند ایده سرگرم‌کننده برای بازی کودکان در فضای باز

این بازی دقیقا شبیه به قایم‌موشک است، تنها با این تفاوت که به‌جای سُک‌سُک کردن باید به‌سمت قوطی بدوند و آن را شوت کنند.
۱۵. پاس دادن توپ

پاس دادن توپ-چند ایده سرگرم‌کننده برای بازی کودکان در فضای باز

این هم یک ایدهٔ سرگرم‌کننده و عالی دیگر برای بازی کودکان در فضای باز. فقط باید توپی را در اختیار کودکان‌تان قرار دهید. به این ترتیب آنها در کوچه یا حیاط دور هم جمع می‌شوند و با توپ فوتبال با هم پاس‌کاری کنند. فراموش نکنید که اگر کوچه را برای بازی انتخاب کردند، به آنها گوشزد کنید که مراقب خودروها باشند.

اگر ایدهٔ سرگرم‌کنندهٔ دیگری برای کودکان در فضای باز سراغ دارید، لطفا آن را در قسمت نظرات با ما و خوانندگان محترم چطور به‌ اشتراک بگذارید.


وقتی مادرها به تهیه لباس برای بچه‌ها فکر می‌کنند، در گام نخست باید درباره جنس لباس تصمیم بگیرند. فرقی نمی‌کند لباس بدوزیم یا لباس آماده بخریم؛ آشنایی با پارچه‌های مناسب برای بچه‌ها، به‌ویژه بهترین جنس لباس نوزاد اهمیت دارد. هرچه باشد، پای مراقبت از کودک دلبندمان در میان است. در این مطلب درباره انواع پارچه‌های مناسب برای جنس لباس نوزاد و کودک صحبت می‌کنیم.
[yektanet.com]

حتما بخوانید:

    علائم شستشوی لباس چه معنایی دارند؟
    وسایل مورد نیاز نوزاد برای ۶ هفته اول زندگی
    حمام کردن نوزاد؛ مراحل و نکات ایمنی که حتما باید بدانید

نخستین و مهم‌ترین چیزی که در انتخاب پارچه لباس بچه‌ها باید در نظر بگیریم، نرمی و تحریک‌کننده‌نبودن آن است. در انتخاب جنس لباس نوزاد تازه‌متولدشده باید حساسیت ناشی از بریدن بند ناف را هم در نظر بگیریم. درباره بچه‌های بزرگ‌تر، راحتی و بی‌خطر بودن عوامل دیگری هستند که باید به آنها توجه کنیم. بهتر است پارچه لباس بچه لیز و شُل‌ووِل نباشد؛ پارچه باید تنفس‌پذیر باشد و هوا به‌سادگی از آن عبور کند. در عین حال، لباس کودک باید دربرابر پوشیدن و شستن‌های پیاپی، بازی و پریدن و دویدن‌های پیوسته مقاوم باشد.

پنبه معمولا نخستین انتخاب برای جنس لباس کودک است. پنبه همهٔ ویژگی‌هایی را که پیش‌تر به آن اشاره کردیم، ازجمله قابلیت جذب، تنفس‌پذیری و راحتی را دربر می‌گیرد. پنبهٔ ارگانیک خیلی هم بهتر است، چون در فضای دوست‌دار محیط‌زیست و به‌دور از مواد شیمیایی تولید شده است.

اما اگر در فروشگاه‌ها به‌دنبال پارچه «پنبه‌ای» باشید، احتمالا راه به جایی نمی‌برید! چون پارچه پنبه‌ای انواع متعددی (حدود ۹۰ نوع) دارد. آدم ناوارد ممکن است پارچه‌ای بخرد که نرم و لطیف به‌ نظر می‌رسد اما پس از نخستین شست‌وشو، پوسته‌پوسته یا گلوله‌گلوله شود، زبر شود و پوست را آزار دهد و یا اینکه از مواد مصنوعی‌ای تهیه شده باشد که باعث ناراحتی کودک می‌شوند.
پارچه‌هایی که از مواد مصنوعی تولید می‌شوند، به‌سادگی لک می‌شوند و پس از نخستین شست‌وشو، پوسته‌پوسته می‌شوند. این پارچه‌ها شاید در هنگام خرید، نرم به نظر برسند اما خیلی زود لطافت‌شان را از دست می‌دهند.

اگر می‌خواهید برای بچه‌ها لباس بدوزید، پیش از دوخت حتما پارچه را بشویید. خیلی از خیاط‌ها پیش از دوخت لباس، پارچه موردنظر را می‌شویند. وقتی پای کودکان در میان است، با شستن پارچه ممکن است از مواد شیمیایی‌ای که احتمالا در روند تولید پارچه با آنها تماس داشته است، خلاص شویم.

در ادامه به شما انواع پارچه‌های پنبه‌ای و پارچه‌های دیگری را معرفی می‌کنیم که در تولید لباس نوزاد و کودک استفاده می‌شوند.
۱. پنبه لاون

پارچه پنبه لاون انتخاب مناسبی برای جنس لباس نوزاد و بچه است

این پارچه سبک ۱۰۰ درصد پنبه و با تراکم بالا، برای تولید لباس بچه به‌ویژه لباس نوزاد خیلی مناسب است. این پارچه شفاف و نمایان است. نوعی حالت شکنندگی دارد ولی خیلی لطیف است؛ زیرا از تارهای خیلی نازکی تهیه می‌شود. این پارچه زود خشک می‌شود؛ این برای مادرهایی که نوزاد دارند، امتیاز ویژه‌ای است. اگر لباس نوزاد زود خشک نشود، مجبوریم کمد بچه‌ را با انبوه لباس‌ها پر کنیم. به همین دلیل است که مادرها به‌دنبال لباس‌های سبک برای نوزادشان هستند. پنبه لاون پیش از هر چیز، خیلی سبک است.
۲. وال

وال پارچه‌ای تورمانند (شبیه گاز پانسمان) و بسیار شبیه پنبه لاون، اما نازک‌تر و بدن‌نماتر است؛ کمی هم حالت شکنندگی دارد. پارچه وال سبک و روان، و برای دوختن پیراهن‌های کوچک مناسب است. وال سوئیسی خال‌دار پارچهٔ خوبی به‌ویژه برای پیراهن‌های دخترانه چین‌دار است.
۳. ماهوت

پارچه ماهوت سبک و لطیف است و از پنبه یا ترکیب آن تولید می‌شود. این پارچه پنبه‌ای انتخاب خوبی برای جنس لباس نوزاد است. ماهوت پنبه‌ای سطحی درخشنده دارد که می‌تواند جلوه‌ای راه‌راه خلق کند. این پارچه برای لباس‌ها و پیراهن‌های مجلسی مناسب است. لباس‌های بچه از جنس ماهوت با گل‌دوزی و تزئینات مختلف در فروشگاه‌ها به چشم می‌خورند.
۴. لنین دستمال‌گردنی

پارچه لنین خیلی لطیف، سبک و یک‌دست است و وقار خاصی دارد. در سطح پارچه بافت‌هایی از نخ‌های نیم‌تاب وجود دارد. این پارچهٔ سبک برای تهیه انواع لباس بچه مناسب است؛ زیرا حجم‌های اضافه و ناخواسته به همراه ندارد.
۵. موسلین

این پارچه پنبه‌ای که در وزن‌های متنوع عرضه می‌شود، در انواع خیلی نازک تا ضخیم و حتی زمخت یافت می‌شود. موسلین نازک ۱۰۰ درصد کتان است و برای تهیه لباس بچه خیلی مناسب است؛ زیرا تنفس‌پذیری خیلی بالایی دارد. چون موسلین ظاهر چشم‌نوازی ندارد، معمولا در تهیه پوشش‌های پارچه‌ای پوشک، پارچه قنداق و پیش‌بند به‌ کار می‌رود. موسلین همچنین برای تهیه آستر و زیرپوش مناسب است.

خوب است بدانید گاز پانسمان درواقع پارچه موسلین پنبه‌ای است که کمی چروک خورده است، درشت‌بافت و بسیار تنفس‌پذیر است. بسته به روش تولید، گاز می‌تواند لطیف باشد. گاز در دو نوع تک‌لا و دولا عرضه می‌شود.
۶. باتیست

در انتخاب جنس لباس نوزاد دقت کنید

پارچه باتیست درشت‌بافت و لطیف است. مانند پارچهٔ وال بدن‌نما نیست. این پارچه در مقایسه با انواع دیگر پارچه‌های پنبه‌ای ماندگاری بیشتر دارد و بسیار هم لطیف است. سبکی پارچه یکی دیگر از ویژگی‌های مثبت آن است. استفاده از باتیست سوئیسی در تولید لباس نوزاد و لباس‌خواب رایج است.
۷. آیلت پنبه‌ای یا گل‌دوزی انگلیسی

گل‌دوزی روی پارچه جلوهٔ زیبایی دارد. آیلت از آن پارچه‌هایی است که خودش گل‌دوزی دارد. این پارچه برای پیراهن بچه‌ها و لباس‌خواب مناسب است. پارچه آیلت را می‌توانیم هم به‌عنوان پارچهٔ اصلی دوخت لباس و هم به‌عنوان تزئین در کنار پارچه‌های دیگر استفاده کنیم.
۸. ژرسه کش‌باف

یکی دیگر از پارچه‌های پرطرف‌دار برای لباس بچه، ژرسه پنبه‌ای است. ژرسه لطیف و تنفس‌پذیر است. به‌علاوه، ژرسه کش‌بافْ کش‌سان است؛ بنابراین برای بچه‌ها که معمولا در حال‌ رشد هستند، مناسب است. از دیگر پارچه‌های کش‌باف که برای لباس بچه مناسب‌اند، کش‌باف دوتایی، اسپندکس پنبه‌ای و بافت درهم‌پیوسته هستند. نگهداری اسپندکس پنبه‌ای ساده است. این پارچه حرکت بچه‌ها را محدود نمی‌کند. ژرسه در تهیهٔ جوراب‌شلواری برای بچه‌ها به کار می‌رود.
۹. فلیس

فلیس پارچه سبکی است که برای لباس زمستانی بچه‌ها مناسب است. پارچه فلیس که جایگزینی برای پشم است، دربرابر رطوبت مقاوم است و بدن را گرم نگه می‌دارد. نگهداری فیلیس برخلاف پشم ساده است. این پارچه امکان شست‌‌وشو با ماشین لباس‌شویی را به ما می‌دهد و سریع هم خشک می‌شود. فلیس در تهیه پتو و ژاکت برای نوزادان به‌ کار می‌رود.
۱۰. پارچه‌های میکروفیبر

این پارچه‌ها نسبتا جدیدند. به‌خاطر لطافت‌شان و حساسیت‌زا نبودن، برای بچه‌ها که پوست حساسی دارند، گزینه مناسبی هستند.
۱۱. پارچه‌های کرک‌دار

پارچه‌های کرک‌دار به‌دلیل قابلیت جذب بالا برای دوخت تن‌پوش حوله‌ای، پوشک پارچه‌ای (کهنه بچه) و … مناسب هستند. پارچه کبریتی، فلانل، دنیم برس‌خورده، مخمل ابریشمی و وِلور از دیگر پارچه‌های کرک‌دار پرطرف‌دار هستند.
۱۲. ریون بامبو

بامبو پارچه خوبی به عنوان جنس لباس نوزاد است

ریون بامبو تارهای بسیار لطیف و با ماندگاری بالایی دارد. این پارچه از سلوهای گیاه بامبو تولید می‌شود. مواد بامبو ارگانیک هستند و نباید دارای عوامل حساسیت‌زا باشند؛ بنابراین انتخاب پدر و مادرهای دوست‌دار محیط‌زیست هستند (البته در برخی روش‌های تولید برای یکپارچه‌کردن تارها از مواد شیمیایی استفاده می‌شود که به محیط‌زیست آسیب می‌رسانند!). این پارچه ضدباکتری است. پارچه بامبوی ارگانیک برای پوست‌های حساس مناسب است. این پارچه تنظیم‌کننده دماست؛ یعنی پیوسته دمای بدن کودک را تنظیم می‌کند و از گرم‌شدن زیاد بدن جلوگیری می‌کند.
۱۳. پارچه‌های ضدآب

اگر به‌دنبال پارچه‌ای برای پوشش پوشک یا کهنه بچه، پتو، زیرتشکی قابل‌شست‌وشو و … هستید، پارچه ضدآب به دردتان می‌خورد. پارچه پلی‌استر پلی‌اورتان از این دست پارچه‌هاست. پارچه‌ای که می‌خرید باید تنفس‌پذیر باشد وگرنه باعث ناراحتی کودک می‌شود.

شاید پارچه‌های پلی‌استر و نایلون با طرح‌ و نقش‌های‌شان وسوسه‌تان کنند؛ اما پیش از خرید به راحتی کودک دلبندتان فکر کنید.
۱۴. پلی‌استر ـ کتان

پارچه‌های ترکیبی سریع‌تر خشک می‌شوند، دربرابر چروک مقاوم‌اند و ارزان‌تر از پارچه‌های ۱۰۰درصد پنبه هستند. نگهداری این پارچه‌ها ساده‌تر است. پارچه پلی‌استر ـ کتان آب نمی‌رود؛ به همین دلیل، بین پدر و مادرهای پرمشغله طرف‌داران زیادی دارد.
۱۵. کشمیر

پارچه تجملاتی کشمیر در تهیه لباس‌های پرزرق‌وبرق بچه‌ها به‌ کار می‌رود. این پارچه انتخاب خوبی برای تهیه لباس بچه نیست، زیرا بچه‌ها به‌سرعت بزرگ می‌شوند و لباس‌ها دیگر اندازه‌شان نخواهد بود؛ همچنین مراقبت از پارچه کشمیر آسان نیست. به‌ سخن دیگر، پیوسته باید مراقب باشید کودک‌تان کجا می‌نشیند یا چیزی روی لباسش نریزد! بنابراین نه کودک‌تان و نه خودتان آسایش نخواهید داشت.
پیشنهاد پایانی

خوب است لباس‌هایی انتخاب کنید که بتوانید هم‌زمان بشویید و نیازی به جداکردن جنس‌های مختلف نداشته باشید. فراموش نکنید که پوست بچه‌ها حساس است. برای کوچولوی عزیز ما مهم نیست که لباسش دل دیگران را می‌برد! او لباسی راحت می‌خواهد که بتواند در آن بازی کند، بدود و رها باشد! لباس نقش مهمی در خلق این رهایی و راحتی دارد. به‌نظر شما، بر چه اساسی باید جنس لباس نوزاد یا کودک را انتخاب کنیم؟


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

gmaldarman وبلاگ اطلاع رسانی حمیدرضا قره چاهی جهت دانشجویان مهندسی مکانیک خرید اینترنتی پرفسور مطالب روز دنیا دانلود اهنگ,اهنگ جدید جزو پرورش زالو طبی فروشگاه همه چی تمام توماس اسپرت